طرفدارى- سوم اكتبر بيست و پنجمين سالگرد اتحاد دو آلمان مى باشد، به چنين رويداد مهمى از جنبه هاى سياسى، اقتصادى، فرهنگى، صنعتى نگريسته شده است، اما اتحاد دو آلمان چه تاثيرى براى فوتبال ملى اين كشور داشته است؟ اين يادداشت به نقش بازيكنان متولد آلمان شرقى در مانشافت بعد از اتحاد دو آلمان مى پردازد.
فرانتس بكن باوئر بعد از فتح جام جهانى 1990 در فينال فراموش نشدنى رم، به عنوان سرمربى تيم فاتح جام جهانى با چهره اى بشاش در يك كنفرانس خبرى حاضر شد تا به پرسش رسانه هاى بين المللى در زمينه اين موفقيت بزرگ پاسخ دهد. يكى از خبرنگاران آمريكايى در اين جلسه پرسشى را در زمينه آينده تيم ملى آلمان اين گونه مطرح نمود كه آيا از نظر فرانتس بكن باوئر آلمان متحد تيمى قوى خواهد بود كه بتواند فوتبال جهان را تحت تاثير خود قرار دهد، قيصر فوتبال آلمان در اين زمينه پاسخى مشهور را به اين صورت بيان نمود:
من معتقدم كه تيم ملى آلمان براى سال ها بدون شكست باقى خواهد ماند و به همين خاطر براى باقى دنيا متاسفم.
سال هاى بعد از جام جهانى 1990 ايتاليا اما آن طور كه بكن باوئر پيش بينى نموده بود براى فوتبال آلمان به دورانى باشكوه و فراموش نشدنى تبديل نگشتند و تيم ملى فوتبال اين كشور موفق به تكرار موفقيت هاى بزرگ خود در عرصه بين المللى نشد، از طرفى ديگر بازيكنان زيادى از آلمان شرقى بعد از اتحاد دو آلمان توفيقى در راهيابى به مانشافت نداشتتند و تنها بازيكنانى نظير آندراس تام، اولف كرشتن و ماتياس سامر از بخش شرقى آلمان توانستند در آن سال ها خود را به مهره هايى تعيين كننده در مانشافت بدل نمايند.
بالاك و سامر چهره هايى تاثيرگذار
اما در رقابت هاى يورو 96 تغييرى بزرگ در اين زمينه ايجاد شد، ماتياس سامر متولد شهر درسدن در آلمان شرقى توانست مانشافت با مربى گرى برتى فوگتس را به فتح فينال ويمبلى و قهرمانى در اين رقابت ها برساند و علاوه بر اين به عنوان برترين بازيكن سال اروپا نيز انتخاب گردد. در سال 1997 اما ماتياس سامر به دليل مصدوميتى سنگين از تيم ملى كناره گيرى نمود كه اين موضوع با آغاز دوره فاجعه بار فوتبال آلمان در زمينه ملى هم زمان گرديد، دوره اى كه تا ظهور ستاره اى به نام ميشائيل بالاك بازيكنى ديگر از آلمان شرقى ادامه يافت.
ميشائيل بالاك در جام جهانى 2002 كه آلمان به مقام نايب قهرمانى دست يافت، خوش درخشيد، موفقيتى غير قابل انتظار كه فوتبال آلمان تنها مديون گل زنى هاى ميشائيل بالاك و درخشش فوق تصور اليور كان بود. ميشائيل بالاك بعدها همچنين موفق شد به عنوان كاپيتان، مانشافت را به مقام سوم در جام جهانى 2006 كه آلمان ميزبان بود و نايب قهرمانى در رقابت هاى يورو 2008 برساند. در اين دوران بى ترديد ميشائيل بالاك ملقب به "كاپيتانو" تاثيرگذارترين و درخشان ترين چهره فوتبال آلمان بود. گونتر نتسر اسطوره فوتبال آلمان اما كيفيت ميشائيل بالاك را تا حدودى به اتحاد دو آلمان نسبت مى دهد:"بالاك در آلمان شرقى رشد نمود، در آنجا تنها بر كارهاى جمعى تاكيد مى شد و نبوغ فردى كمتر مورد توجه بود."
تعداد بازيكنان آلمان شرقى در مانشافت در سال هاى اخير به شدت كاهش يافته است و از طرفى پيش بينى بكن باوئر مبنى بر غير قابل شكست ماندن تيم ملى آلمان نيز به واقعيت تبديل نشد، اما آيا براى مانشافت برخى موفقيت هاى سال هاى اخير بدون حضور بازيكنانى از شرق آلمان دست يافتنى بود؟ حداقل مى توان مدعى شد كه قهرمانى آلمان در يورو 96 بدون حضور ماتياس سامر قابل تصور نبوده و بدون ميشائيل بالاك به احتمال زياد مانشافت در بين سال هاى 2000 تا 2006 به طور كامل به تيمى درجه دوم در فوتبال جهان بدل مى گشت. بر طبق آمار نيز از بين 186 بازيكنى كه بعد از اتحاد دو آلمان به تيم ملى آلمان دعوت شده اند، 34 بازيكن از آلمان شرقى بوده اند كه اين بازيكنان البته حدود يك سوم از گل هاى مانشافت را در سال هاى اخير به ثمر رسانده اند.
در فتح جام جهانى 2014 برزيل آخرين موفقيت بزرگ فوتبال آلمان، بار ديگر بازيكنى از شرق اين كشور نقشى مهم بر عهده داشت. تونى كروس كه در سال 1990، زمانى كوتاه پيش از اتحاد دو آلمان به دنيا آمد در برزيل به مغز متفكر تيم بدل گشت و نه تنها يكى از بهترين بازيكنان كادر يوآخيم لوو محسوب مى گرديد، بلكه تنها بازيكن اهل شرق آلمان حاضر در كادر تيم فاتح جام جهانى نيز بود، وى در اين زمينه در گفته است:"واقعا من تنها بازيكن از شرق آلمان در كادر تيم هستم؟ شايد آخرين هم باشم."