مطلب ارسالی کاربران
رئال مادرید بنیتز در نیم فصل اول مرگ خط هافبک !
سلام دوستان چند وقت پیش مقاله ای رو نوشته بودم در مورد رئال مادرید با مربیگری بنیتز یه بخشیش رو نوشتم ولی نتونستم کاملش کنم الان کامل شد لطفا بخونیدش و نظرتون رو در موردش بگید ممنون اگر حس کردید جائی هست که من اشتباه کردم و اینطور نیست نظرتون رو باز بگید ممنونم ./
--
به نام خدا
سلام امروز من پس از مدت ها اومدم و حالا میخاستم براتون رئال مادرید بنیتز رو از نظر خودم و بازیهای رئالی که دیدم برسی کنم تیتر رو درست دیدید جائی برای هافبک ها نیست رئال مادرید بنیتز در بازی اول هم همه چیز را نشان داد اما بعضی ها بعد از بازی با رئال بتیز و یک برد 5بر0 بازی اول را فراموش کردند رئال مادرید همانگونه که دیدید در بازی اول هم در نیمه اول زیاد تیم خوبی نشان نداد و در نیمه دوم بود که فشار را چند برابر کرد اما مشکل اصلی بنیتز چه در رئال و چه در ناپولی هنوز با این مربی همراه است رئال مادرید در نیمه دوم بازی با خیخون توپ را به خوبی به جلو منتقل میکرد اما با ازادی عمل بسیار اشتباه که زا جانب مربی به هافبک ها داده شده بود هافبک ها ردست در جای خود قرار نمیگرفتند مدافعان نیز اصلا به مانند زمان کارلتو و خوزه مورینهو ازادی عملی برای نفوذ نداشتند و مشکل بعدی جائی بود که مدافعان کناری سعی به نفوذ میکردند که هافبکهای رئال که مودریچ و کروس بودند عملا سردر گم میشدند که حالا چه کنند به جلو بروند یا جای خالی دو مدافع کناری را پر کنند پس چون مربی ازادی عمل به انها داده بود و وظیفه خاصی به انها نداده بود مدافعان دلخواه تصمیم گیری میکردند حال مدافعان کناری نفوذ کرده توپ را به بالهای تیم میداند و تیم به خوبی توپ رو به حول و نزدیک محوطه جریمه میرساند و اما مشکل اینجا بود وقتی وینگر رئال به صحنه ای عجیب رو به رو میشد هیچ هافبکی در پشت هجده منتظر پاس نبود پس وینگر هیچ راهی ندرد و مجبور به شوت زنی میشد که و یا وقتی میدید موقعیت خوبی برای شوت ندارد توپ را باز به دفاع کناری میسپرد تا با سانتر برای مهاجم هدف دروازه را باز کندی اما مشکل همینجا بود بنیتز رونالدوئی که در جام جهانی 2010 هم نشان داده بود نمیتواند یک سنتر فوروارد باشد نمیتوانست از موقعیتها استفاده کند که بعد به اینکه چرا نمیتواسنت هم میپردازیم بنا بر این با این روشها فقط امار شوتهای رئال بالا میرفت شوتهای بی حاصلی که هیچ سودی برای مادریدی ها نداشت در بازی دوم رئال مادرید بر روی درخشش خامس رودریگز عملکرد خوب ناواس و عملکرد ضعیف انتونیو ادان گلر رئال بتیس موفق به پیروزی با نتیجه 5بر0 شد که در این بازی یکی از نکات مثبت رئال وجود یک مهاجم نوک تخصصی بود کریم بنزما که خود این بازیکن همیشه مهاجم نوک بوده و نیازی به تبدیل شدن به مهاجم نوک نداشت اما رئال در بازی سوم هم توانست با درخشش رونالدو و با پوکر این بازیکن اسپانیول را در هم بکوبد بازی که بعد از گل سوم در نیمه اول عملا کار اسپانیول تمام شده بود البته در این بازی نیز وقتی رئال گل اول را زد یک سیو خارقلعاده از ناواس اجازه مساوی شدن بازی را نداد تا بعد هم رونالدو گلزنی کند اما بازی با گرانادا رئال در ان بازی هم با دو سیو باور نکردنی از ناواسی که شدیدا در اوج به سر میبرد توانست با همان سیستم همیشگی که عرض کرده بودم بازی را ببرد یکی از مشکلات تیم بنیتز که در همان هفته ها هم مشخص بود این بود که بنیتز با این که از سیستم بازی تیمش اگاه بود و میدانست که تیمش را به نحوی هماهنگ کرده که شوتزنی داشته باشد اما مثل اینکه در تمرین ها هیچ تمرین ویزه ای برای بازیکنان تیمش باری اینکه بتوانند شوتهایشان را با دقت بزنند ارائه نداده بود که این مشکل در هفته 6 و بازی با مالاگا رئال را گریبان گیر کرد و دومین تساوی فصل رئال را رقم زد در هفته هفتم عدم برنامه رئال برای ضد حمله و تنها بودن رونالدو در قسمت هجومی تیم و اشتباه بنیتز که بنزما که زننده تک گل تیم بود و در حملات تنها او به رونالدو کمک میکرد با تعویض کردن او با بیل که هنوز کامل از مصدومیت رها نشده بود کامل شد بنیتز از هفته بعد کم کم برنامه خود را تعغییر داد او دیگر مثل مربیهای پیشین رئال به دنبال یه برد پر گل نبود رافا حالا دیگر به برد با حد اقل نتیجه راضی بود و بیشتر سعی به این داشت که تیمش گلی دریافت نکند تا اینکه گلی بزند اما این سیستم در هفته نهم در این تعجب به خوبی جواب داد و سلتاویگوئی که 4بار دروازه بارسلونا را باز کرده بود رئال با همین بازی و درخششهای ادامه دار ناواس با نتیجه 3بر1 شکست دهد اتفاقی که شاید بهتر بود هیچوقت رخ نمیداد زیرا اگر این بازی با نتیجه مساوی همراه بود مطمئنن مربی رئال سعی میکرد نتیجه گیری خالی را از برنامه خود حذف کند و متوجه میشد که در بازیهای بزرگ این سبک زا بازی نتیجه نمیدهد اما رئال بازی را برد تا بنیتز به این سبک زا بازی تیمش بیشتر امیدوار شود و حس کند که نتیجه گرائی کاملا بهتر است اما تنها دو هفته بعد رئال در بازی با سویا نتیجه این کار را بنیتز دید رئال پس از گل راموس به لاک دفاعی رفت تا با یک بازی نتیجه گرا سعی به حفظ نتیجه کند که این روش اصلا موفقیت امیز نبود و رئال در ان بازی بازی 1بر0 برده را با باخت 3بر2 عوض کند اما بنیتز این را اتفاقی میدانست و حس میکرد این نتیجه بخاطر مصدومیت راموس رخ داده و با برگشت او باز هم این سبک از بازی نتیجه میدهد رافا که حالا خود را با اعتراض طرفداران از اینکه رئال دفاعی بازی میکند رو به رو میدید سعی کرد که رد بازی با بارسلونا سعی به گرفتن نتیجه مساوی بکند تا کسی نتواند از او انتقاد بکند و این بازی حیاطی را از دست نداده باشد رئال رافا در ان بازی به دنبال حفظ توپ بود تا بازی را مساوی تمام کند اما با پرسینگ بالای خط هافبک 4نفره بارسا در مقابل خط هافبک 3نفره رئال و اینکه راموس و مارسلو هنوز هم اماده بازی نبودند و مصدومیت جزئی همراهشان بود رئال در برنابئو تحقیر شد رافا که حالا فشار را بیشتر از هر وقت دیگری حس میکرد تصمیم جالبی گرفت او سعی کرد در بازیهای بعدی کمی تیمش را هجومی تر بکند تا با بردهای پر گل اشتباهاتش توسط هواداران فراموش شود که در این راه رئال 4گل به شاختار زد 4گل به ختافه و8گل به مالمو و بله درست بود هواداران مقداری ارام شدند اما فقط مقداری خیلی کم رافا حالا یک بازی بزرگ در ال مادریگال داشت اما رافا که دیگر نمیخاست ببازد باز هم اشتباه کرد و در نیمه اول به دنبال حفظ بازی رفت که نتیجه اش را هم دید دریافت گل در دقیقه 20 رافا در نیمه دوم تصمیم گرفت باز هم تیمش را رو به جلو سوق دهد اما رئالیها رد این نیمه بخاطر نبود کروس باز هم مشکل همیشگی را داشتند وینگرها بازیکنی برای دادن پاس پشت محوطه جریمه نمیدیدند پس باز هم همان دو راه را داشتند یا پسا به دفاع کناری تا او سانتر کند یا خودشان سانتر کنند یا شوت بیهوده بزنند بله شاید اگر رافا کمی شجاعت داشت شاید اگر رافا در همان اول فصل با بازیکنان خود شوت زنی را تمرین میکرد شاید اگر رافا ازادی عمل زیادی به هافبکا نمیداد حالا وضعیت رئال این نبود ....
امیدوارم خوشتون اومده باشه و باز هم تاکید میکنم این نظر شخصی من هست با تشکر