طرفداری- نخستین شکست منچستریونایتد در هفت بازی اخیرش در کلیه رقابت ها مصادف بود با پنجمین بازی از شش بازی اخیر این تیم در لیگ برتر که با برتری شیاطین سرخ به اتمام نمی رسید. اگر مورینیو فکر می کرد با پیروزی برابر تیم هایی همچون نورتهمپتون، زوریا لوهانسک و فنرباحچه می تواند ورق را باز گرداند، سخت در اشتباه بود.
همان گونه که وی پس از سه شکست پیاپی در سپتامبر سردرگم به نظر می رسید، یک هفته جهنمی دیگر برایش رقم خورد تا بار دیگر روش کاری او مورد شک قرار بگیرد. پیروزی برابر چلسی می توانست هفت روز اخیر آن ها را به قشنگ ترین شکل ممکن رنگ آمیزی کند اما شدت و حالت شکست در غرب لندن به گونه ای بود که هواداران منچستریونایتد را وادار کند که از مربی شان بخواهند که به سازگاری با سبک خود نگاهی تازه بیاندازد.
تساوی 0-0 برابر لیورپول نخستین نشانه واقعی از این بود که مورینیو محافظه کاری اش را در بازی های بزرگ کماکان ترک نکرده است. به کار گیری مروان فلینی برای راه اندازی درگیری بیشتری در خط میانی، دالی بلیندی که به عنوان یک مدافع چپ بازی می کرد ولی به قلب خط دفاع گرایش داشت و اشلی یانگ و مارکوس رشفوردی که تنها اسما وینگر به شمار می رفتند و در واقع مدافعان کناری تیم بودند. اگر چنین روشی جواب دهد، دهان مردم را می بندد و اگر نه، به صورت مربی کوبیده می شود.
در باشگاهی که برایش پیروزی تجربه تازه ای است چنین راهکاری می تواند پاسخگو باشد. اما مورینیو باید به یاد بیاورد که او حالا سرمربی منچستریونایتد است. منچستریونایتد باید بیاید و کل بازی را به دست بگیرد، نه این که عقب بنشیند و تماشاگر آن باشد. آن ها در تئاتر رویاها بازی می کنند، نه تئاتر مصلحت گرایی. نمایش های همانند آنچه روز یکشنبه دیدیم، پذیرفتنی نیستند. اگر راهکار شما محتاطانه است و شما قادر نیستید یا نمی خواهید سریعا روی آن ها بازنگری کنید، ممکن است یک گل زودهنگام شیرازه تیم تان را از هم بپاشد.
آخرین باری که مورینیو یکی از بزرگترین تیم های جهان را هدایت کرد، او رئال مادرید را با کارنامه ای قابل قبول و یک میلیون دلیل برای نپسندیده شدن توسط هواداران مادریدی ترک کرد. پس از گذشت 14 بازی از حضورش در اولدترافورد، حس دوم مادریدی ها بیشتر قابل لمس است و اگر قرار باشد که مورینیو کارش بگیرد، نمایش هایی همانند آنچه که برابر لسترسیتی ارائه شد باید برای تیم یک چیز عادی شود.
1- یا بهترین بازی را از ابراهیموویچ بگیر، یا بگذارش کنار
هنگامی که زلاتان در تابستان پا به منچستر نهاد گفت: «ژوزه یک برنده است، من هم یک برنده ام». ولی روز یکشنبه او تنها سنگین ترین شکست خود طی 16 سال اخیر را تجربه نکرد، بلکه هنگامی که پس از بازی به بگو و بخند با ادن هازارد پرداخت و پیراهنش را با او عوض کرد، مورد نکوهش بسیاری از طرفداران منچستریونایتد قرار گرفت.
شاید او برای مدتی طولانی در انگلستان نبوده باشد ولی باید درک کند که در انگلستان هواداران نمی پذیرند که بازیکنان شان پس از قبول چنان شکست تلخی، به آسانی همه چیز را به دست فراموشی بسپارند. رفتار او می تواند بازخوردی منفی را در شبکه های اجتماعی در پی داشته باشد و در خیلی از موارد بهتر است که از این کار اجتناب کرد تا هواداران حس نکنند که بازیکنان تیم به اندازه ای که آن ها مایلش هستند دغدغه تیم را ندارند. هر چند که این بازیکن 35 ساله در حد یک مدعی ظاهر نشده و نمایش های اخیرش هم با پرسش های فراوانی رو به رو شده است.
یک فقدان اساسی در تساوی با لیورپول و یک ناکامی دیگر در راستای پیدا کردن چهارچوب حریف هنگامی که منچستریونایتد در استمفوردبریج به دنبال گل می گشت، نشان از عدم تغذیه او در جلوی دروازه حریف دارد و مورینیو باید هر چه سریع تر او را به فرم آرمانی اش بازگرداند.
در بین خرید های تابستانی منچستریونایتد، مورینیو با هیچکس بیش از زلاتان با شور و شوق مذاکره نکرد. پس از گذشت چند بازی هم چنین حسی القا شد: پیروزی در دیدار کامیونیتی شیلد برابر لسترسیتی، عملکردی قاطعانه برابر بورنموث و دو گلش در نخستین دیدار خانگی برابر ساوتهمپتون. اما حالا او به در بسته خورده است و در مقایسه با چینشی که بر پایه ضد حملات بنا شده، حمایت کمی از این یار سوئدی به چشم می خورد. مورینیو باید راهی پیدا کند تا ابراهیموویچ و منچستریونایتد را جلوی دروازه حریف دوباره به وجد بیاورد، یا این که او را از ترکیب تیمش کنار بگذارد.
2- مشکلات خط دفاعی را سریعا حل کن
به نظر می رسد کنار گذاشتن یکی از کاپیتان های یونایتد به واسطه عملکر بسیار ضعیفش در پی انتقادات هواداران به دیگری هم سرایت کرده باشد. شاید وین رونی روز یکشنبه به دلیل مشکل عضلانی در تیمش جایی نداشت، اما کریس اسمالینگ با توجه به کابوسی که در دیدار برابر چلسی تجربه کرد و بر روی سه گل حریف تاثیر داشت، آرزو می کند که ایکاش او در بازی دیروز حاضر نبود.
با این حال آنچه برای هواداران منچستریونایتد نگران کننده است این است که اسمالینگ تنها مقصر نبود. مورینیو پس از بازی به "اشتباهات انفرادی غیرقابل پذیرش" بازیکنانش اذعان کرد اما این اشتباهات به قدری بودند که نشود آن ها را اتفاقی خواند. چیزی فراتر از این ها اشتباه بود.
پس از دشواری بسیاری که برای اسمالینگ، دالی بلیند و داوید ده خیا پیش آمد تا یک پاس ساده از مارکوس آلونسو را دفع کنند و از همین راه پدرو گل نخست چلسی را به ثمر رساند، بلیند به واسطه عدم تمرکز شدیدی که داشت، می توانست دست کم یک گل دیگر را تقدیم حریف کند. روی گل هازارد می شد دید که بازیکنان سرخپوش قادر نیستند به توپ مرده ای که پایه گذار ضد حمله حریف شده واکنش نشان دهند و آنتونیو والنسیا و خوان ماتا به ستاره بلژیکی چلسی اجازه دادند که به راحتی آن ها را کنار بزند. پیش از این که پل پوگبا، آندر هررا و کریس اسمالینگ، انگولو کانته را همانند دیگو مارادونا و لیونل مسی جلوه بدهند، هواداران منچستر از نمایش تیم شان به ستوه آمده بودند.
مصدومیت اریک بایی (یکی از نقاط روشن آن ها در خط دفاعی شان در فصل جاری) شاید لطمه بیشتری به تیم بزند و هر چقدر که غیبت این یار ساحل عاجی به درازا بیانجامد، میزان خطر بیشتری مورینیو را تهدید خواهد کرد. او باید هرچه سریع تر راه حلی برای این مشکلات نا به سامان در قلب خط دفاعی تیمش پیدا کند البته به جز این که نفرات بیشتری را در خط دفاعی تیمش به کار بگیرد و همانند بازی با لیورپول به گونه ای نفراتش را بچیند که انگار برابر بارسلونا قرار گرفته است.
مورینیو ظرفیت این بازیکن را زیر نظر لوئیس فن خال دید و تصمیم گرفت تنها یک خرید (در خط دفاعی) انجام دهد. حال او باید بازدهی تیمش را بالا ببرد تا نشان دهد که تصمیم درستی گرفته است.
3- به کریک بازی بده، پوگبا به او نیاز دارد
خیلی از ما ها پیش از این در این موقعیت قرار گرفته ایم. در حیاط مدرسه دو کاپیتان برگزیده بازیکنان باقیمانده را یکی پس از دیگری یارکشی می کنند تا نوبت به نفر آخر برسد. از زمانی که ژوزه مورینیو در اولدترافورد روی کار آمده است، مایکل کریک این امر را (نفر آخر در یارکشی بودن) خیلی خوب فهمیده است.
تفاوت استفاده از یک هافبک دفاعی با هافبک پیشین انگلستان این است که اگر کریک فرصتی دوباره به دست بیاورد، می تواند تفاوت ها را رقم بزند. 12 دقیقه ای که او در این فصل از لیگ برتر به میدان رفته به پیروزی 4-1 تیمش برابر لسترسیتی باز می گردد اما هنوز هم بسیاری معتقدند که او می تواند به تیمش سر و سامان دهد.
راه حل برای برای پوشش ناکامی پوگبا در بازگشتش به منچستریونایتد بدین نحو بوده که او را به عنوان یک هافبک میانی یا هافبک تهاجمی به کار گرفته اند، در حالی که او نیاز دارد در پستی بین این دو پست بازی کند. این هافبک فرانسوی در این فصل تنها یکبار طعم بازی کردن در خط هافبکی سه نفره را چشید و آن هم در جریان شکست 3-1 تیمش برابر واتفورد بود که کنار مروان فلینی و وین رونی به کار گرفته شد.
استفاده از آن دو کنار پوگبا خیلی مسخره بود، در حالی که مورینیو می تواند با بازی گرفتن از کریک، پوگبا را به پست واقعی اش بفرستد و به خوبی او را تغذیه کرده و در صورت از دست دادن توپ، یاری پوششی را در اختیار داشته باشد. شاید کریک به مانند قبل توانایی تکل زدن نداشته باشد، ولی او از تجربه کافی برای پوشش دادن فضای خالی جلوی مدافعان تیمش برخوردار است. شاید او دیگر تحرک گذشته را نداشته باشد ولی میل به جنگندگی اش می تواند تفاوت را رقم بزند، چیزی که فلینی هرگز آن را نداشته است. هررا اینک در حالی کنار فلینی بازی می کند که به واسطه جنگندگی بدون توپش شهرت دارد و می تواند آن بازیکنی باشد که سمت راست پوگبا قرار می گیرد.
بسیاری از مردم بابت پولی که منچستر برای بازگرداندن پوگبا متقبل شد، انتقال او را اشتباه خواندند در حالی که زمانی می توان گفت که آن ها پول شان را دور ریخته اند، که از این بازیکن در پست درستی بازی نگیرند تا توانایی هایش را نشان دهد. امید یونایتد می تواند به کریک باشد.
4- منچسترسیتی را شکست بده
این که بازی بعدی شیاطین سرخ با منچسترسیتی است، از طرفی می تواند بهترین و از سوی دیگر بدترین اتفاق برای آن ها باشد. با پیروزی در اولدترافورد در این بازی از لیگ کاپ، مورینیو می تواند توانایی اش را برای نتیجه گرفتن اثبات کند و بر عکس با قبول شکست، برابر دشمن دیرینه اش گواردیولا دبل خواهد شد.
زمان این بازی به واقع برای مورینیو بسیار بد است. پیش از این و موقع مشخص شدن زمان بازی با لیورپول، فنرباحچه و چلسی در یک بازه، او دریافت که کار آسانی در پیش ندارد و حالا که با شکست روز یکشنبه، پیروزی در شهرآورد پیش رو اهمیتی دو چندان پیدا کرده است، اوضاع به سخت ترین حد خود رسیده است.
این مربی 53 ساله در دوران حرفه ای خود به هر نحوی که شده نتیجه گرفته است و اگر او روز چهارشنبه بار دیگر متحمل شکستی سنگین شود، حضورش در اولدترافورد مورد پرسش شمار بیشتری از طرفداران یونایتد قرار خواهد گرفت. او حالا نه فقط بابت قانع کردن آن دسته از فوتبالدوستانی که هرگز طرفدار سبک بازی تیم هایش نبودند، که برای قانع کردن آن هایی که می گفتند تنها اوست که می تواند این تیم را به مسیر موفقیتش بازگرداند باید پیروز این بازی شود.
البته که هر مربی در منچستریونایتد بر پایه نتایجش مورد داوری قرار می گیرد اما وقتی که شما بابت مهارت تان برای نتیجه گیری در کوتاه مدت به جای آن دسته از مربیانی که برنامه و فلسفه ای بلند مدت داشته اند برگزیده شده اید، وقتی که در بازی هایتان پیروز نشوید دیگر چیزی برای از دست دادن نخواهید داشت. و در شهر منچستر هیچ مسابقه ای بزرگتر از شهرآورد نیست، فرقی هم نمی کند که این بازی در چه جامی باشد.