مطلب قبلیم را درست نخوندید اینو درست بخونید
تمام شده یا نشده، رفته یا نرفته، حذف شده یا نشده ، همه و همه شک و تردید هایی بود که در قبال بازی ایتالیا و سوئد به ذهن همه کسانی که بازی را دیدند رسید، گرم بود نه به اندازه ای که برای زلاتان بود، چقدر جذاب تر شده بود، نمیدانستم چگونه باید حسش کرد پس دل به گزارشکر فرمت اصلی فیفا دادم، یک، دو ، سه ، چهار، پنج، بار نامش را گفت در حالی که فقط در جایگاه نشسته بود.
خواسته و یا ناخواسته درگیر شاهکار ولفگانک پترسن افتادم که همه ما حداقل یکبار دیده ایم اگرچه شاید پترسن را حتی شاید نشناسیم، خالق فیلم دوست داشتنی تروآ ، پترسن بود با بازی ماندگار و همیشه جذابه برد پیت خلاق و اریک بانای همیشه معصوم.
در تروآ پلانیر وجود داره که نزدیک به شش ماه برای اون لحظه کار شد، کدوم پلان؟ پلان مشهور گفتن هکتور از زبان آشیل قصه، جذاب، تند سریع، هنرمندانه، دقیق، جسورانه و ماهرانه فانتزی های آشیل، باهوش ، دلیر،شجاع و سیاست مدار و نگران کارکترهای خودساخته هکتور داستان بود.
هکتور ناخسته و از روی ناچاری به جنگ آشیل آماده بود، پس خودش هم میدانست که باید یا بکشد یا بمیرد ،هکتور با تمام شهامتی که داشت با آن طراحی نبردی که داشت کشته شد ، البته این چیز عجیبی نمی توانست باشد زیرا نویسنده تروآ دیوید ینیافدوست دوست داشتنی است ، خالق محبوبترین بازی دنیا همان گیم آف ترونز!
ایتالیا خوش را اسیر میدانست اگر چه بوفون هکتور محبوبش را به همراه خود داشت، دیوارهای دفاعیش را به بی بی سی سپرده بود ، و بر حسب حادثه ارلاند بلوم که در آنجا نقش پاریس و در ایتالیا ده روسی بر عهده داشت را در ترکیب داشت، ایتالیا به ناچار و بر حسب اتفاق خواسته اینجا بود، جامیرو ونتورا شاید عامل اصلی و شاید عامل فرعی باشد.
یک اشتباه و یک تفکر نادرست و سیتم اشتباه چه بلایی می توانست سر یک تیم شاداب بیاورد، وقتی در کنفرانس خبری ونتورا تمام حسش و ضعف سیستماتیک تیمش را سر داور اندخت فهیدم اشتباه حسی نکرده ام و این خود اودیاسوس تروآ است، چه ساده لوحانه داشت به ماجرا نگاه می کرد وقتی گفت: ... امیدوارم داور اجازه کاری که به آنها داد به ما هم بدهد. و در آخر هم تکرار کرد داور در سطح این بازی نبود.
ونتورا از کدام سطح حرف میزند؟ گویی یادش رفته عامل تساوی با تیم سید سوم اروپا اوست ، گویی یادش رفته مقصر شکست مقابل ماتادورها و ایجاد رعب و وحشت در میان قهرمان ۲۰۰۶ اوست، گویی در خواب است و نمی داند که زردها در قالب اسب جنگی که زلاتان باشد ایتالیا را به زانو درآورده اند و چند گامی دیگر تا فتح رم نمانده، فقط چند شمشیر، فقط چند ریل، فقط چند یورش اگر آشیل دوباره پرچم ها را پیروزی تکان دهد.
در تروا ، هکتور اسیر سرنوشت و مهر برادری بود ، حالا بوفون چه گناهی کرده که باید اسیر ونتورا و وراتی ، باشد، هکتور ایتالیایی که نزده همه محبوب هست و بزریش برای همه اثبات شده است، حتی برای یک آلمانی که از ایتالیا و فوتبال دفاعیش متنفر است، نکند این جام جهانی بدون بوفون باشد باید ببینیم در سن سیرو چه اتفاقی خواهد افتاد ، آیا هکتور ایتالیا آشیل بیرون گود را خاک می کند یا نه ونتورا کلا ایتالیا را مشکی هدیه می دهد.
قبل از بازی اگر مصاحبه های تیم ایتالیا را می دیدی متوجه یک نمای لی می شدید آنهم فوبیای درونی از آشیلی به نام زلاتان، او مصدوم بود وبیرون از زمین ولی باز کیلینی مستحکم خوشحال بود که در زمین نیست، او از تیم ملی خدا حافظی کرده و هنوز ده روسی میترسد حتی با پای شکسته در مقابل او بازی کند پس او خود را به ورزشگاه می رساند با همان ژست خودش و با مارکهای کارخانه لباس خودش، نه شاد است و نه استرسی در چهره اش بود ، مثل همیشه مصمم بود گویی میخواست حرف سوپ ماریو را برای همه آن به روشنی بیان کند"? why always me"
واما مشخص بود، پس بیشتر ازوارتی اسمش بر روی زبان گزارشگر چرخید و ونتورا و تمام چکمه ای پوشان در فرندز آرنا را زخمی کرد و حتی و قتی یوکاب یوهانسون زخمی بر هکتور ایتالیایی زد خوشحالی نکرد زیرا میدانست این داستان تمام نشده است، در تروآ هکتور کشته شد و آشیل هم راحت تر از او کشته شده شد و حال فقط نامی مانده و خاطره و تاریخی از تروآ، نکند در حدنیای مدرن باز هکتور محبوب در سن سیرو چال شد و ونتورای منفور در تاریخ ثبت، نمیتوان از رویایی جام جهانی بدون ایتالیا خوشمان بیایید ولی نمیتوان از زردهای آشیل هم بدگویی کنیم، پس ناچارا باید قلم به زمین بگذاریم و منتظر پایان پلان های آخر در سن سیرو بنشینیم.
بی شک این داستان سن سیرو به مانند فیلم های اضغر فرهادی پایان بازی ندارد ، بی شک به مانند فیلم های تارنتینو آن سردرگمی و یا عذاب را ندارد، ولی می تواند یک سراغاز فوتبالی برای زردها و یک خاکستر مرگ به مانند پوپی برای ایتالیا داشته باشد، پس باید دل بست ، صبر کرد و دید که آشیل سرنوشت هکتور را رقم می زند یا هکتور اینبار جان سالم بدر می برد، پس باید دید کدام تیم در آخر می نویسد که « کی جام جهانی مرا دزدید»