عصر چهارشنبه و در هیاهوی تورنمنت اینفانتینو در ایالات متحده آمریکا، یک تورنمنت دیگر در سوئیس برگزار خواهد شد. قطار فوتبال زنان به دامنههای آلپ میرسد و سوت آغاز یورو 2025 به صدا در میآید. قطار سریعالسیری که با سرعتی زیاد مسیر پیشرفت را از یوروی قبل در ومبلی تا جام جهانی در استرالیا و حالا در ورزشگاههای سوئیس میپیماید.
حالا فوتبال زنان از انگارههای سنتی رها شده و به قول ایان رایت دیگر "فوتبال" بدون قیود جنسیتی است. اهمیت بازیها به قدری شده که شبکههای تلویزیونی، برای خرید حق پخش آن با هم رقابت میکنند و مانند جامهای جهانی و یوروی مردان، حواشی آن نیز جذاب و مهم است.
یکی از همین حواشی جذاب در تابستان امسال، آهنگ برنامه پخش زنده مسابقات از شبکه ARD صاحب امتیاز رسمی پخش بازیها در آلمان خواهد بود. آهنگ Is This What You've Been Waiting For? از ایمی مک دانلدز اسکاتلندی است. خواننده ای که از قضا تشابه اسمی با ایمی مک دانلد، بازیکن سابق رنجرز و مربی فعلی آنها دارد.
آهنگ مک دانلد، آهنگی الهام بخش و شنیدنی است و البته خوانندهی آن ارتباطی ناگسستنی با فوتبال دارد؛ از بزرگترین طرفدار او یعنی یوگی لوو تا اجرا در کنار دیگو آرماندو مارادونا و الهام از بازیهای تیم ملی اسکاتلند و دربی گلاسکو در متن آهنگها. مصاحبه زیر، از آخرین شماره مجله 11freunde ویژه یورو 2025 انتخاب شده:
ایمی، جدیدترین آهنگ تو به عنوان تیتراژ رسمی شبکه ARD برای یورو 2025 انتخاب شده. آیا علت آن اینست که 30 بازی ملی برای اسکاتلند انجام دادهاید؟
میخندد. نه، چون او Amy McDonald است و من Amy Macdonald. او اکنون مربی تیم زنان رنجرز است. نام خانوادگی ما با یک حرف متفاوت نوشته میشود، یک تصادف جالب.
ما هنوز همدیگر را ملاقات نکردهایم و فقط چندبار در اینستاگرام با هم صحبت کرده ایم. فکر میکنم او در ابتدا کمی از این تشابه اسمی خوشش نیامد، چون مدام از او درباره من سوال میشد و کلافهاش میکرد. اما خب، در اسکاتلند مکدانلدهای زیادی وجود دارد. املای «mc» نشاندهندهی ارتباط با ایرلند است، در حالی که «mac» کاملاً اسکاتلندی است.
اما مربی همنام شما هرگز آنقدر خوش شانس نبود که به مسابقات یوروی زنان سفر کند. در حقیقت تیم ملی اسکاتلند در رقابتهای امسال غایب است. و این در حالیست که شما امسال بخشی از تورنمنت هستید!
فوتبال زنان اسکاتلند کمی جا مانده ، به خصوص در مقایسه با انگلیس، جایی که منابع مالی بسیار بیشتری وجود دارد. ما به آرامی در حال جبران عقبماندگیها هستیم. قبلاً خیلی آماتور بودیم، اما اکنون چند باشگاه حرفهای در اسکاتلند، مانند گلاسکو سیتی، وجود دارند که در لیگ قهرمانان اروپا هم بازی کرده. تیم ملی فقط به کمی زمان نیاز دارد. اگرچه آنقدرهم نباید به آنها خرده گرفت مردان ما نیز از سال 98 تا 2020، بیش از 20 به هیچ تورنمنتی راه نیافتند. (میخندد.)

همه میدانند که شما از طرفداران پروپاقرص فوتبال هستید. اما نمیدانستیم که در مورد فوتبال زنان تا این حد اطلاعات دارید.
خب، شوهرم یک فوتبالیست حرفهای بود و اولین گامهای مربیگریاش در فوتبال زنان بود. حالا فوتبال تمام زندگی او را تحتالشعاع قرار داده و این به من هم سرایت میکند. اگرچه هرگز خودم را کارشناس فوتبالنمیدانم.
آیا ازدواج شما با ریچارد فاستر، که در حال حاضر مربی تیم زیر ۱۸ سال مادرول اف سی است، دیدگاه شما را نسبت به فوتبال تغییر داد؟
به عنوان یک هوادار، شما اغلب تصوری تا حدودی رمانتیک از باشگاه خود دارید، اما وقتی از پشت صحنه باشگاهها با خبر میشوید، دیگر اینطور نیست. به سرعت متوجه میشوید که این یک تجارت، مثل هر کسب و کار دیگری است و این گاهی اوقات خوشایند نیست. شوهرم در دوران بازیاش مدتی حقوق نگرفت و وقتی او و سایر بازیکنان از این موضوع شکایت کردند، باشگاه طوری وانمود کرد که انگار آنها چیزی اضافه بر حق و حقوق خود میخواهند.
آیا برای دیدن بازیهای مادرول به ورزشگاه میروید؟
همین که 24 ساعته میشنوم در تمرین چه اتفاقی میافتد برایم کافی است. (میخندد.) به دور از شوخی گاهی اوقات که فرصت کنم به ورزشگاه میروم و بازیها را تماشا میکنم.
در کنسرتهای خارجیتان چطور؟ فرصتی برای فوتبال دیدن دارید؟
این یکی هم اغلب امکانپذیر نیست زیرا برنامه تور بسیار فشرده است. اما گاهی اوقات اتفاق میافتد که میتوانیم یک بازی را در روز تعطیل ببینیم. در سال ۲۰۱۳، در بلژیک برنامه داشتم و بازی هلند و ژاپن آنجا برگزار میشد که برای تماشای آن به ورزشگاه خنک دعوت شدیم. بازی مهیج و پرگلی بود که در نهایت ژاپنیها باخت 2-0 را با مساوی 2-2 عوض کردند. یک بار هم در آخرین بازی قبل از تعطیلات زمستانی 2014، برای تماشای بازی بایرن مونیخ به آلیانتس آرهنا رفتیم.
از زمان شهرت یافتن به عنوان یک ستاره موسیقی در سال ۲۰۰۷، حتما با فوتبالیستهای مشهور زیادی ملاقات کردی...
درست است، اگرچه یکی از بهترین تجربههای من ربطی به کارهایم در حوزه موسیقی نداشت. در سال ۲۰۱۱، با تیم منچستریونایتد برای بازی مقابل بنفیکا در لیگ قهرمانان اروپا به لیسبون رفتم. در آن زمان، آئودی اسپانسر من یونایتد بود و من یکی از بهترین مشتریان آئودی در بریتانیا محسوب میشدم. (میخندد.)
عالی بود، سفر آنها کمی شبیه یک اردوی مدرسه بود، بازیکنان مثل دانشآموزانی بودند که هر کاری به آنها گفته میشد انجام میدادند. فکر میکنم حضور غریبهای مثل من در هواپیما کمی آنها را معذب کرده بود .من با الکس فرگوسن ملاقات کردم. یک شب برای شام بیرون رفتیم و در مورد بیشاپ بریگز، شهر محل تولد من و جایی که چند نفر از اعضای خانواده فرگوسن آنجا هستند گپ زدیم. من همچنین دنیس اروین را میشناختم که سفیر باشگاه بود. او به یکی از کنسرتهای من رفته بود و از خودش فیلمی منتشر کرده بود.
اما بزرگترین طرفدار تو نه دنیس اروین، که یواخیم لوست!
وقتی برای اولین بار در یک مراسم خیریه او را دیدم، به من گفت که از طرفداران من است. بعداً، او با خانوادهاش به یکی از اجراهای گروه ما آمد. در جام جهانی ۲۰۱۴، مصاحبهای از یواخیم لو دیدم که در آن گفته بود بخشی از برنامه آمادهسازی تیمش قبل از مسابقات جام جهانی، گوش دادن به آهنگهای من بوده. حس فوقالعادهای بود میتوانستم با افتخار و غرور بگویم: یک زن اسکاتلندی هستم که به آلمان کمک کرد تا جام جهانی را ببرد! او همچنین برای من و چند نفر از دوستانم بلیت بازی مقدماتی یورو 2016 بین آلمان و اسکاتلند در دورتموند را تهیه کرد. و بعد از آن، به یکی از اجراهای من در فرایبورگ، زادگاهش، آمد. لوو خیلی ساکت بود، زیاد صحبت نمیکرد، اما خیلی خیلی مهربان و باشخصیت است.

معروفترین آهنگ تو با موضوع فوتبال، احتمالاً «Pride غرور» است. آهنگی که به عنوان سرود ملی غیررسمی اسکاتلند قبل از مسابقات بینالمللی خوانده میشود. با وجود این همه ارتباط با فوتبال، آهنگی که امسال برای یورو 2025 زنان در ARD از شما پخش خواهد شد، « Is This What You've Been Waiting For? این همان چیزیست که منتظرش بودی؟» موضوعی فوتبالی ندارد درست است؟
بله، موضوع آن مستقیما فوتبال نیست. اما به حال و هوای یورو، خصوصا بازی زنان مربوط است. موضوع درباره فشار انتظارات است، و وقتی به نسخه نهایی آن گوش کردم، فهمیدم که آهنگ بینقصی برای یک رویداد ورزشی خواهد بود. من چند بار افتخار خواندن آن را در رویدادهای ورزشی داشتم . اولین بار قبل از بازی مقابل آرژانتین در سال ۲۰۰۸ بود. من در کنار زمین کنار دیهگو مارادونا، که در آن زمان سرمربی آرژانتین بود، ایستاده بودم. استرس زیادی داشتم. ناگهان، یکی از بچههای توپ جمع کن به سمت مارادونا دوید و به او دست داد. سپس به سمت دوستانش دوید و فریاد زد: «من دست خدا را لمس کردم!»
اسکاتلند بخش کوچکتر پادشاهی بریتانیاست و بنابراین اسکاتلندیها وقتی رقیب بزرگشان میبازد خوشحال میشوند. این به داستان گل دست خدا و بازی آرژانتین انگلیس نیز مربوط است.
این قسمت آهنگ Pride هم کاملا اسکاتلندی است: «پنجاه هزار صدا در باران آواز میخوانند.»
در اغلب اشعار من باران نقش پررنگی دارد، باران همراه همیشگی زندگی ما در اسکاتلند است. اما در مورد مفهوم کلی این قسمت، اینکه تمام تماشاگران در یک اجرا با من همراهی میکنند، تجربه فوقالعادهای است. وقتی صدایم بین صدای آنها گم میشود بی نظیر است.آهنگ «Pride» را پس از بازی با اسپانیا نوشتم. تیم ما خوب کار کرد و با اختلاف کم و بدشانسی شکست خورد. وقتی روز بعد از بازی به خانه برگشتم، متن آهنگ را با تصور احساسات بازیکنان تیم ملی هنگام ایستادن وسط چمن ورزشگاه و خواندن سرود ملی نوشتم.
شما همچنین آهنگی درباره رابطه بین رنجرز و سلتیک با عنوان « The Green and the Blue سبز و آبی» دارید.
فوتبال نقش بزرگی در گلاسکو و به طور کلی در اسکاتلند دارد. مردم به نسبت جمعیت کشور، در هیچ جای دنیا به اندازه اسکاتلند استادیومها را پر نمیکنند. این بازی ریشه عمیقی در فرهنگ ما دارد، و وقتی مسائل مذهبی مطرح میشود، همه چیز جدی و جدیتر میشود. این آهنگ در مورد این است که فوتبال باید در واقع ما را با هم متحد کند نه اینکه میانمان فاصله بیاندازد. برخی از دوستان من طرفدار سلتیک هستند و برخی دیگر طرفدار رنجرز. اما هیچ تفاوتی وجود ندارد، زیرا شنبهها همه یکسان هستند: آنها طرفدار باشگاه خود هستند.
و به عنوان آخرین سوال احتمالاً به خاطر خانوادهات، تو به عنوان یک هوادار رنجرز بزرگ شدی.
اینطور نیست پدرم هیچوقت طرفدار پروپاقرص باشگاهی نبود. در واقع طرفداری من از رنجرز کاملا کاملاً اتفاقی بود. وقتی دیک ادووکات در سال ۱۹۹۸ سرمربی رنجرز شد، تعدادی از بازیکنان برجسته از جمله آندری کانچلسکی از فلورانس را به باشگاه آورد. روزی که رسماً از خریدهای جدید در مغازهای در گلاسکو رونمایی شد، من به همراه مادر و خواهرم در شهر بودیم. از همه این ستارهها امضا گرفتیم و بعد از آن، مادرم گفت که باید عملکرد آنها را در طول فصل بررسی کنیم. همه چیز از آنجا شروع شد....