طرفداری- در اروپا ما بازیکنان با استعداد زیادی را داریم اما این تفاوتی در ناراحتی پس از دست دادن یکی از آن ها ایجاد نمی کند. تمام فوتبالی ها و تمام مردم که به شهر، کشور یا قاره ای دیگر مهاجرت می کنند، همواره علاقه شدیدی برای بازگشت به وطن را در خود دارند و این دلیلی برای تصمیم کارلوس توز مبنی بر پیوستن به بوکاجونیورز است. جایی که او اولین بار در 16 سالگی در آن بازی کرد و برای او تصمیم مناسبی به نظر می رسد اما فقط دلتنگی را برای ما باقی می گذارد.
دوران 9 سال بازی اروپایی توز ممکن است با لغاتی همچون جدال و اعمال خارج زمین که همیشه مقصرش او نبوده است، تلقی شود. اما نباید فراموش کنیم که او یکی از بهترین و چشم نوازترین مهاجمین دهه اخیر بوده است.
از زمان قرار گرفتن کنار خاویر ماسکرانو در وستهام سال 2006 و انداختن عکس به همراه آلن پاردو، دوره بازی توز هیچگاه کاملا واضح و روشن نبوده است. شما هیچگاه نمیدانید در آینده چه اتفاقی برایتان رخ می دهد. بعد از خروج سریع ماسکرانو به لیورپول، توز ماند و گل های زیادی به ثمر رساند تا وستهام را بالا نگاه دارد و در رقابتی بسیار سنگین برای بقا برابر شفیلد یونایتد، تیمش را حفظ کند.
بعد از این به منچسر رفت و تنها چند فصل قبل از اقدام آزاردهنده اش برای هواداران در این تیم بازی کرد؛ او تیم را به خاطر "همسایه های پر سر و صدا"، منچسترسیتی و توسط نماینده اکنون نامشهورش، کیا جورابچیان رها کرد.
در سوی دیگر قضیه، توز در منچستر سیتی تحت هدایت مانچینی موفق به کسب جایگاه ثابت و فرار از نیمکت نشد تا داستان توز ادامه داشته باشد. سپس در زمانی که همه ما به یاد داریم، مهاجم آرژانتینی به یوونتوس رفت و توز 2 را به وجود آورد؛ طی 2 فصل 50 گل به ثمر رساند، دو سری آ فتح کرد و به فینال لیگ قهرمانان رسید.
شاید پیشرفت به خاطر افزایش سن امری عادی باشد، اما توضیح بیشتر برای پیشرفت توز این است که یووه راهی برای استفاده حداکثری از توانایی های او پیدا کرد و توز را با انگیزه و مصمم نگاه می داشت. تجربه او در منچسترها هم به این تئوری اضافه شد.
بعد از رسیدن به یونایتد در تابستان 2007، توز خیلی زود با رونالدو و رونی کنار آمد و این سه نفر خط حمله ای خطرناک برای فتح لیگ جزیره و البته لیگ قهرمانان ایجاد کردند و شاگردان سر الکس فرگوسن را به شادابی خوبی رساندند. فقط 4 بازیکن دفاعی آن تیم، پاتریس اورا، ریو فردیناند، نمانیا ویدیچ و وس براون بیش از توز از ابتدا بازی کردند. توز در آن فصل 19 گل به ثمر رساند و بعد از رونالدوی 42 گله، بهترین گل زن شیاطین سرخ در تمام رقابت ها بود.
اما فرگوسن، شاید به خاطر دلایل خارج از زمین، تصمیم گرفت که مسائل نیاز به کمی کنترل و تغییر دارد و دیمیتار برباتوف را به ارزش 30 میلیون یورو از تاتنهام هاتسپر جذب کرد. این انتقالی بود که باعث شد توز به کنار زمین برود و مشکلاتی در آمادگی او در فصل 2008/09 ایجاد کرد. تمام این مسائل باعث شد او ناراضی باشد و او کسی نبود که ترس از نشان دادن این نارضایتی داشته باشد.
شاید مورد غضب واقع شدن او توسط فرگوسن باعث شد تا انتقال او به سیتی، با نمایش استعدادهای او همراه شود. او 29 گل در فصل اول و 23 گل در فصل دوم به ثمر رساند و همیشه علاقه هواداران سیتی را معطوف خود می دید و بی اعتنایی و تمسخر هواداران یونایتد را. اما همچنان درام های اطراف او باقی بود؛ مثل درخواست انتقالش در میانه های فصل دوم و دسامبر 2010 (به نقل از BBC). اما سیتی با رفتن او موافق نبود. هر چند خرید رقیب او، سرخیو آگوئرو در تابستان 2011 باعث شد تا مسائل تند تر و خطرناک تر از قبل شود.
با حضور آگوئرو و پس از او جذب ادین ژکو توسط سیتی، جایگاه او لحظه به لحظه کم اهمیت تر می شد و مشکلات فرم و میزان آمادگی اش آشکارتر. مشکلاتی که در سپتامبر 2011 و در آلیانز آرنای آلمان زمانی که او از گرم کردن در کنار زمین امتناع کرد، به اوج خود رسید. علی رغم اتفاقات آن شب در آلیانز آرنا، دوران بازی او در سیتی کمی دیگر هم ادامه یافت. اما باشگاه هیچگاه توز آماده را در خود ندید؛ چیزی که هواداران یووه از زمان آمدن او به تورین در سال 2013 بارها و بارها دیده اند. دقیقا به همین علت است که خروج او در روزهای آینده برای بانوی پیر بسیار سخت خواهد بود زیرا آن ها پس از مدتی نسبتا طولانی به سطح اول بین المللی رسیده اند.
توز یوونتوس بازیکن متفاوتی نسبت به نسخه وستهامی یا منچستری اش بود؛ بازیکنی سریعتر، قوی تر و آماده تر. بازیکنی که لحظات خارق العاده زیادی را برای هواداران رقم می زد. ما این لحظات را در بوکا جونیورز هم می دیدیم اما از یک نقطه نظر خودخواهانه، دیدن مهاجم 31 ساله یووه در لیگ قهرمانان 2015/16 که مدت ها نشان نمی داد قابلیت انجام چه کارهایی را دارد، بسیار دلنشین بود.
انتخاب او برای بازگشت به فوتبال آمریکای جنوبی، باید مورد احترام و البته تحسین واقع شود. اما هیچ کس اینجا او را فراموش نخواهد کرد و هواداران اروپا برای او دلتنگ خواهند شد.