برخی از فوتبالیستهای ما به جای نوبت گرفتن در آرایشگاهها برای «مدل موی نیمار»ی یک بار فیلم مدرسه فوتبال او را هم ببینند و از یاری او به معلولان هم «الگو» بگیرند
دنیای ما - که نان و ماست خودمان را میخوریم - با ستارههای عالم ورزش تفاوت دارد؛ از زمین تا آسمان. این نوشتار هم در پی شماتت آنها نیست. از چهره های نامدار ورزش دنیا هم نمیخواهیم چماقی بسازیم برای کوفتن بر فرق ستاره های طلایی و احیاناً کاغذی یا به تعبیری حلبی ورزش خودمان اما ...
ماجرا از این قرار است که «نیمار» ستاره تیم ملی فوتبال برزیل و باشگاه بارسا، مدتی است سازمانی برای حمایت از کودکان معلول دنیا تاسیس کرده است.این هفته او در کنار برخی از ستاره های قدیمی و فعلی فوتبال برزیل با دعوت از کودکان معلول در سراسر دنیا ، مسابقه ضربات پنالتی بین نمایندگان کشورهای مختلف برگزار کرد.
فوتبالیست های برزیلی با پوشیدن کفش های مخصوص، پای بچه های معلول را روی پای خود نگاه میداشتند و به آنها کمک میکردند به توپ ضربه بزنند؛ تحقق یک رویا برای کودکی که هرگز با پا به توپ نزده است. این رفتار انسانی حتی برای چهره پرخاشگر و بی قراری مثل نیمار که بسیاری برخورد او و محرومیتش در کوپا آمریکه را دلیل حذف برزیل میدانند احترام اجتماعی بسیاری آورده است.
در تمام دنیا او را تحسین کردند که بخشی از سرمایه، درآمد و زمان خود را برای کودکان معلول هزینه کرده است.
این کار منحصر به او هم نیست و پیشتر زیدان، مسی، رونالدو، رافائل نادال، لبرون جیمز و بسیاری دیگر از ستاره های دنیای ورزش برای کودکان هموفیلی، سرطانی، بی خانمان، مهاجر، رنگین پوست و آسب دیده اجتماعی دست به اقداماتی از این دست زده اند. ستاره های ورزش ما چطور؟ در این فصل تعطیلات فوتبال چند اقدام از این دست دیده اید و شنیده اید؟!
فوتبالیستهای وطنی! از این کار «نیمار» هم الگو بگیرید
بازدید چند دقیقه ای از یک مرکز سرطانی شناخته شده گرچه اقدام قابل تحسینی است اما هیچ گاه مثل تاسیس یک مدرسه یا ساخت یک زمین کوچک ورزشی تاثیرگذار نیست. اصلاً لابهلاای عکسهایی که ستارههای ورزش ما در لوس آنجلس و دوبی و آنتالیا و ... از گذران تعطیلات منتشر میکنند چند عکس و اقدام عام المنفعه اجتماعی دیدید؟ در حمایت از کودکان کار؟ بچه های بی سرپرست؟ محیط زیست؟ کارگران و ....
البته که تفریح و لذت بردن حق بازیکنان است و اینطور نیست که نیمار و مسی و رونالدو و ... تمام تعطیلات شان را صرف امور خیریه کنند، از بازیکن فوتبال هم انتظار نمی رود چریک باشد و مواضع دو آتشه سیاسی – اجتماعی بگیرد اما فکر نمی کنیدچهره های ورزشی ما هم بیش از اندازه منفعل هستند؟
تمام طول فصل گله می کنند که چرا برای تشویق ما به ورزشگاه ها نمی آیید یا وقتی بد بازی می کنیم گله می کنید اما از خود نمی پرسند این دوستی یک سویه و عشق یک طرفه به جایی نمی رسد و آنها هم باید گامی برای مردم بردارند؟
چطور زمان عقد قراردادها افشاگر و طرفدار عدالت و رعایت حقوق و برابری می شوید اما در مقابل معضلات جامعه ای که خزانه بیت المال را پر می کند تا درآمد شما را تامین کند سکوت می کنید؟
ستاره های آن سوی دنیا حداقل قراردادشان از درآمد شرکت های خصوصی است نه بیت المال، مالیات شان را باید بپردازند وگرنه حتی اگر لیونل مسی هم باشند باید در دادگاه حاضر شوند یا مثل اولی هوینس به زندان بروند! کیفیت بازی بسیاری از آنها رقت انگیز است حداقل در فعالیت های عام المنفعه شرکت کنید!
حتماً بعضی میگویند ستاره های ما هم از این کارها میکنند اما چون نمیخواهند «ریا» شود نمی گویند!
چطور عکس گرفتن کنار ماشینهای میلیاردی با سر و تیپ آنچنانی و انتشارش «فخر فروشی» نیست اما از کار خیر گفتن ریاست؟! اتفاقاً کارهای خیر را باید گفت تا دیگران هم «الگو» بگیرند، الگو گرفتن که فقط مدل مو و خال کوبی نیست!
دوست روزنامهنگار و صریح القلمی که به تیمهای ورزشی نزدیک است چندی پیش نوشته بود:
«تلويزيون روشن است و ماه عسل در حال پخش. تيم جام جهاني٩٨ از حضور در برنامه خيريه كودكان سرطاني مي گويند؛از كمك به آنها. حمايت از آنها. ياد چند ماه قبل افتادم، به دعوت دوستي به مشهد رفته بوديم براي بازي خيرخواهانه همين ها. كاش مثل هميشه نميرفتم و تصوير خوبِ ستاره هاي فوتبال در ذهنم مي ماند. من حرف اينها را باور نميكنم كه "اين بازي ها حال ما را خوب ميكند".
فوتبالیستهای وطنی! از این کار «نیمار» هم الگو بگیرید
شايد راست مي گويند ولي من باور نمي كنم. همان ها زندگي ساده اي دارند اما طوري اُرد مي دهند، انگار رئال مادريد به جايي سفر كرده است. ياد شب قبل از بازي مي افتم كه تا ٣ميليون تومان نگيرند، بازي نمي كنند! تا سبد هديه نگيرند به ميدان نمي روند! نه همه شان البته. از همه بدتر، برنامه بازديد از سرطاني ها بود كه به پسرهاي سرطاني در حد ١٠دقيقه سر زدند و ناگهان "خسته" شدند و بدون اينكه به بخش دخترهاي سرطاني سر بزنند، رفتند...هنوز چهره هاي اشك آلود دخترهاي سرطاني را به خاطر دارم كه منتظر علي دايي و اين تيم دوست داشتني بودند و هرگز نيامدند... من هيچوقت آنها را دوست نخواهم داشت».
کاش برخی از فوتبالیستهای ما هم در این فرصت باقیمانده تا شروع لیگ برتر به جای نوبت گرفتن در آرایشگاهها برای «مدل موی نیمار»ی یک بار فیلم مدرسه فوتبال او را ببینند شاید از این کار خوب هم «الگو» گرفتند.