فوتبال ایران روزگاری را به خود دیده که جابهجایی بازیکنان بین پرسپولیس و استقلال نه تنها عجیب یا جنجالی نبود، بلکه نشانهای از بلوغ حرفهای فوتبال کشور محسوب میشد. ستارههایی چون احمدرضا عابدزاده، علی انصاریان و نیکبختواحدی با وجود انتقال میان این دو قطب سنتی فوتبال ایران، جایگاه خود را در قلب هواداران حفظ کردند. چون شخصیت، کیفیت فنی و تعهدشان فراتر از رنگ پیراهن بود.
آن دوران، بازیکن اگر جابهجا میشد، یا برای ارتقای فنی خودش بود یا در پاسخ به نیاز تیم مقصد. نه هوادار احساس توهین میکرد، نه بازیکن محبوبیتش را از دست میداد. چون صداقت در رفتار بود و تعصب در عملکرد.
اما امروز، ماجرا شکل دیگری پیدا کرده. ورود بازیکنانی که با برچسب «یاغی» شناخته میشوند، بیش از آنکه رنگ و بوی فوتبالی داشته باشد، به نمایشنامهای بیکیفیت با دستمزدهای نجومی شبیه است. بازیکنانی که گاه نه کیفیت قابل قبولی ارائه میدهند، نه عملکردشان پاسخگوی عددهای سنگین قراردادشان است. آنها نه تنها موفق نمیشوند دل هوادار تیم جدید را به دست بیاورند، بلکه در تیم قبلی هم محبوبیتشان را از دست میدهند و در نهایت، به چهرهای منفور در هر دو جبهه بدل میشوند.
در واقع، دیگر از آن تعهد و انگیزهی ورزشی خبری نیست. اینروزها گاه شاهد بازیکنانی هستیم که نه به پیراهن باشگاه فکر میکنند، نه به هوادار، و نه حتی به کیفیت فنی خودشان. فوتبال، برای برخی فقط تبدیل شده به قراردادهای میلیاردی، بدون هیچ دغدغهای برای موفقیت تیمی یا رشد فردی.
شاید بازگشت به دوران طلایی جابهجاییهای بزرگ و محترمانه میان استقلال و پرسپولیس ساده نباشد، اما آنچه مسلم است، فوتبال ما نیازمند بازیکنانی است که پیش از هر چیز، تعهد، اخلاق و کیفیت فنی را سرلوحه کار خود قرار دهند. نه یاغیهایی که تنها با نامشان تیتر میشوند و در عمل، چیزی برای ارائه ندارند.