تاحالا فکر کردین اگه ژاوی توی بارسلونا نبود، بازم به عنوان مغز متفکر تیکیتاکا شناخته میشد؟ 🤔 این سوال خیلی جالبیه و برای جواب دادن بهش باید هم خود ژاوی و هم فلسفه تیکیتاکا رو خوب بشناسیم. تیکیتاکا فقط یه جور بازی کردن نیست؛ یه سیستم پیچیدهست که توی یه محیط فرهنگی و آموزشی خاص شکل گرفته.
ژاوی: از نوجوانی تا اوج فوتبالی
ژاوی هرناندز 👑 یکی از بهترین هافبکهای تاریخ فوتباله. اون توی پاس دادن بینظیر بود، ریتم بازی رو خیلی خوب کنترل میکرد، دید تاکتیکی فوقالعادهای داشت، موقعیت گل میساخت و یه بازیکن به تمام معنا تیمی بود. ژاوی از ۱۱ سالگی توی آکادمی لاماسیا بارسلونا بزرگ شد. سبک بازیش هم تحت تاثیر فلسفه "فوتبال کامل" یوهان کرایف بود که بر اساس حرکت سیال بازیکنها، تکنیک بالا و پرس شدید بنا شده بود. این آموزشها توی لاماسیا، ژاوی رو تبدیل به مغز متفکر تیم کرد که با پاسهای کوتاه و سریع، مالکیت توپ رو حفظ میکرد و با حرکتهای هوشمندانه، جریان بازی رو به دست میگرفت.
ژاوی اولین بار سال ۱۹۹۸ برای تیم اصلی بارسا بازی کرد و کمکم جای پپ گواردیولا رو توی خط هافبک گرفت. سالها بعد هم کنار بازیکنهایی مثل آندرس اینیستا و سرخیو بوسکتس، تبدیل به ستون اصلی بارسا و تیم ملی اسپانیا شد و دوران طلایی تیکیتاکا رو رقم زد.
برای دیدن پستای بیشتر همینجا کلیک کن 🔥
تیکیتاکا: فراتر از یه بازیکن
فلسفه تیکیتاکا یه سیستم تاکتیکیه که روی پاسهای کوتاه و سریع، حرکت بیوقفه بازیکنها بدون توپ و مالکیت توپ بالا تمرکز داره. هدف این سیستم فقط نگه داشتن توپ نیست؛ میخواد ساختار دفاعی حریف رو به هم بریزه و فضا برای نفوذ و گلزنی ایجاد کنه. ریشههای تیکیتاکا هم به "فوتبال کامل" رینوس میشلز و یوهان کرایف برمیگرده که روی جابهجایی بازیکنها، تکنیک بالا و پرس شدید تأکید میکرد.
این فلسفه توی بارسا با فرانک رایکارد شروع شد و با پپ گواردیولا (۲۰۰۸ تا ۲۰۱۲) به اوج خودش رسید و تیم ملی اسپانیا رو هم به موفقیتهای بزرگی رسوند. البته خود پپ بعداً از این اسم خوشش نیومد چون فکر میکرد تیکیتاکا به معنی پاسکاری بیهدفه، در صورتی که بارسا همیشه با هدف مشخص به سمت دروازه حریف پاسکاری میکرده.
اگه مسی به بارسلونا نمیومد چی می شد؟ 🔥
آیا ژاوی بیرون از بارسا هم "مغز متفکر" بود؟
با توجه به اینکه تیکیتاکا یه سیستم کامل و پیوستهست، برای جواب به این سوال باید بین "بازیکنی با ویژگیهای ژاوی" و "مغز متفکر تیکیتاکا" فرق بذاریم:
۱. ویژگیهای فردی ژاوی: شکی نیست که ژاوی با اون مهارتهای خارقالعاده، توی هر تیمی که دنبال فوتبال مالکیتی و کنترل بازی بود، بازیکن کلیدی و تأثیرگذاری میشد. توانایی اون توی دیکته کردن ریتم بازی و پاسهای دقیقش توی هر سیستمی ارزشمند بود.
۲. محیط بارسا و تیکیتاکا: تیکیتاکا یه پدیده خاص بود که توی محیط فرهنگی، آموزشی (لاماسیا) و فلسفی بارسا شکل گرفت و با مربیهایی مثل رایکارد و گواردیولا رشد کرد. این سیستم به بازیکنهایی نیاز داشت که همه با هم یه درک تاکتیکی مشترک داشته باشن، مربیانی که تفکرات مشابه داشته باشن و همه به این فلسفه وفادار باشن. ژاوی، اینیستا و بوسکتس فقط بازیکنهای نخبهای نبودن؛ اونا توی محیطی بزرگ شدن که این فلسفه رو از بچگی بهشون یاد داده بود. این هماهنگی بین بازیکنهایی که توی یه مکتب فوتبالی بزرگ شده بودن، بهشون اجازه میداد تا با یه "زبان فوتبالی" واحد، تیکیتاکا رو توی زمین پیاده کنن.
در نتیجه، با اینکه ژاوی هرناندز بدون بارسا هم یه هافبک استثنایی با تواناییهای رهبری و بازیسازی بالا میبود، خیلی بعیده که میتونست "مغز متفکر تیکیتاکا" به اون شکلی که میشناسیم باشه. تیکیتاکا با بارسا و تیم ملی اسپانیا گره خورده و ژاوی نماد این فلسفه توی اون بستر خاص بود. پیدا کردن باشگاه دیگهای که بتونه همون شرایط منحصر به فرد از نظر مربی، بازیکنان مکمل و فلسفه باشگاهی رو فراهم کنه تا تیکیتاکا به شکل ایدهآلش اجرا بشه و ژاوی نقش محوری "مغز متفکر" رو ایفا کنه، خیلی سخته. اون توی بارسا توی سیستمی قرار گرفت که از ویژگیهایش بهترین استفاده رو میکرد و بهش اجازه داد تا به عنوان رهبر عملیاتی اون فلسفه بدرخشه.
نظرت چیه؟ فکر میکنی اگه ژاوی به جای بارسا مثلاً توی رئال مادرید بازی میکرد، باز هم همون قدر تأثیرگذار بود؟ 🤔
کلیک کن، مطالب بیشتر اینجا 🔥