طرفداری- فیلیپ جیمز بیلی، شاعر انگلیسی می گوید:" بی شک ستاره ها تصویری از عشق هستند." شاید در در آسمان ها نتوان دنبال عشق گشت. اما این پایین، روی کره خاکی، پر است از ستاره های زمینی، ستاره هایی که آنقدر خودمانی هستند که گویا ستاره نیستند. ریکاردو کاکا، بی شک یکی از آن ستاره های متصور کننده عشق است. کسی که عشق در تک تک گام هایش در زمین سبز دیده می شود، وقتی گل می زند به بلوغ می رسد و وقتی شکست می خورد مانند شهاب سنگ غیب می شود تا برای حضوری پرشکوه تر آماده گردد.
ریکاردو دوس سانتوس الیته ملقب به کاکا در قلب برزیل و در شهری حدود 130 هزار نفری به نام گاما متولد شد. پدر و مادرش مردمانی بومی و زحمتکش بودند. پدرش یک مهندس بود و مادرش در مدرسه ابتدایی تدریس می کرد. وضعیت مالی خانوداه خوب بود و او می توانست هم درس بخواهند و هم فوتبال بازی کند. برادر و پسر خاله اش نیز فوتبالیست های حرفه ای هستند. در هفت سالگی به همراه خانواده به شهر سائوپائولو مهاجرت کرد و در تیم های محلی عالی کار کرد و توسط استعداد یاب های سائو پائولو به تیم های پایه دعوت شد. در 18 سالگی برایش اتفاق خطرناکی در استخر رخ داد اما او خوب شد و خودش این را خواست خدا دانست و قسمتی از درآمدش را به همین دلیل به کلیسا می دهد.
در 15 سالگی با سائوپائولو قرارداد امضا کرده و در قهرمانی تیم جوانان نقش داشت. در تاریخ 1 فوریه 2001 با تیم اصلی قرارداد بست و در 27 بازی 12 گل به ثمر رساند. در فصل بعد در 22 بازی 10 گل وارد دروازه حریفان کرد. بعد از نمایش های خیره کننده اش، باشگاه های اروپایی به دنبال او آمدند.
در سال 2003 سیلویو برلوسکونی به دنبال جانشینی برای روی کاستا بود. او با مبلغ 8.5 میلیون یورو، کاکا را به سن سیرو آورد. او در فصل اول در 30 بازی 10 گل به ثمر رساند. به خاطر درخشش در اولین فصل حضور در سال 2004 برنده بهترین بازیکن سری آ ایتالیا شد. در لیست توپ طلا نیز در رده 15 قرار گرفت. در اواسط دهه نخست میلادی او جزو 5 هافبک تاریخی میلان بود. جایی که گتوزو و سیدروف به عنوان هافبک های دفاعی حضور داشتند و پیرلو یا کساتا بازی سازی می کردند و آمبروزینی که هافبک تمام عیاری بود، آچار فرانسه تیم بود. کاکا در آن فصل در 36 بازی سری آ 7 گل زد. او نقش مهمی در صعود میلان به فینال استابول لیگ قهرمانان داشت که البته با معجزه شش دقیقه ای لیورپول به جایی نرسید. کاکا در آن سال در میان نامزد های توپ طلا نهم شد. او در سال 2005 بهترین هافبک یوفا شد.
مطالب باشگاهی را در هیمن جا نگه داریم و سری به سابقه ملی ریکاردو بزنیم. در سال 2001 برای بازی های جام جهانی جوانان به تیم ملی دعوت شد که برزیل در مرحله یک چهارم به غنا باخت و حذف شد. در 31 ژانویه 2002 بلاخره برای سالسائو در مقابل بولیوی در دیداری دوستانه پای به میدان گذاشت. نکته جالب این است که او در جام جهانی 2002 عضو تیم ملی برزیل بود تا مسیر قهرمانی تنها 25 دقیقه و در مقابل کاستاریکا به میدان رفت. در جام کنفدراسیون های سال 2005 نیز او در تیم ملی حضور داشت یکی از 4 گل برزیل به آرژانیتن را در فینال به ثمر رساند.
در 9 آپریل 2006 در تیم میلان برای اولین بار هتریک کرد. او سه گل در نیمه دوم به کیوو زد. بعد از فساد کالچوپولی در سال 2006، میلان کارش را در جدول با 30 امتیاز منفی آغاز کرد و در نهایت تیم سوم لیگ شد اما کاکا میلان را برای افتخار نمی خواست باری افتخار ساختن می خواست. کاکا در آن فصل در بین نامزد های توپ طلا یازدهم شد و در تیم های منتخب یوفا و فیفا حضور داشت. در فصل 07-2006 لیگ قهرمانان او در مقابل اندرلخت اولین هتریک اروپایی خود را ثبت کرد و در نهایت بهترین گلزن لیگ قهرمانان شد.
در 23 می 2007 گویا نوار زندگی به عقب برگشته است. میلان و لیورپول دوباره در فینال به هم رسیده بودند. در فینال کاکا پاس گل دوم را به اینزاگی داد و یک ضربه آزاد گرفت که اینزاگی گل اول بازی را به ثمر رساند. در پایان او به عنوان بهترین بازیکن و مهاجم یوفا انتخاب شد. در سال 2007 او از سوی سازمان آمار و تاریخ فوتبال به عنوان بهترین بازی ساز سال انتخاب شد. در 30 سپتامبر 2007 در بازی مقابل کاتانیا 200 مین بازی اش را برای روسونری انجام داد و یک گل به ثمر رساند. در 2 دسامبر 2007، جهان مهر تاییدی بر ستاره بودن او زد. او بالاتر از کریستیانو رونالدو برنده توپ طلا شد. کاکا که پیشنهادات زیادی داشت در فوریه 2008 تصمیم گرفت قراردادش را تا سال 2013 با قرمز های شهر مد تمدید کند.
در ادامه ربودن جایزه ها، در جلوتر از مسی و رونالدو با 1047 رای بهترین بازیکن سال جهان شد. در ژانویه 2008 به مانند تعداد اندکی از فوتبالیست ها نامش در میان 100 چهره تاثیر گذار دنیا قرار گرفت. قرار گرفتن در لیست بهترین تیم جهان و اروپا دیگر برای او به امری عادی تبدیل شده بود. او دیگر ستاره بود. در سال 2008 نامش در میان شش نامزد جایزه لاروس قرار گرفت.
در ورطه ملی او در سال 2006 با تیم ملی برزیل به آلمان سفر کرد و یک جام جهانی نه چندان خوب را پشت سر گذاشت و تنها یک گل به ثمر رساند و برزیلی ها در مرحله یک چهارم توسط فرانسه حذف شدند. در سال 2007 از تیم ملی جا ماند و در کوپا آن سال حضور نداشت. که از بد شانسی کاکا برزیل قهرمان آن مسابقات شد.
در ژانویه 2009 خبر هایی پخش شد که منچسترسیتی به دنبال کاکا است آن هم با قیمت 100 میلیون یورو. کاکا گفت:"من در میلان بزرگ شده ام و آرزوی کاپیتانی تیم را دارم." کمی بعد تر اما اینگونه گفت:" اگر میلان بخواهد من را بفروشد باید بشینیم و صحبت کنیم." هواداران جلوی درب باشگاه و خانه کاکا تجمع کردند و شعار دادند و از او خواستند در میلان بماند. در نهایت مشخص شد که کاکا میلان را ترک نخواهد کرد اما این ابتدای کار بود.
در اوایل جون 2009 خبری پخش شد که پرز که تازه رییس رئال مادرید شده بود، پیشنهاد 68.5 میلیون یورویی را به سران میلان برای کاکا تحویل داده است. گالیانی دیگر مانند سال های قبل صحبت نمی کرد او می گفت باشگاه مشکلات مالی دارد. در نهایت در 8 جون انتقال کاکا به رئال مادرید قطعی شد. اولین گل رسمی اش برای لوس بلانکو را در 23 سپتامبر و در جریان پیروزی 2 بر 0 مقابل ویارئال به ثمر رساند. در آگوست 2010 خبر های خوبی از تریبون باشگاه رئال به گوش هواداران نرسید. زانو چپ کاکا به تیغ جراحان سپرده شده است. او 4 ماه از میادین دور است. شاید همین مسئله سرچشمه عدم موفقیت ستاره فوتبال برزیل در رئال مادرید شد. در 3 ژانویه 2011 و پس از 8 ماه دوری در دقیقه 77 بازی با ختافه به دستور ژوزه مورینیو به جای کریم بنزما وارد زمین شد. در مارس 2011 بازهم زانوی لعنتی که گویا با او شوخی اش گرفته بود، دست به شوخی زد. کاکا از سندروم لیتیبال رنج می برد و به همین خاطر چند هفته ای از میادین دور بود.
در 4 دسامبر 2012 با گلزنی در مقابل آژاکس در لیگ قهرمانان اروپا به بهترین گلزن برزیلی تاریخ این مسابقات تبدیل شد. بعد از آن بازی کاکا گفت:" این گل بسیار مهمی برای من بود." در آگوست 2013 و در طی یک نامه در توییترش از هواداران رئال مادرید خداحافظی کرد و به 4 فصل حضورش در پایتخت اسپانیا پایان داد. وی 32 گل زد و 32 پاس گل در این تیم ساخت.
در جام کنفدراسیون های 2009 شماره 10 خاص سالسائو را بر تن کرد و قهرمان مسابقات شد و توپ طلا تورنمنت را نیز برد. جام جهانی 2010 برای او خوب پیش می رفت تا اینکه در بازی با ساحل عاج دو کارت زرد گرفت و از بازی اخراج شد و جام جهانی برایش به پایان رسید و جام جهانی 2014 را نیز از تلویزیون تماشا کرد. در این اثنا چند بار به تیم ملی دعوت و چند بار دعوت نشد گویا مربیان برزیل نمی دانستند با او چه کنند. در مدت اخیر کاکا به تیم ملی دعوت شده است. بازیکنی که از او گذشتن سخت است حتی در 34 سالگی.
در سپتامبر 2013 به جایی که در آن بزرگ شده بود، به میلان، بازگشت. شاید به خانه ابدی اش. در آنجا رویایش محقق شد و باشماره 22 لطیفش، شد کاپیتان روسونری. در 7 ژانویه 2014، صدمین گلش را برای قرمز های شهر میلان به ثمر رساند. در تابستان 2014 خبر رسید که کاکا رفتنی است. کی ؟ در ژانویه 2015. به کجا؟ اورلاندو سیتی. بله هنوز تمام نشده است. حال کاکا باید کوله بار می بست و می رفت. می رفت تا در قاره ای دیگر مردم را با گل هایش شاد کند. کاکا در ابتدا به سائو پائولو قرض داده شد. جایی که خاظرات دوران کودکیش با فوتبال عجین شد. او این انتقال را خوشحال کننده خواند. وی همچنان به فوتبال خود در ام ال اس ادامه می دهد.
در دسامبر 2005 او با کارولین چلیکو ازدواج کرد و حاصل آن ازدواج دو فرزند است. در سال 2015 این دو نفر در شبکه های اجتماعی اعلام کردند که از هم جدا شده اند. در آپریل 2012 کاکا اولین ورزشکاری شد که توییترش بیش از 10 میلیون دنبال کننده داشت. او پنجمین ورزشکار پر بازدید در شبکه های اجتماعی است. در نهایت جمله معروف کاکا در سن 12 سالگی را بیان می کنیم تا حسن ختامی بر نگاهی گذرا به زندگی این هافبک دوست داشتنی تاریخ فوتبال برزیل باشد.
"من باور دارم که این ایمان است که باعث رخ دادن اتفاق های خوب و بد می شود."
ستاره ها هرگز نمی میرند ولی مدتی از چشم ها دور می مانند مانند یک شهاب سنگ.