کلا تجربه جالبی بود که درباره مردم یه کشور اروپایی فهمیدم.
هلندی ها زیاد به اخبار و اتفاقات جهان اهمیت نمیدن و دنبال این نیستن که ببینن بقیه دنیا چه خبره.
با اینکه زبان شون هلندیه ولی ۹۰ درصد انگلیسی بلدن و اگه یه روز برین هلند اصلا نیاز نیست هلندی یاد بگیرین.
ورزشگاه رفتن برای بعضیاشون یه سرگرمیِ همیشگیه مثلا همین دوستم با دوستاش یا دخترخاله اش ماهی یه بار میره.
کلوب و پارتی رو به عنوان تفریح آخر هفته می بینن و اونایی که اهل الکل نیستن فقط اینجور جاها میخورن.
اونجا طبق گفته دوستم اگه آدما عاشق نشن روابط شون فقط برای سکس و پوله و زن و مرد هم نداره، حتی دخترا هم دنبال سکس و پول ان مثلا می گفت یه سری ها توی پارتی با پسره حرف میزنن و بعد میرن خونش و بعد از اینکه با هم خوابیدن روز بعدش دختره بدون خداحافظی گذاشته رفته و صرفا پسره رو واسه یه شب حال کردن می خواسته.
اونجا آدما اگه عشق شون رو پیدا کنن با هم میرن زندگی میکنن و نیازی نیست ازدواج کنن اگه به اختلاف خوردن بدون دعوا جدا میشن اگه بچه ای داشتن دو نفره ازش مراقبت میکنن بعد جدایی.
ازش پرسیدم چرا ازدواج نمیکنن گفت چون نیازی نیست جز حقوق بچه که به عهده جفت شونه بعد گفتم حق طلاق و نفقه و اینا چی گفتش بازم مهم نیست با هم انجام میدن.
اونجا ۷۰ درصد آدما بعد ۱۸ سالگی از خانواده جدا میشن و تنها زندگی میکنن یا هم با عشق شون.
توی هلند در خیلی از خانواده ها دخترها بیشتر از پسرها درآمد دارن و برای همین جدایی براشون خیلی راحته و معمولا موقع جدایی و به هم زدن حتی بعد چند سال با هم زندگی کردن زیاد دچار مشکل خاصی نمیشن.
پایتخت هلند یه سری مناطقی داره که خیلی خطرناکه و قاچاق و مواد فروشی و اینا توش زیاده همین دوستم چون عموش توی این کارا بوده باباش تصمیم می گیره خانواده رو از پایتخت به شهر دیگه ای ببره.
هلند هوای سردی داره و کلا زمستون رو زیاد دوست ندارن چون زیادی سرد میشه.
تردد با دوچرخه خیلی طرفدار داره.
نسل قدیم مرد های هلند قدبلند نبودن ولی نسل جدید اکثرا قد بلند اند.
غذاهای هلندی زیاد تنوع نداره و من دقت کردم یه سری مواد غذایی شون تفاوت ظاهری با ما داره مثلا برنج هاشون خیلی تپل و درشته.
هلندی ها خونگرم تر از یه سری کشور های اروپایی مثل آلمان ان و راحت میشه با بقیه ارتباط گرفت.
یکی از دوستای دوران کودکی این دوستم الان خواننده شده و سبک رپ داره، آهنگای رپ هلندی هم جذاب ان و بیشترشون درباره مشکلات جامعه ان.
زبان هلندی به آلمانی و انگلیسی شباهت داره.
یه بار به دوستم پیشنهاد دادم یه فیلم ایرانی ببینه و درباره الی رو نام بردم. فیلم رو دید و گفت ژانر سلیقه اش نبوده ولی در کل قشنگ بوده ولی تعجب کرده بود که چرا توی ایران با زن ها اینطوری رفتار میشه و چرا توی فیلم همه مشکلات رو تقصیر زن ها می انداختن. در کل می گفت معلومه که توی ایران چندان به زن ها اهمیتی نمیدن.
هلندی ها خیلی به ورزش اهمیت میدن همین دوستم هر روز عصر باشگاه میره و میگه باشگاه رو از چیزای دیگه بیشتر دوست داره.
یه بار از هزینه و مخارج ایرانی ها با تبدیل به یورو براش تعریف کردم و گفت اصلا دخل و خرج تون به هم نمی خوره.
به رعایت اخلاق توی خانواده خیلی اهمیت میدن مثلا یه بار از بحثی که با بابام داشتم بهش گفتم و اون گفت این پدر رفتار درستی در قبال خانوادش نداره.
هلندی ها دین خاصی ندارن و اعتقاد و باور مشخصی هم ندارن فقط می دونن اگه انسان های خوبی باشن بعد مرگ هم اوضاع شون خوبه مثلا مادربزرگ دوستم فوت کرده بود و بهش گفتم امیدوارم بره بهشت گفت نمیدونم کجا میره فقط میدونم در آرامشه و هر کسی خودش باید به خوبی برسه و واسه خوب بودن تلاش کنه.
من چند تا آهنگ رپ از لنا براش فرستادم و اونم خیلیی خوشش اومد و الان توی اسپاتیفای این خواننده ایرانی و آهنگاش به پلی لیست دوستم اضافه شدن و میگه رپ ایرانی خیلی جذابه.
هلندی ها دوست دارن زندگی شون نظم داشته باشه ولی ساعت خواب و بیداری شون هم عجیبه مثلا این دوستم ۱۱ شب می خوابه و ۵ صبح بیدار میشه تازه هر شب هم باید قبل خواب دوش بگیره.
دوستم خودش سینگله میگه توی روابطش شکست خورده و میگه مقصر دو طرفه بوده و معتقده بهتره تا وقتی نتونسته درست و حسابی برای یکی وقت بذاره دیگه توی رابطه نره چون با زن ها باید مثل ملکه رفتار کرد و وقتی کار و باشگاه اولویت شون بالاتر از رابطه بشن اون رابطه به هم می خوره.