مقدمه
وقتی صحبت از بهترین بازیکن تاریخ فوتبال میشود، دو نام همیشه در مرکز بحثها قرار دارند: ادسون آرانتس دو ناسیمنتو (پله) و دیگو آرماندو مارادونا. هر دو نه تنها در مستطیل سبز، بلکه در تاریخ و فرهنگ مردم نیز تأثیر عمیقی بر جای گذاشتند. یکی در دهههای ۵۰ تا ۷۰ میلادی با فوتبال زیبا و رکوردهای بینظیرش، چهرهای جهانی شد و دیگری در دههٔ ۸۰ با نبوغ فردی و روحیهٔ شورشی خود، الهامبخش میلیونها نفر شد.
اما سؤال اساسی این است: پله بهتر بود یا مارادونا؟ پاسخ ساده نیست، زیرا این مقایسه، تقابل دو جهان متفاوت است؛ دو سبک، دو شخصیت و دو دورهٔ تاریخی. برای درک این موضوع باید زندگی، سبک بازی، افتخارات، نقاط ضعف و مهمتر از همه تأثیر اجتماعی و فرهنگی آنها بررسی شود.
۱) دوران کودکی و شروع فوتبال
پله – پسرک فقیر برزیلی
پله در سال ۱۹۴۰ در شهر کوچک «ترس کوراسوس» برزیل به دنیا آمد. خانوادهاش بسیار فقیر بودند و او برای اولین بار فوتبال را با توپهای دستساز از جوراب و پارچه تجربه کرد. استعداد ذاتیاش خیلی زود آشکار شد. در نوجوانی وارد تیم سانتوس شد و در ۱۵ سالگی به ترکیب اصلی رسید. تنها دو سال بعد، در جام جهانی ۱۹۵۸، جهان نام او را شناخت.
مارادونا – نابغهٔ محلههای بوینسآیرس
مارادونا در سال ۱۹۶۰ در منطقهٔ فقیرنشین «ویلا فیوریتو» در بوینسآیرس آرژانتین به دنیا آمد. اولین توپش یک هدیه از طرف داییاش بود و خیلی زود استعدادش همه را شگفتزده کرد. او در ۱۰ سالگی وارد تیم پایهٔ آرژانتینوس جونیورز شد و به سرعت تبدیل به پدیدهای ملی شد.
شباهت مهم: هر دو از خانوادههای فقیر برخاستند، اما استعدادشان آنها را به قلهٔ جهان رساند.
۲) ورود به سطح جهانی
پله – ستاره نوجوان جام جهانی ۱۹۵۸
در جام جهانی سوئد، پله تنها ۱۷ سال داشت، اما در نیمهنهایی برابر فرانسه سه گل زد و در فینال برابر سوئد دو گل. این شروعی رؤیایی بود؛ نوجوانی که در اولین حضورش تیم ملی را قهرمان جهان کرد.
مارادونا – ناامیدی ۱۹۷۸ و درخشش ۱۹۸۲
مارادونا در جام جهانی ۱۹۷۸، در ۱۷ سالگی، توسط منوتی (سرمربی آرژانتین) کنار گذاشته شد، چون جوان و بیتجربه بود. آرژانتین بدون او قهرمان شد. اما چهار سال بعد، در جام جهانی ۱۹۸۲ اسپانیا، او بالاخره حضور یافت، هرچند آرژانتین حذف شد و مارادونا با کارت قرمز در برابر برزیل زمین را ترک کرد.
۳) سبک بازی
پله – فوتبالیست کامل
قدرت بدنی: سریع، پرش بلند و استقامت بالا.
مهارت: شوتزنی با هر دو پا، ضربهٔ سر، کنترل توپ.
تاکتیک: توانایی بازی در هر پست هجومی.
آمار: بیش از ۱۰۰۰ گل در دوران حرفهای (رسمی و دوستانه).
مارادونا – هنرمند ناب
دریبل: شاید بهترین دریبلزن تاریخ فوتبال.
تکنیک: کنترل توپ نزدیک، تغییر جهتهای سریع.
خلاقیت: پاسهای طلایی و ساخت موقعیت از هیچ.
شخصیت در زمین: رهبر احساسی تیم.
نتیجه: اگر پله یک «ماشین گلزنی کامل» بود، مارادونا یک «جادوگر هنرمند» بود.
۴) لحظات تاریخی
پله
جام جهانی ۱۹۵۸: هتتریک در نیمهنهایی، دبل در فینال.
جام جهانی ۱۹۷۰: گل به ایتالیا در فینال و نمایش تیمی رؤیایی برزیل.
بیش از ۷۰ گل ملی برای برزیل.
مارادونا
جام جهانی ۱۹۸۶: «دست خدا» و «گل قرن» مقابل انگلیس.
حمل آرژانتین به قهرمانی تقریباً یکنفره.
ناپولی: قهرمانی سریآ (۱۹۸۷، ۱۹۹۰) و جام یوفا (۱۹۸۹).
۵) تیم و همراهان
پله در تیمی پر از ستاره بود: گارینچا، کارلوس آلبرتو، ژایرژینیو، ریولینو.
مارادونا معمولاً تنها بود؛ در ناپولی ستارهٔ اصلی بود و در تیم ملی ۱۹۸۶، رهبری تیمی نهچندان قدرتمند را به دوش کشید.
۶) شخصیت و زندگی بیرون از زمین
پله
آرام، منظم، بدون حاشیهٔ جدی.
تبدیل به سفیر فوتبال و چهرهٔ تبلیغاتی جهانی شد.
بعد از بازنشستگی در سازمانهای مختلف ورزشی و اجتماعی فعال ماند.
مارادونا
شورشی، احساسی و پر از حاشیه.
درگیر اعتیاد، محرومیتها و مشکلات شخصی.
در عین حال قهرمان فقرا و صدای مردم آرژانتین.
۷) نقاط ضعف
پله: بیشتر دوران حرفهای را در برزیل گذراند و کمتر در اروپا بازی کرد؛ برخی میگویند او آزمون سخت فوتبال اروپایی را تجربه نکرد.
مارادونا: عمر اوجش کوتاهتر بود؛ اعتیاد و حواشی باعث شدند تنها حدود ۸ سال در سطح فوقالعاده بماند.
۸) میراث و تأثیر اجتماعی
پله: فوتبال را جهانی کرد. در دورانی که تلویزیون تازه در حال رشد بود، او اولین «ابرستاره جهانی» شد.
مارادونا: نماد مقاومت و شورش شد. برای مردم آرژانتین و حتی ناپل، فراتر از یک فوتبالیست بود؛ او قهرمان اجتماعی بود.
۹) مقایسهٔ نهایی
اگر معیار افتخارات و ثبات باشد → پله جلوتر است.
اگر معیار نبوغ فردی و معجزهآفرینی باشد → مارادونا جلوتر است.
پله «بازیکنی کامل و بدون نقص» بود.
مارادونا «نابغهای با نقصهای انسانی» بود.
۱۰) نتیجهگیری
بحث «پله یا مارادونا؟» هیچگاه پایان نمییابد.
پله نماد کمال فوتبالیست حرفهای است.
مارادونا نماد نابغهای است که با وجود همهٔ ضعفها، میتواند دنیا را جادو کند.
هر کدام میراثی جاودان گذاشتند و فوتبال مدیون هر دو است. شاید بهتر باشد به جای انتخاب یکی، بپذیریم که فوتبال بدون هر دوی آنها ناقص میبود.