طرفدارى- سال گذشته بعد از سپرى شدن هيجانات ناشى از پيروزى در فينال ماراكانا براى بيشتر كارشناسان و دوستداران فوتبال چهارمين قهرمانى آلمان در رقابت هاى جام جهانى بعد از سال هاى 1954،1974 و 1990 امرى منطقى و غير قابل جلوگيرى به نظر مى رسيد و هيچ خبرنگارى در كنفرانس خبرى بعد از فينال مخالفتى با اظهارات يوگى لوو مبنى بر تشابه اين موفقيت تاريخى با نتايج موفق يك آزمايش علمى بلند مدت نداشت، سرمربى مانشافت در اين باره گفت:"اين موفقيت نتيجه سال ها تلاش است كه با يورگن كلينزمن شروع شده، ما مطمئن بوديم كه زمانى قدم آخر را براى رسيدن به چنين افتخارى خواهيم برداشت."
پيش از شروع رقابت هاى جام جهانى بحث هاى شديد و ترديدهاى بسيارى در زمينه توانايى يوگى لوو به عنوان سرمربى مانشافت براى رساندن آلمان به عنوانى بعد از حضور هشت ساله وى بر روى نيمكت مربى گرى مانشافت به وجود آمده بود. اين گونه پرسش ها و يا شايد نگرانى ها با نگاهى به مصدوميت بازيكنان كليدى تيم نظير باستين شواين اشتايگر، سامى خديرا و مانوئل نوير در اردوى آماده سازى تيم در تيرول، كمى بيشتر شده بود و با غيبت هولگر بداشتوبر و مصدوميت ماركو رويس بهترين بازيكن فصل 2013/14 بوندسليگا در آخرين بازى دوستانه و نرسيدن وى به جام جهانى، به اوج خود رسيده بود. به طورى كه هنگامى كه فيليپ لام به عنوان كاپيتان جام جهانى كاپ اين رقابت ها را بالاى سر برد، قهرمانى آلمان براى بيشتر طرفداران اين تيم غير قابل باور به نظر مى رسيد.
راه رسيدن آلمان به فينال ريو، همانند سناريويى است كه از فصل هاى مختلفى برخوردار است، فصل هايى كه شامل ركوردزنى ميرو كلوزه و ثبت شدن نام وى به عنوان برترين گل زن اين رقابت ها در تاريخ، پديد آمدن نقشى به عنوان دروازه بان ليبرو توسط مانول نوير، آمادگى فيليپ لام براى بازگشت به دفاع كنارى براى كمك به تيم، نمايش عملكردى متعصبانه و فراموش نشدنى از باستين شواين اشتايگر در فينال ماراكانا و شكست تاريخى و براى هميشه ماندگار برزيل ميزبان رقابت ها در بازى نهايى با نتيجه عجيب 7:1 مى باشد. سناريويى كه با درج چهارمين ستاره بر روى پيراهن مانشافت و با ثبت نام آلمان به عنوان اولين فاتح اروپايى جام جهانى در آمريكاى جنوبى در تاريخ هشتاد و چهار ساله اين رقابت ها به پايان رسيد، سناريويى كه آلمان را با حضور در هشت فينال جام جهانى و به ثمر رساندن دويست و بيست و سه گل در ادوار مختلف اين رقابت ها ركورددار نمود.
قهرمانى در جام جهانى برزيل نيز همانند ساير موفقيت هاى قبلى آلمان از جايگاه مخصوصى در تاريخ برخوردار شده است، موفقيت شاگردان يوگى لوو بى ترديد اثرى بسيار مثبت و چشمگير اجتماعى همانند فتح جام جهانى 1954 و معجزه برن، بر هويت بخشى به مردم آلمان در دوران سخت پس از جنگ جهانى دوم نداشته است، اما قهرمانى در جام جهانى 2014 تصويرى بسيار مثبت از آلمان را در دوران جهانى سازى ارائه داده است. بر خلاف جام جهانى 1974 كه تيم هدف دار آلمان توانست با از پيش رو برداشتن تيم مصمم هلند و فرهنگ خاص و فوق العاده فوتبال اين كشور در دهه هفتاد ميلادى به قهرمانى رسد، اين بار نحوه بازى تهاجمى و جذاب آلمان ها ميليون ها هوادار فوتبال در سراسر جهان را مجذب خود نمود. حتى تيم فرانتس بكن باوئر، فاتح جام جهانى 1990 در دوران اتحاد دو آلمان نيز از چنين ويژگى بارزى برخوردار نبود.
يوگى لوو سرانجام توانست بعد از فينال ريو با اتخاذ تصميمات درست در لحظات حساس، خود را از يك مربى صرفا شيك پوش به استراتژيستى بزرگ در دنياى فوتبال بدل نمايد، با توجه به اينكه بسيارى از منتقدين، دليل شكست آلمان در مرحله نيمه نهايى رقابت هاى يورو 2012 را تصميات نادرست يوگى لوو در تركيب تيم قلمداد كرده بودند. در جام جهانى 2014 اما يوگى لوو اين نقيصه خود را به طور محسوسى برطرف نموده بود، از تعويض ميرو كلوز و گل زنى او در بازى مقابل غنا و تعويض شورله و گل زنى او در بازى مقابل الجزاير گرفته تا گل زنى ماريو گوتزه تعويضى در فينال جام جهانى، همگى نشان از صحت تصميمات يوگى لوو دارند. بى ترديد بايد به سرمربى آلمان حق داد هنگامى كه او پيروزى در فينال ماراكانا را پيامد پروسه اى كه از ده سال قبل از آْن با انتخاب كلينزمن به عنوان سرمربى مانشافت و خود او به عنوان كمك مربى توسط فدراسيون فوتبال آلمان شروع شده، مى داند.
قهرمانى آلمان در جام جهانى 2014 از تفاوت ويژه اى با ساير قهرمانى هاى آلمان برخوردار است، چون براى اولين بار مانشافت قهرمانى خود را مديون برنامه ريزى دقيق فدراسيون فوتبال آلمان بر فوتبال پايه دانست، چون به جزء ميرو كلوزه ساير اعضاى فاتح جام جهانى، محصول آكادمى هاى جوانان باشگاه هاى مختلف اين كشور بوده ا ند. وجود چنين نسلى طلايى در فوتبال آلمان اتفاقى نبوده، بلكه نتيجه اصلاحات و تغييراتى اساسى است كه در اواخر دهه نود ميلادى توسط فوتبال فدراسيون فوتبال آلمان به اجرا گذاشته شده است و دوستداران فوتبال آلمان نبايد نگرانى و ترسى در زمينه اتمام سريع چنين پروسه اى داشته باشند.
البته چنين ادعايى به اين معنا نيست كه مانشافت به هر دليلى تيمى شكست ناپذير باقى خواهد ماند، چون شكست و پيروزى در فوتبال در كنار يكديگر قرار دارند، نگاهى به تاريخ نيز اين مسئله را به خوبى به اثبات مى رساند. براى نمونه تيم ملى اسپانيا كه براى چندين سال متوالى حرف اول را در فوتبال دنيا مى زد، در همين رقابت هاى جام جهانى با كسب دو شكست حتى موفق به صعود از مرحله گروهى نيز نشد. آلمان سرانجام به هدف خود در جام جهانى 2014 با ارائه فوتبالى زيبا و خلق صحنه هايى فراموش نشدنى رسيد و نحوه برخورد و دلدارى بازيكنان اين تيم به حريفان شكست خورده خود از پرتغال، فرانسه، برزيل و آرژانيتن بعد از پايان هر بازى از اين رقابت ها براى هميشه در يادها خواهد ماند، به طورى كه كمتر كسى مى تواند به سزاوارى و شايستگى آلمان ها براى قهرمانى در فينال جام جهانى ترديدى وارد نمايد و اين دليل خوبى براى ماندگارى طولانى مدت اين قهرمانى در ذهن فوتبال دوستان خواهد بود.