طرفداری- در دربی مرسی ساید حد وسطی وجود ندارد؛ یا از آبی متنفرید یا از قرمز، یا عاشق لیورپول هستید یا عاشق اورتون؛ دربی مرسی ساید یکی از قدیمی ترین دربی های فوتبال انگلیس است که همواره در سطحبالایی بوده است. این دربی جایگاه ویژه ای در فوتبال انگلستان دارد؛ فراتر از هر دربی دیگر؛ این بازی بیش از 120 سال قدمت دارد و تاکنون 224 مرتبه انجام شده است.
اما شاید جالب باشد که بدانید باشگاه اورتون قدیمی تر از رقیب قرمزپوش خود است؛ تافی ها در سال 1888 باشگاه شان تاسیس شد و البته چهار سال بعد، رقیب افسانه ای آنها متولد شده است.

خیلی ها دربی مرسی ساید را در قیاس با دربی هایی مثل سوپرکلاسیکو در آرژانتین، بین ریورپلاته و بوکاجونیورز، یک بازی دوستانه می دانند، چرا که از سطح خشونت کمتری برخوردار است.
دربی مرسی ساید همواره عاری از خشونت افراطی بوده است، به همین دلیل به آن لقب دوستانه داده اند؛ با این حال این لقب به هیچ وجه در زمین مسابقه جاری نیست. تنش و خشونت در گودیسون پارک یا آنفیلد و بین بازیکنان به اوج می رسد؛ تکل های خشن، ضربات آرنج بی محابا و تنه های نه چندان قانونی، در این بازی بیشتر از حد معمول بوده و درگیری های فراوانی بین بازیکنان اتفاق می افتد.
این دربی بیشتر از بازی های دیگر در لیگ جزیره کارت های رنگی به خصوص قرمز داشته و تکل های دوپا، درگیری های لفظی و فوران احساسات طغیان گر بین بازیکنان در آن بیداد می کند.
اولین بازی هر بازیکن در این دربی، مثل غسل تعمید او با آتش است، اتفاقی که به سادگی فراموش نمی شود و برای بازیکن معمولا تاوان سختی دارد.
رونی ولان، بازیکن ایرلندی و افسانه ای لیورپول که بین سال های 1979 تا 1994، 15 سال برای این تیم بازی کرد، در مورد اولین دیدارش در دربی مرسی ساید می گوید:
در نخستین نوامبر حضورم در لیورپول در دربی مرسی ساید بازی کردم؛ هنوز از آن بازی یک یادگاری دارم، جای پنج بخیه ای که بر اثر تکل شدید ایمون اکیف روی ساق پای من ایجاد شد؛ نمی توان تصور کرد که این بازی تا چه حد برای مردم شهر مهم است؛ تا مدت ها در شهر در مورد این بازی صحبت می شود و همه از شما می خواهند که بازی را با برد پشت سر بگذارید. جوی جادویی در این بازی حاکم بود؛ تنش، درگیری و سرعت رخ دادن اتفاقات در آن بازی، با هیچ مسابقه دیگری قابل قیاس نبود؛ ما آن بازی را بردیم و حس برد در دربی به هیچ عنوان وصف شدنی نیست.
شما اگر یک بازیکن در یکی از دو تیم باشید و حتی صدها بار در این دربی به میدان رفته باشید، باز هم این اتفاق برای هواداران و بازیکنان حریف عادی نمی شود و همانند اولین بازی که انجام داده اید، از شما متنفر خواهند بود.

استیون جرارد، پیش از آخرین دربی خود، در مورد بدرفتاری های هواداران رقیب، حتی در آخرین لحظات حضورش در لیورپول می گوید:
درست یک روز قبل از آخرین دربی من با لباس لیورپول با یکی از هواداران اورتون برخوردی داشتم که او سخنانی با نیش و کنایه به من زد و برای من کری خواند؛ اتفاقی که من عاشق آن هستم؛ کری خواندن جزیی از زیبایی فوتبال است؛ این بازی های بزرگ و دربی هاست که فوتبال را جذاب کرده است، این صحبت ها برایم مهم نیست و حتی در برخی موارد از آن استقبال می کنم.
مطمئناً سال ها بعد و در سن پیری، جرارد با افتخار به گذشته اش نگاه خواهد کرد و برای نوه هایش از دربی مرسی ساید می گوید؛ می گوید که در یک دیدار سه بار دروازه تیم هاوارد را گشوده تا با هت تریک برابر رقیب دیرینه، شبی رویایی برای تیمش رقم بزند.
با این حال روزهای خاص دربی، تنها مختص بخش قرمز شب نبوده است. تیم کیهیل، ستاره استرالیایی سابق اورتونی ها که هشت سال در این تیم توپ زد، همواره از دربی مرسی ساید به عنوان یکی از خاص ترین اتفاقات زندگی اش یاد می کند.

کیهیل یکی از بازیکنانی است که همواره محبوب هواداران اورتون بوده است؛ بازیکنی جنگجو با قلب شیر. این مهاجم استرالیایی در نوجوانی با ترک کشورش برای پیشرفت هرچه بیشتر به انگلیس آمد و برای رسیدن به سطح اول فوتبال جزیره تلاش زیادی کرد؛ کیهیل پس از حضور در تیم میلوال، در سال 2004 به اورتون پیوست تا رویایش به حقیقت پیوسته باشد. کیهیل همواره دربی های مرسی ساید را خاطره انگیز دانسته و در این مورد می گوید:
حضور در زمین مسابقه تنها اتفاقی است که به آن فکر می کنید؛ مسائل زندگی شخصی و مصدومیت ها به هیچ وجه چیزی نیست که بخواهد فکر شما را درگیر کند، تمام وجود شما در گودیسون پارک خواهد بود.
کیهیل نیز مثل جرارد یک دربی باز تمام عیار بود و با به ثمر رساندن پنج گل برابر لیورپول، حسابی در قلب هواداران آبی بندر لیورپول جا باز کرد.
یک مسابقه بین دو تیم، تنها برای یک بازی خاص مشهور نمی شود، اما همیشه یک بازی به یاد ماندنی در بین تمامی دربی ها وجود دارد که یک شاهکار به تمام معناست؛ یک بازی که هواداران فوتبال آن را به راحتی فراموش نخواهند کرد.

در مورد این دو تیم نیز این موضوع صدق می کند، در سال 1991، در دور پنجم رقابت های اف ای کاپ، دیداری بین این دو تیم انجام داد که هیچ هواداری آن را فراموش نخواهد کرد. بعد از یک بازی کسل کننده در آنفیلد که با نتیجه بدون گل خاتمه پیدا کرد بود، کنی داگلیش تیمش را به گودیسون پارک برد، تا شاهد یک دیدار هیجان انگیز، با رد و بدل شدن هشت گل باشیم. داگلیش در مورد این بازی می گوید:
باورم نمی شد نتیجه بازی به این صورت باشد و بازی ای که من در حال دیدن آن بودم، یک اتفاق باورنکردنی بود.
ری هاتن، بازیکن اسکاتلندی تیم لیورپول در مورد آن دیدار می گوید:
باورمان نمی شد روند بازی چگونه است؛ آن دیدار همه چیز داشت؛ یک بازی خاص و پر فراز و نشیب، همه چیز مثل یک فیلم و سریع دنبال می شد؛ سرعت بازی به قدری بالا بود که گاهی وقت ها برای تصمیم گیری کمتر از چند صدم ثانیه زمان داشتیم.
در آن فصل تیم داگلیش یک خوب دیگر را پشت سر می گذاشتند، این تیم با انجام یک بازی شناور و روان در صدر جدول لیگ برتر و با اختلافی سه امتیازی نسبت به تیم دوم قرار داشت؛ اما در سوی دیگر شاگردان هاوارد کندال، اوضاع چندان خوبی نداشتند و در رده دوازدهم قرار گرفته بودند.

آنها پیش از جدال در اف ای کاپ، درست سه هفته قبل در لیگ به مصاف یکدیگر رفته بودند که شاگردان دالگلیش با یک پیروزی آسان با نتیجه سه بر یک از سد حریف خود گذشته بودند؛ اما داستان این بازی فرق می کرد و قرار نبود در یک شب سرد زمستانی در بندر لیورپول شاگردان داگلیش باز هم یک برد ساده پیش رو داشته باشند.
بازی طبق روال عادی پیش افتاد، دو تیم موقعیت هایی داشتند و این تیم لیورپول بود که از یکی از آنها استفاده کرد، بردزلی با یک ضربه والی دروازه حریف را گشود تا لیورپولی ها با برد یکبر صفر در نیمه نخست به رختکن بروند. در نیمه دوم بلافاصله این تیم اورتون بود که روی یک توپ ارسالی توسط شارپ، دروازه لیورپول را باز کرد تا بازی به تساوی کشیده شود.
در ادامه بردزلی و شارپ باز هم برای تیم هایشان گلزنی کردند تا بازی با نتیجه دو بر دو دنبال شود؛ اما این دفعه نوبت به ایان راش برسد که باز هم در شهرآورد مرسی ساید بدرخشد؛ در حالیکه همه منتظر برد لیورپول بودند، اما تونی کاتی، یار تعویضی اورتون در دقایق پایانی باز هم بازی را به تساوی کشاند تا دوتیم به وقت اضافه بروند؛ در ادامه جان بارنز که به زدن گل های خارق العاده معروف بود، با یک شوت دیدنی از فاصله 25 یاردی دروازه اورتون را گشود؛ در حالیکه چیزی به انتهای بازی نمانده بود، باز هم کاتی منجی تیمش شد و با زدن یک گل دیگر بازی را 4-4 کرده باشد.
این بازی به یاد ماندنی همه چیز داشت؛ گل های فراوان، درگیری، تنش، هیجان و درام، همین باعث شد تا یکی از خاطره انگیزترین رقابت های اف ای کاپ را در تاریخ این رقابت ها شاهد باشیم؛ در انتهای این مسابقه کنی دالگلیش بهت زده در کنار زمین مانده بود و به این فکر می کرد که تیمش چگونه چهار بار بازی برده را از دست داده است و این چیزی نبود جز یک بن بست تاکتیکی در ذهن داگلیش.
او دو روز بعد از این مسابقه از سمت خود استعفا داد تا رونی موران دستیار او به طور موقت جانشینش شود؛ پس از جدایی دالگلیش این تیم در بازی تکراری دوم برابر اورتون شکست خورد، صدرنشینی را در لیگ از دست داد و تا به امروز نیز موفق نشده در لیگ به قهرمانی برسد.
پس از این دیدار خاطره انگیز، تونی کاتی، زننده دو گل پایانی تیمشان در دربی سال 1991، بدل به نماد هواداران اورتون شده است و هر مرتبه در کری خواندن هایشان به نام او اشاره می کنند تا برای هواداران لیورپولی خاطره آن سال تلخ را زنده کنند. پس از جدایی دالگلیش از لیورپول، از قدرت این تیم کاسته شد و از یک تیم قهرمان، به تیمی تبدیل شدند که هر سال تنها برای رسیدن به سهمیه رقابت های اروپایی تلاش می کردند.

در سال 2005، رافائل بنیتس تیم اورتون را باشگاهی کوچک نامید که این اتفاق با خشم بی سابقه هواداران این تیم تبدیل شد، اما در پایان فصل دیوید مویس توانست تیمش را به رده چهارم جدول رده بندی لیگ جزیره برساند؛ دقیقاً یک رده بالاتر از لیورپول، اتفاقی که از سوی هواداران تافی ها، جوابی دندان شکن به صحبت های بنیتز در ابتدای فصل بود. البته لیورپول آن سال قهرمان اروپا شد.
با وجود دشمنی ای که در وجود این دو باشگاه نهادینه شده است، این دو باشگاه در برخی موارد از خود اتحادی قابل احترام نشان داده اند؛ گاهی اوقات مسائل سیاسی، اجتماعی یا اقتصادی، فراتر از فوتبال بوده و همواره هواداران این دو باشگاه ثابت کرده اند در چنین مواردی با همدیگر هم عقیده بوده و این اتفاق حسابی دل گرم کننده است.
بعد از اینکه در فاجعه هیلزبرو در آوریل 1989، در جایی که 96 هوادار لیورپولی جان خود را از دست دادند، همدردی و ناراحتی اورتونی ها برای هواداران لیورپول بی سابقه بود؛ در 25 مین سالگرد این اتفاق بیل کنرایت، مدیرعامل باشگاه اورتون با قرار دادن یادبودی در ورزشگاه گودیسون پارک، خاطره کشته شدگان را گرامی داشت تا نشان دهد فوتبال در این شهر چیزی فراتر از یک رقابت است.

هواداران اورتون و لیورپول هیچگاه با همدیگر دوست نخواهند بود، کنار هم نخواهند ایستاد و با هم نوشیدنی نخواهند خورد، اما درست در زمان و مکانی که همه چیز مربوط به انسانیت باشد تا آخرین لحظه پشت یکدیگر خواهند بود؛ این قانونی است که در لیورپول وجود دارد؛ شما آبی یا قرمز بوده اید، هستید و خواهید بود، ولی این قانون دست نخورده باقی خواهد ماند.
نوشته ای از Matt Gault