آث میلان & 3نقل قول از یک کاربر
.
وقتی اسم لمپن میاد نا خودآگاه یاد کلاه مخملی ها و داش مشدی ها و قمه کشهای دهه پنجاه که توی فیلم و سریالها دیدیم میفتیم یا تصویر یه جاهل با خط چاقو های توی صورتش و خالکوبی اسم مادر رو ساعدش توی ذهنمون نقش میبنده،
لمپن توی معنی لغوی که ریشه آلمانی داره یعنی طبقهای از جامعه که در تولید نقشی نداره و در حاشیه اجتماع از راههای مشکوک مثل گدایی و واسطهگری و کلاهبرداری امرار معاش میکنه، توی ایران معاصر معمولا لمپن به فردی گفته میشه که دارای ادبیات نامناسب و زنندس و ادعا داره که هر کسی که با ما نیست از ما نیست و دیگری دشمن ماست، دشمنی که باید نابود بشه،
طبق تعاریف جدید و قدیم و اصل واژه لمپن، هیچ کسی توی جامعه امروز ما به اندازه سرمربی چشم رنگی و کراوات زده تیم ملی ما یعنی کارلوس کیروش به این کلمه معنای حقیقی نمیده، کسی که منتقدانش رو مار و عقرب و افعی خطاب میکنه و هرکسی که از اون و برنامه هاش کوچکترین انتقادی کرد به وطن فروشی و خیانت و سنگ اندازی در راه موفقیت تیم ملی محکوم میکنه و با یه بیانیه پوپولیستی پاسخ منتقد یا منتقدانش رو میده
کیروش با تلفیقی از پوپولییسم و لمپنیسم به نبرد منتقدانش میره و یکی از حربه های رقابتی که داره علاوه بر بیانیه های طویل وپرتعداد، استعفاهای گاه و بیگاه اون برای گرفتن اختیارات و امتیازات بیشتره،
جناب کیروش با همین فرمون جلو برن به زودی امتیاز خرید و فروش چاه های نفت مسجد سلیمان و سومار هم مال خودش میکنه و اختیار زندگی شخصی سران فدارسیون هم به صورت رسمی به دست میاره هرکسی هم انتقادی بکنه و حرفی بزنه گودزیلاس و میخواد ایران و ایرانی رو بخوره