طرفداری | دروازه استقلال، امنیتی که زمانی نام آن با بزرگان فوتبال ایران گره خورده بود، مدتهاست به یک نقطه ضعف مهم تبدیل شده است. در حالی که افکار عمومی و کارشناسان فوتبال بیش از همیشه روی عملکرد خط دفاعی و معضلات فنی تیم تمرکز کردند، یک مشکل جدیتر و پنهان در خط دروازه آبیپوشان شکل گرفت. آنتونیو آدان، سنگربان ۳۸ ساله و باسابقه استقلال، نه تنها آن گلر قابل اتکای گذشته نیست، بلکه عملکردش باعث شده است تیم حریف به راحتی نقاط ضعف او را شناسایی و از آن بهره ببرند.
این گزارش برای اولین بار به صورت عمیق و تحلیلی به عملکرد آدان میپردازد و دلایل علمی و فنی ضعف او را آشکار میسازد.
آدان؛ یک گذشته باشکوه، یک حال مبهم
زمانی که نام آدان، دروازهبان سابق تیمهایی چون رئال مادرید و اتلتیکو مادرید، مطرح شد، هواداران استقلال با امید و اشتیاق از این انتقال استقبال کردند. اما یک نکته بسیار مهم نادیده گرفته شد: آدان قبل از پیوستن به استقلال، یک سال کامل بدون تیم و در حاشیه بود. آیا یک سال دوری از میادین، آمادگی جسمانی و ذهنی او را تحتتأثیر قرار داده است؟ به نظر میرسد پاسخ این سؤال مثبت است.

ضعف پنهان: چرا سمت چپ دروازهبانها با افزایش سن ضعیف میشود؟
اینکه چرا آدان به طور خاص در مهار توپهایی که به سمت چپ دروازه میآیند، مشکل دارد، یک پدیده کاملاً علمی است. این مشکل در دروازهبانهای چپدست، با بالا رفتن سن، تشدید میشود.
۱. کند شدن مسیرهای عصبی: دروازهبانهای چپپا و چپدست برای حرکات اصلی، از نیمکره راست مغزشان استفاده میکنند. این نیمکره در پردازش حرکات کل بدن و واکنشهای رفلکسی بسیار تواناست، اما مطالعات نوروفیزیولوژی نشان میدهد که با افزایش سن، مسیرهای عصبی این نیمکره کند میشوند. این تأخیر چند میلیثانیهای، برای یک دروازهبان که باید در کسری از ثانیه تصمیم بگیرد و عمل کند، تفاوت بین یک سیو خیرهکننده و یک گل ساده است.
۲. فرسودگی عضلات انفجاری: پرشهای ناگهانی و شیرجههای برقآسا به فیبرهای عضلانی از نوع Type IIb وابسته است. این فیبرها، که مسئول حرکات انفجاری هستند، با بالا رفتن سن سریعتر تحلیل میروند. از آنجایی که دروازهبانهای چپدست تمایل دارند فشار بیشتری به سمت چپ بدن خود (دست و پای غالب) بیاورند، این سمت دچار «فرسودگی گزینشی» میشود و دیگر آن توانایی پرش و جهش برای مهار توپهای کوتاه را ندارد.
۳. تغییر استراتژی حرکتی بدن: دروازهبانهای جوان برای مهار توپهای سمت چپ، با یک پرتاب ناگهانی (Dive) خود را به سمت توپ میرسانند. اما در سن بالا، سیستم تعادلی و پایداری بدن، برای کاهش خطر آسیب، استراتژی را از «پرتاب ناگهانی» به «افتادن کنترلشده» تغییر میدهد. این تغییر، سرعت و واکنشپذیری را از بین میبرد و همان حس برقآسایی را که در دروازهبانهای جوان میبینیم، محو میکند.
۴. حافظه حرکتی و الگوی تمرینی: سالها تمرین بر روی سمت چپ، یک الگوی نیمهآگاهانه در مغز ایجاد میکند. مغز سمت راست را «منطقه خطر» میداند و به آن با واکنش سریع پاسخ میدهد، اما سمت غالب (چپ) را «منطقه امن» میشمارد و با اطمینان بیشتر و گاهی کندتر به توپها پاسخ میدهد. این تأخیر در سنین بالاتر، به صورت یک ضعف مشخص ظاهر میشود.

گلهایی که استقلال میخورد، نشانهها را آشکار کردند
تحلیل گلهایی که آدان در این فصل دریافت کرده، یک الگوی مشخص و تکرارشونده را نشان میدهد:
-
گلی که تومیسلاو اشترکالی در دیدار سوپرکاپ مقابل استقلال به ثمر رساند، ضربهای بود که به سمت چپ آنتونیو آدان نواخته شد.
-
در بازی مقابل ذوبآهن، گل پویا مختاری از پشت محوطه جریمه و ضربه سر حسن شوشتری، هر دو از سمت چپ آدان وارد دروازه شدند و ناتوانی او در واکنش سریع را آشکار کردند. گل سوم ذوبآهن نیز روی یک شوت از راه دور به ثمر رسید.
-
گل محمد شریفی در بازی استقلال مقابل استقلال خوزستان روی ریباند یک شوت سنگین به ثمر رسید و باز هم به سمت چپ دروازه رفت، جایی که آدان نتوانست به موقع و با قدرت کافی به آن واکنش نشان دهد.
-
در دیدار استقلال مقابل الوصل، گل دیدنی پدرو روی یک شوت از راه دور به دست آمد. لیما و خیمنز نیز گلهای دوم و سوم الوصل را روی شوتهایی به ثمر رساندند که به سمت چپ آدان زده شد. گل پنجم الوصل نیز روی یک حرکت انفجاری از سمت چپ آدان به ثمر رسید و گل ششم هم با ضربه سر بوتیفینی باز هم به سمت چپ او زده شد. این گلها ثابت میکنند که حریفان به خوبی این نقطه ضعف را شناسایی و از آن برای گلزنی استفاده کردهاند.
استقلال نه با یک معضل پنهان، که با یک عیب آشکار روبهروست
این گلها، تنها نتیجه بدشانسی یا شوتهای استثنایی نیستند؛ آنها محصول یک آنالیز دقیق از سوی حریفان هستند که فهمیدهاند با شلیک به سمت چپ، میتوانند دروازه استقلال را باز کنند. در دنیای فوتبال مدرن، جایی که هر ضعفی به سرعت کشف میشود، عملکرد آدان چیزی فراتر از یک افت موقت است.
آیا کادر فنی استقلال به این معضل پی برده است؟ آیا آنها میتوانند راهحلی برای این ضعف فاحش بیابند، یا باید منتظر باشند تا این «نقطه ضعف» در ادامه فصل، همین «نقطه شکست» باقی بماند؟ این سؤالی است که شاید برای پاسخ دادن به آن، خیلی دیر باشد.