بهترین تصمیمات:
1- سپردن مدیریت اینتر به فاکتی
پس از ناکامی های اینتر تحت مربیگری هکتور کوپر آرژانتینی در آغاز فصل 2004-2003 موراتی با برکناری کوپر، نیمکت نراتزوری را به مربی سابق میلان یعنی آلبرتو زاکرونی سپرد. اما نتایج و عملکرد اینتر با آمدن زاکرونی بهبود چندانی نیافت و شکست از امپولی در جوزپه مئاتزا کافی بود تا صدای اعتراضات طرفداران بلند شود و وضعیت بحرانی تر از همیشه گردد؛ به نحوی که گفته می شود موراتی حتی مورد تهدید هواداران قرار گرفت!
پس از چنین شرایط بحرانی، موراتی ترجیح داد از پست مدیریتی اش در باشگاه کناره گیری کند و زمام امور را به اسطوره اینتر و ستاره اسبق خط دفاع نراتزوری بسپارد.
فاکتی توانست تحول بزرگی را در درون باشگاه ایجاد کند. با تنظیم امور فنی تیم، روبرتو مانچینی بر نیمکت نشست و علاوه بر آن مدیریت نقل و انتقالات با درایت و هوش فاکتی و دیگر مدیران اینتر به شکل مطلوبی پیش رفت و با گذشت زمان، نراتزوری به ثبات بی سابقه ای دست یافت.
با فاش شدن رسوایی کالچیوپولی، اینتر فاکتی به لطف ضعف حریفان و صد البته پیشرفت دو چندان در سایه مدیریت سه ساله فاکتی یکه تاز کالچیو شد.
بهترین تصمیمات: 2-فروش ایبرا، خرید اتوئو
در یک تصمیم عجیب، اینتر حاضر شد تا ستاره نخست خود و بهترین بازیکنش یعنی زلاتان ابراهیموویچ را به بارسلونا بفروشد. ایبرا که روزهای درخشانی در اینتر داشت، با پیوستن به آبی و اناری پوشان به دنبال لیگ قهرمانان اروپا بود، و مورینیو هم با آوردن ساموئل اتوئو به دنبال همان هدف! در تابستان 2009 سران بارسا در یک معامله بی سابقه، در قبال پرداخت 46 میلیون یورو و انتقال پدیده کامرونی بارسلونا یعنی اتوئو به اینتر، ایبرا را به نیوکمپ آوردند تا به گواردیولا و ستارگانش در تکرار قهرمانی چمپیونز لیگ کمک کند.
شرایط اما به گونه دیگری پیش رفت. نراتزوری علاوه بر کسب سود هنگفت مالی و بدست آوردن اسکودتو و کوپا ایتالیا، توانست پس از سالها سومین قهرمانی خود در اروپا را تجربه کند و با کسب سه گانه ای کم سابقه، تاریخ ساز شد. بارسا اما اگرچه قهرمانی اش در لالیگا را تکرار کرد، اما علاوه بر حذف از نیمه نهایی لیگ قهرمانان در برابر اینتر، در پایان فصل مجبور شد، به علت اختلاف ایبرا با پپ گواردیولا، زلاتان را در اختیار دیگر تیم شهر میلان بگذارد.
بهترین تصمیمات: 3-سپردن هدایت اینتر به مورینیو
اینتر مانچینی در ایتالیا عملکرد قابل قبولی داشت. با اختلاف زیادی از حریفان اسکودتو را از آن خود می کرد و رضایت هواداران را کسب کرده بود. اینتر اما چیزی کم داشت!
موراتی به دنبال تکرار افتخارات پدری بود و هواداران نیز سخت مشتاق بودند تا تیم محبوبشان پس از سالها بر بام اروپا بایستد و قهرمان چمپیونز لیگ! موراتی شجاعانه تصمیم به برکناری مانچینی گرفت و آقای خاص را راهی جوزپه مئاتزا کرد. مورینیو در نخستین فصل حضورش در اینتر، در اروپا ناکام بود. اما به لطف افکار و تاکتیک های ویژه اش، تیمی نیرومند آماده کرده بود و با خریدهایی فوق العاده در آغاز سال دومش، اینتر به بالاترین میزان آمادگی فنی و ذهنی رسید. مورینیو با کار کردن بر جنبه ذهنی بازیکنان، قدرت تیم را دو چندان ساخت و بازیکنان باور داشتند که می توانند هر تیمی را شکست بدهند.
در پایان فصل 2010-2009 چیزی فرای آرزوی بزرگ موراتی و تیفوسی های اینتری محقق شد. سه گانه ای تاریخی! اینتر مورینیو تمام بزرگان اروپا را یکی پس از دیگری از پیش رو برداشت و جاودانه شد.
بدترین تصمیمات: 1-مدیریت نقل و انتقالات
چگونه می توان یک باشگاه فوتبال را مدیریت کرد؟ چگونه می توان میان نیازهای تیم به بازیکنان جدید برای بهبود عملکرد و میان هزینه ها و موفقیت ها هماهنگی ایجاد کرد؟
موراتی از سالهای نخست حضورش در اینتر و حتی پس از گذشت 10 سال از مدیریتش، نتوانست پاسخ مناسبی برای چنین پرسش هایی بیابد. ماسیمو در این مدت با مدیران زیادی کار کرد. در نقل و انتقالات به شکل مستقیم دخالت می کرد و با تکیه بر احساسات و عواطفش بازیکنانی با هزینه های نجومی می خرید و به بازیکنان با استعداد فرصت ظهور اعطا نمی کرد و آنان را به رقیبان اینتر می فروخت.
موراتی از 1995 تا 2005 زیر قرارداد خرید 100 بازیکن را امضا کرد و با وجود صرف هزینه ای میلیاردی در کالچیومرکاتو، نتوانست تیمش را فاتح اسکودتو کند. فرزند آنجلو موراتی همیشه تصور می کرد که بهترین تصمیمات را برای نراتزوری می گیرد، اما همیشه ناکام می ماند.
بدترین تصمیمات: 2-نادیده گرفتن بازیکنان ایتالیایی
بدعت خودساخته دوران موراتی، نادیده گرفتن بازیکنان ایتالیایی بود. آن هم در باشگاهی که نقطه قوتش ستارگان و بازیکنان ایتالیایی تاریخ سازی از جنس جوزپه مئاتزا، فاکتی، ماتزولا، آلتوبلی، بکالوسی، زنگا، و برگومی بودند. نتیجه این کار خرید بازیکنان بی شمار خارجی بود که بسیاری از آنان در حد و اندازه باشگاه بزرگی چون اینتر نبودند.
درست است که اینتر موراتی بازیکنان خارجی بزرگی به خدمت گرفت. اما نادیده گرفتن ایتالیایی ها باعث شد که باشگاه بازیکنان جوانانی چون پیرلو، ماتیا دیسترو، ماریو بالوتلی، و بونوچی را از دست بدهد. به جز بالوتلی، دیگر جوانان ایتالیایی در سایه اعتماد بیش از حد اینتر به بازیکنان خارجی، نتوانستند اعتماد به نفس چندانی کسب کنند و درخشیدن شان در تیم های رقیب می تواند نشان دهنده اشتباه مدیران اینتر باشد.
بدترین تصمیمات: 3- رفتن اوریالی
گابریله اوریالی هافبک قدرتمند سالهای دور اینتر، در دوران حضورش در ردیف مدیران اینتر نیز موفق بود و نقش زیادی در موفقیت های نراتزوری ایفا کرد. وی مدیر با تجربه ای بود و آشنا با بازار نقل و انتقالات و در یافتن بازیکنان جوانان خبره. مدیریتش را از 1998 با بولونیا شروع کرد و سپس به پارما رفت و در 1999 جانشین ماتزولا در اینتر شد.
اوریالی 11 سال تمام مشاور باشگاه در مرکاتو بود و حلقه ارتباط فاکتی و نیمکت اینتر بود. اگرچه خرید بازیکنانی چون اتوئو، موتا، اشنایدر، ویرا، مایکون و دیگران به نام برانکا تمام می شد، اما پشت همه این خریدها، وی حضور داشت و با تلاش های او بود که اینتر به دنبال چنین بازیکنانی می رفت.
در ژوئیه 2010 و درپی اختلافات وسیعی با سران بزرگ باشگاه، اوریالی اینتر را ترک کرد و کاربونی جای او را گرفت و اینتر مدیر پر اهمیتی را از دست داد.