طرفداری | ورنر زیلنبیندر (Werner Seelenbinder) زاده دوم اوت 1904 در شهر شچچین در لهستان کنونی است. خانواده او در کودکی به شهر فردریش هافن آلمان کوچ کردند تا در این شهر به فروش مواد غذایی بپردازند. رکود آلمان همانند بسیاری از کشورها پس از جنگ جهانی اول، افراد بسیاری را بیکار و بدون درآمد کرده بود. ورنر نیز تحت تأثیر این جریان قرار داشت. او در ابتدا به عنوان دربان یکی از هتلهاش شهرش، مشغول به کار شد و سپس در یک کارگاه به نجاری مشغول شد. ورنر در اوقات فراغت خود به ورزش کشتی که علاقه به آن را از پدرش به ارث برده بود، مشغول میشد. او سپس راهی باشگاه ورزشی اسپارتا لیختنبرگ شد و در آن، به صورت حرفهایتری به کشتی پرداخت. ورنر که به سبک فرنگی کشتی میگرفت، در سال 1925 راهی المپیک تابستانی کارگران شد و در دسته نیمه سنگینوزن به مدال طلا رسید تا نامش را در ورزش کشتی آلمان، مطرح کند.

او در سال 1928 راهی نخستین آوردگاه بینالمللی خود در کشتی شد. ورنر در این سال، موفق شد تا در مسابقات اسپارتاکیاد مسکو حضور یافته و به قهرمانی آن دست یابد. حضور در مسکو و آشنایی با کمونیسم، این ورزشکار را به سمت تفکرات سیاسی لنینیستی رساند. ورنر که با مطالعات فراوانش در مسکو به مقوله کمونیسم علاقمند شده بود، پس از قهرمانی و بازگشت به آلمان، عضویت انجمن کمونیستهای آلمان را پذیرفت. ادامه مشکلات مالی در آلمان باعث شد تا تفکرات سیاسی ورنر، او را به سمت فعالیتهایی در این راستا سوق دهد. او از موقعیت خود به عنوان ورزشکار استفاده میکرد تا پیام رهبران کمونیست آلمان را به گوش همتایانشان در کشورهای دیگر، بالاخص شوروی برساند. ورنر در سال 1929 نیز با این تفکرات راهی اسپارتاکیاد مسکو شد و از مدال طلای سال پیش خود، دفاع کرد.
پس از به قدرت رسیدن آلمان نازی و آدولف هیتلر، مخالفتهای ورنر با سیاستهای کشورش افزایش یافت. او همزمان با ورزش به فعالیتهایش در انجمن کمونیسم آلمان ادامه میداد و تصمیم گرفت تا به صورت علنیتری به مبارزاتش ادامه دهد. او با تمرینات بسیار زیادش به قهرمانی مسابقات قهرمانی سال 1933 اروپا در آلمان رسید و هنگام دریافت مدال خود، از ادای احترام به رهبران کشورش با «سلام نازی»، خودداری کرد. ورنر سعی داشت تا خفقان و استبداد نازیها را با ورزش به گوش جهانیان برساند. در نتیجه این عمل، او به 10 روز حبس و 16 ماه تعلیق از فعالیتهای ورزشی محکوم شد. پس از پایان محکومیت ورنر، نازیها خود را برای میزبانی المپیک 1936 آماده میکردند. او که یک کمونیست ششآتشه بود، از میزبانی بزرگترین رویداد ورزشی جهان توسط دولت مغضوبش، بسیار آشفته بود و با وجود اتمام دوره تعلیق خود، تصمیم داشت تا از حضور در مسابقات انتخابی و مقدماتی این آوردگاه، انصراف دهد.

همتایان ورنر در انجمن کمونیسم آلمان به او توصیه کردند تا با شرکت در مسابقات کشتی فرنگی المپیک، صدای اعتراض خود را به گستره وسیعتری از مردم جهان برساند. در نتیجه این مشاوره بود که ورنر تصمیم گرفت تا از علاقه نازیها به کسب موفقیتهای ورزشی در میزبانی المپیک استفاده کند و با حضور در المپیک، یکی از ورزشکاران آلمان باشد. تمرکز بر روی فعالیتهای سیاسی و اطمینان به پیروزی باعث شد تا ورنر در نخستین گام خود در دسته نیمه سنگینوزن المپیک برابر ادوین بیتاگس، شکست بخورد. این شکست، ورنر را هوشیارتر کرد تا او در دو مسابقه بعدی خود برابر گئورگ آرگاست از سوئیس و فرانتز فویدل از اتریش، پیروز شود. با این وجود، شکست برابر اکسل کادیر سوئدی، این کشتیگیر را به رتبه چهارم المپیک رساند تا او به هدف مبارزاتی و ورزشی خود نرسد. پس از المپیک، این کشتیگیر به دو طلا در مسابقات قهرمانی کشتی آلمان در سالهای 1940 و 1941 رسید. در همین سالها بود که فعالیتهای سیاسی ورنر، پس از آشناییاش با رابرت اوهریگ، زندانی سابق، شدت یافت. او پس از حضور در دو کارخانه و تأثیر در شورش کارگران این دو مکان، باعث شد تا او تحت نظر گشتاپوهای نازی قرار گیرد و به شدت رصد شود. پس از لو رفتن فعالیتهای اوهریگ، ورنر نیز توسط گشتاپوها دستگیر شد. مأموران گشتاپو با مراجعه به منزل ورنر، علاوه بر او، همسرش را نیز دستگیر کردند و به زندان فرستادند.
پس از دو سال حبس و تحمل شکنجه در اردوگاه کار اجباری، دادگاه خلق نازی، رأی پرونده ورنر را صادر کرد و او را به «خیانت به کشور» محکوم کرد. با وجود درخواستهای مکرر عفو، چهارمین کشتیگیر برتر المپیک 1936، در تاریخ 24 اکتبر 1944 و در زندان براندنبورگ-گوردن، کشته شد تا یکی از قربانیان رژیم نازی باشد. جسد او پس از مرگ در کوره براندنبورگ سوزانده شد تا سالها بعد و در سال 1945، خاکستر باقیمانده از او در باشگاه ورزشیاش به هوا پراکنده شود. این باشگاه به مرور نام «زیلنبیندر» را به خود گرفت اما در دوران جنگ سرد، نام آن به «نیوکلن» تغییر داده شد. نام او در سال 2008 به تالار مشاهیر ورزش آلمان رسید. داستان زندگی این ورزشکار در سال 1960، با نام «یکی از ما» توسط هلموت اشپیتز، به یک فیلم سینمایی تبدیل شد. از این ورزشکار، تندیسهای مختلفی در سراسر آلمان ساخته و نامش بر روی خیابانها و باشگاههای ورزشی مختلفی گذاشته شده است. شش قهرمانی در آلمان و دو عنوان بینالمللی در کشتی، به علاوه مبارزه علیه استبداد، نام ورنر را در تاریخ ورزش آلمان، جاودانه کرده است.
زمان وداع من، اکنون فرارسیده است. در دوران حبس، از هرگونه رنجی که میتواند به یک انسان تحمیل شود، تجربه کرده و به بیماریهای جسمی و روحی متعددی دچار شدهام. دوست داشتم پس از جنگ، لذتهای یک زندگی عادی را که اکنون قدرشان را بیش از پیش میدانم، به همراه دوستان ورزشکار و خانوادهام، تجربه میکردم. دوست داشتم تجربیات ورزشی و زندگیام، بار دیگر تکرار شود اما سرنوشت، جور دیگری رقم خورد. میدانم که اکنون در قلب بسیاری از ورزشدوستان جای دارم و این آگاهی، نمیگذارد که در آخرین ساعات زندگیام، ضعیف باشم. «نامه خداحافظی ورنر زیلنبیندر»

از سری خاطرات ورزشی
روی دووال، بدنساز مطرح انگلستان؛ از بوکس تا قهرمانی آقای اروپا و حضور در مستر المپیای 1980
تراویس پاسترانا، استاد حرکات نمایشی با موتور؛ از ناسکار، موتورکراس و ماجراجوییهای خطرناک تا 25 ضربه مغزی
لو فریگنو، بازیگر هالک و نایب قهرمان مستر المپیا؛ از رقابت با آرنولد و حضور در استرانگمن تا درخشش در بازیگری