(قسمت دوم پل گاسکوئین)
پل گاسکوئین……
تو با خودت چه کردی افسانه شیرها.
دلیل نابود شدنش را طی اولین مصاحبه تلخش بیان کرد: در هنگام دراز کشیدن کنار خیابان ، اعتراف کرد که این بدبختی و فلاکت فقط یک دلیل دارد. ( نفرین کودکی در قبر )
۱۰سالش بود و پشت فرمان نشست و بهترین دوستش را زیر گرفت و باعث مرگ او شد ، این همان نفرین کودکی است که گاسکوئین علت بدبختی اش میداند..
دوران حرفه ای بازیکنی از جنس گریه…
بهترین بود ؛ بهترین زمان خودش . آنقدر خوب که بعد از ۹۰ دقیقه بازی تازه موتورش روشن میشد. و به او لقب آقای ( دوشُش ) داده بودند.
هنوز مدرسه اش تمام نشده بود که لباس یکی از پر طرفدارترین تیم های بریتانیا را برتن کرده بود. ( نیوکاسل )
توانایی پاس دادن و حرکات او با توپ خارق العاده بود اگرچه کمی اضافه وزن داشت اما بهترین بود. در نیوکاسل درخشش چشمگیری داشت و نابغه ای جوان به حساب می آمد.
و سه سال برای تیمی که اورا احیا کرد به میدان رفت..
اما قسمت اصلی داستان : ( ورودش به تاتنهام هاتسپر )
نوجوانی بیش نبود که توسط تری ونبلز به سفید های لندن پیوست.
آنقدر خوب بود که همه طرفداران هاتسپر عاشق این ستاره جوان شده بودند.
درخشش در لندن و تیم تاتنهام او را به تیم ملی انگلستان رساند .
و باید گفت تاتنهام نردبانی بزرگ برای پیشرفت گاسکوئین بود.
در روز های بازی در تاتنهام که روز به روز به فوتبال انگلستان و دنیا خودش را نشان میداد و علاقه شدید هواداران به او فقط حاصل یک جام در طی حضور ۳ ساله اش بود.
اگرچه او هاتسپر را به فینال جام حذفی رساند اما یک تکل خشن او در نیم نهایی باعث شد مصدومیت شدیدی گریبان گیر او شود..
اما سفید های شهر لندن جام قهرمانی را درسال ۱۹۹۱ در غیاب گاسکوئین بالای سر بردند…
و فصل بَعدَش به پایتخت ایتالیا و به لاتزیو تیم دوم این شهر باستان پیوست..
اما با این اسطوره هاتسپر بیشتر آشنا میشویم…
در کودکی به دزد سوپر مارکت ها تبدیل شده بود و پدری با مشکلات شدید اعصبانی زندگی میکرد. و مادری که او و پدرش را ترک کرده بود.
کارشناسان بریتانیا به او لقب مَرد ترین مَرد زمان خودش داده بودند.
کسی که خداوند او را با دوتا شُش آفریده است.
مَردی که اصلا خجالتی نیس و سرش را بالا میگرفت و زار زار مانند یک کودک در هنگام باخت گریه میکرد.
در جام جهانی ۱۹۹۰ درآن گرماگرم نیم نهایی بعد از خطای شدید گاسکوئین و کارت گرفتنش که میتوانست فینال باشد اما به فینالی نرسیدند.
و آن دوربین ها و تماشگران که گریه مَرد ترین ستاره فوتبال جزیره را تماشا میکردند.
میتوان گفت او بسیار پر حاشیه بود و جریمه های سنگین هم نتواست او را قانع کند که کارهایش اشتباه است.
در تیم جوانان تیم ملی انگلستان چن بار جریمه شد و یکی از آن ها این بود : سوار تراکتور کشاورزی شد و تمام زمین را شخم زد و این بار ۴ برابر جریمه قانونی، جریمه شد.
حرف گوش نمیداد و تنها حرفی که گوش کرد این بود که دستور جکی چارتلون را به خوبی انجام داد و در طی دو هفته چند کیلو از وزنش را کم کرد.
بعد ها جکی چارلتون با گریه گف : کاش دیگر حرف های من را هم گوش میداد.
الکس فرگوسن اورا با خودش به شیاطین سرخ نیاورد اما در کنار روی هاچسون و فن نیستلروی کمک های به سزایی کردند تا اورا از مواد الکلی ترک بدهند اما نتوانستند و همچنان او در خیابان های شهر لندن پَرسه میزند..
بسیار غم انگیز است و تلخ که اسطوره ای چون پُل گاسکوئین به این وضع دچار شده است.
کمک های هری ردنپ مربی سابق تاتنهام و دیوید بکهام هم نتواست اورا خلاص کند.
و در کنار زباله های شهر لندن مانند غروب جام جهانی ۱۹۹۰ گریه میکند.
این مثال برای او کاربرد دارد : ( از عرش به فرش رسید)
در روز ها و شب ها مقاله هایی مینویسم اما به تو و اسمت میرسم سال ها خاطره برایم تلخ میشود!!!!!