اختصاصی طرفداری | کریستین کیوو، سرمربی اینتر از چیزی که میترسید سرش آمد. باخت اینتر مقابل یوونتوس، فشار شدیدی روی دوش سرمربی رومانیایی جدید نراتزوری خواهد بود و نتیجه نگرفتن در بازیهای آتی، میتواند زمزمههای اخراج او را جدی کند اما از سوی دیگر، یوونتوس در شروع پیچ سخت و زودهنگام فصل، شروعی خوب و البته خوشاقبالی داشت.
اینتر با باخت در دربی ایتالیا، با سه امتیاز از سه بازی و 9 گل زده و شش گل خورده، همزمان بهترین خط حمله و بدترین خط دفاع سری آ را در اختیار دارد. شش امتیاز عقب افتادن از صدر جدول بهعنوان تیم مدعی آن هم در هفتهی سوم، چیزی است که بهخودیخود روی هر سرمربی فشار میآورد و کار کیووی کمتجربه که هم باید خودش را ثابت کند و هم باید وضعیت روحی تیمی که ناامیدی بزرگی در فینال لیگ قهرمانان اروپا تجربه کرد را درست کند، بسیار سخت است. خبر خوب این است که هنوز وقت زیادی تا پایان فصل باقیمانده، همهی ستارههای تیم حفظ شدهاند و با یک واکنش درست در بازیهای آینده، اوضاع اینتر میتواند بهتر شود. اگرچه بالا رفتن میانگین سنی افعیها و مدیریت انرژی بازیکنان موضوع امروز و دیروز اینتر نیست و حالا اقدامات جوزپه ماروتا برای ساختن تیمی که نتیجهی فوری بگیرد، بیشتر به چشم میآید.
از طرف دیگر، یوونتوسِ ایگور تودور با کسب سه برد از سه بازی ابتدایی، بهترین شروع از فصل 19-2018 در سری آ را داشته است. اسکواد یوونتوس کامل نیست و تودور مجبور است از پیر کالولو - یک مدافع وسط - در پست وینگبک راست سیستم 1-2-4-3 استفاده کند اما مهمترین ویژگیِ این یوونتوس که در فصل گذشته فاقد آن بود، انگیزه و عطش بازیکنان برای مبارزه و کسب نتیجه است. تودور از لحاظ فنّی، در زمرهی بهترین سرمربیان اروپا نیست اما بهعنوان کسی که خودش سالها پیراهن یوونتوس را پوشیده، ارزش این پیراهن را میداند و ذهنیت مبارزهطلبی را بهخوبی به بازیکنانش تزریق کرده است.
غیر از روحیهی جنگندگی، تودور نشان داده که استفاده از سلاح ضربات آزاد و کرنرها چهاندازه برایش مهم است؛ موضوعی که انگار تیاگو موتا با آن قهر بود اما تودور بهجای آرمانگرایی تخیلی، تا اینجا نشان داده واقعگرا است و براساس داشتههایش تیمش را روانهی میدان میکند. در لیگی مثل سری آ، همیشه عملگرایی و آگاهی از ظرفیتهای تیم، هیچگاه ناامیدکننده نخواهد بود.
خلاف موتا، تودور کنار زمین جوش و خروش بالایی دارد و به تیمش روحیه میدهد
xG پایین، فوتبال تماشایی
در فوتبال مدرن، بالا بودن xG، شاخص کیفیت موقعیت گل، نشان میدهد یک تیم در زمینهی موقعیتسازی چهاندازه توانا است. در مسابقهی یوونتوس و اینتر که هفت گل ردوبدل شد، مجموعا دو تیم 1.64 xG تولید کردند. کسی که بازی را تماشا نکرده باشد، فکر میکند یک بازی کسلکننده را از دست داده اما این بازی، پر از هیجان و گلهای تماشایی بود؛ چیزی که هر بینندهی فوتبالی دوست دارد آن را ببیند. البته جای تعجبی نیست که xG دو تیم پایین بوده چرا که چهار گل از هفت گل بازی، روی شوتهای از راه دور زده شدند و شوتهای از راه دور، ارزش xG پایینی دارند. دو گل روی ضربات سر از روی کرنر و ضربه آزاد زده شدند که xG آنها نیز چندان بالا نبود اما گلهای زیبا و حالت پینگپنگی بازی، برای هواداران هر دو تیم بسیار هیجانانگیز بود.
یوونتوس فقط با 0.68 xG توانست چهار گل بزند
احتمالا مکس الگری حسابی به این اتفاق غبطه میخورد!
ایگور تودور برای مهار خطر اینتر روی سانترها و تبحر لائوتارو مارتینز و مارکوس تورام روی ضربات سر و استفاده از توپهای دوم، بلاک دفاعی تیمش متشکل از لوید کلی، برمر و فدریکو گاتی را عقب کشید تا آنها با تهدید توپهای هوایی مقابله کنند. در نیمهی اول، این روش جواب داد و تورام و مارتینز نتوانستند در محوطهی جریمه از توپهای بلند استفادهی خاصی کنند اما یک نقطه ضعف در رویکرد دفاعی یوونتوس دیده میشد؛ عقب آمدن لوکاتلی و کفرن تورام برای پوشش فضای داخلِ محوطه جریمه جلوتر از بلاک دفاعی عقب تیم، باعث شده بود فضای زیادی پشت قوس محوطهی جریمه برای اینتر ایجاد شود و این به بازیکنان نراتزوری فرصت مهمی برای زدن شوتهای از راه دور میداد.
کریستین کیوو رویکرد درستی برای حملات تیمش انتخاب کرد؛ بهجای اصرار بیهوده برای درهم شکستن بلاک دفاعی یوونتوس از طریق پاسکاری، اینتر تصمیم گرفت شانس خود برای شوتهای از راه دور را امتحان کند؛ اولین اقدام، شوت نیکولو بارلا بود که بهشکلی خطرناک از کنار دروازه بیرون رفت. این الگو برای گلهای اول و دوم اینتر تکرار شد؛ پس از اینکه اینتر در محوطهی جریمه یووه به در بسته خورد، هاکان چالهان اوعلو با استفاده از فضای باز پشت محوطه، دو شوت از راه دور را وارد دروازهی دی گرگوریو کرد و او اصلاً مجال واکنش دادن هم نداشت. این دو گل اینتر، یک اقدام کاملاً منطقی بود؛ وقتی نمیتوانید بلاک دفاعی عقبِ زمین حریف را بشکنید، نباید از شوتزنی بترسید، بهخصوص وقتی متخصص شوتهای از راه دور را دارید.
فضا برای شوتزنی هاکان کاملاً فراهم است
لوکاتلی و تورام برای پوشش جلوی مدافعان مدام به داخل محوطهی جریمه میرفتند
گلهای یوونتوس هم الگوی جالبی داشت. تیم تودور با سیستم 1-2-4-3 در زمینهی بازیسازی عقب زمین تیم خوبی نیست چون اصلاً یک بازیساز ذاتی ندارد. مانوئل لوکاتلی بهعنوان بازیساز اصلی تیم، فقط 37 پاس داد که فقط 81% آن درست بود که این آمار، فاجعه بهنظر میرسد. با اینحال در استفاده از ضدحملات و بهرهگیری از توانایی کنان ییلدیز در ارسال پاسهای عمقی و خطشکن، یوونتوس تیمی زهردار است. گل اول یوونتوس که حملهی قبل از آن حاصل یک ضدحمله بود، با مشارکت خوب مدافعان تیم به ثمر رسید؛ در تنها پاس بلند سالم لوکاتلی، برمر با رساندن خودش به توپ یک پاس به فضای خالی فرستاد و لوید کلی به شکلی غیرمنتظره و بهسان یک مهاجم قاتل با پای چپ دروازه را گشود. در سکانس قبل از گل، اگر یک مهاجم جای کالولو از پاس عمقی ییلدیز استفاده میکرد، شاید گل یووه زودتر زده میشد.
کسی حضور لوید کلی در محوطه را جدی نگرفته بود!
در گل دوم و چهارم یوونتوس که کنان ییلدیز و واسیلیه آدژیچ از راه دور بهثمر رساندند، شاید یک دروازهبان بلندقامتتر از زومر 183 سانتیمتری میتوانست واکنش بهتری نشان دهد؛ بهخصوص اینکه واکنش زومر روی گل آدژیچ فاجعه بود. اما بازهم باید به تودور اعتبار داد که به بازیکنانش اجازهی شوتزنی میدهد. در تیم تیاگو موتا، به کرات میدیدیم که بازیکنان توپ را تا یکسوم هجومی خوب پیش میبردند اما بعد از آن طرح و برنامهای برای شکستن دفاع حریف نداشتند. ییلدیز و آدژیچ - که احتمالاً بیشتر از او خواهیم شنید - بازیکنانی هستند که ضرب پای قدرتمندی دارند و گزینهی شوتزنی آنها همیشه یک سلاح خطرناک برای یوونتوس خواهد بود.
نتیجهی بازی شاید کاملاً عادلانه نباشد. درست است که یوونتوس با شوت از راه دور بازی را برد، اما ممکن بود که شکست بخورد. یوونتوس در اکثر مقاطع نیمهی دوم در محوطهی جریمه خودش حبس شده بود و احتمالاً به نتیجهی تساوی هم رضایت داشت. یکی دیگر از ضعفهای مهم یووه غیر از دادن فضای خالی شوتزنی به حریف، ناتوانی در بیرون آمدن از پرس حریف بود و که ناکارآمدی دوشان ولاهوویچ در چنین مقاطعی از بازی هم باعث شده بود یووه اکثر مالکیت بازی را به اینتر بدهد. شاید در سری آ سختی در بیرون آمدن از پرس حریف، مشکلات بزرگی ایجاد نکند اما این ضعف در اروپا میتواند بانوی پیر را به دردسرهای بزرگی بیندازد. البته ورود اوپندا و دیوید بهجای ولاهوویچ و کوپماینرس، باعث شد یووه راحتتر از لاک دفاعی بیرون بیاید و در یکسوم میانی و هجومی زمین بتواند کارهای ترکیبی بهتری انجام دهد.
جدال برادران تورام هم از جذابیتهای این بازی بود
مارکوس تورام با ضربهی سر گل زد و خوشحالی خاصی نکرد؛ کفرن تورام هم پاسخ او را دقیقاً با گل ضربه سر داد و ژست شادی برادرش را گرفت
پس از گل چهارم یوونتوس هم این دو برادر با گرفتن پیراهن جلوی صورتشان با هم خوشوبش کردند تا حرفهایشان لبخوانی نشود
آیا یوونتوس مدعی است و اینتر کاملاً از هم میپاشد؟
اینتر مقابل یووه تیم بدشانسی بود؛ رویکردهای تهاجمی کیوو جواب داد چون در پرس کردن، مالکیت توپ و استفاده از ضعفهای حریف خوب کار کردند اما اگر کیوو نترسد و سیستمش را بهطور افراطی تغییر ندهد، این امیدواری وجود دارد تا با هماهنگی بیشتر، به تدریج نتایج و ثبات تیم بهتر شود. بهطور کلی خیلی زود است که فصل اینتر را تمامشده بدانیم و یوونتوس را مدعی جدی قهرمانی تلقی کنیم؛ هر دو تیم، نقاط قوت و ضعف مشخصی دارند و در ادامهی فصل، شرایط دو تیم بعد از این دربی زودهنگام بهتر نمایان خواهد شد. یووه بهخصوص تقویم بسیار سختی پیشروی خود دارد و تا پایان اکتبر باید به مصاف دورتموند، آتالانتا، میلان، رئال مادرید، ویارئال، کومو و لاتزیو برود و چند باخت، ممکن است امیدواریها را به ناامیدی تبدیل کند. چیزی که مشخص است، در این دیدار بهرغم xG پایین و موقعیتهای بزرگ گلزنی کم، هر دو تیم فوتبال تماشاگرپسندی ارائه کردند.
خلاصه بازی یوونتوس 4-3 اینتر