Manchester-united.ir - دیوید مویس جانشین سر الکس فرگوسن کبیر شده و حالا همه می دانند او وظایف سنگینی بر دوش دارد و بزرگ ترین ریسک زندگی ورزشی خود را در پیش دارد! البته طبیعتا فرکی از او حمایت خواهد کرد اما تا زمانی که مویس نتواند با عملکرد و رفتار خود در دل هواداران یونایتد جا باز کند، باید تلاش زیادی به خرج دهد. سال های پیش مک گوینس، بازیکن اسبق منچستر جایگزین سر مت بازبی افسانه ای شد تا راه او را ادامه دهد اما چیزی جز شکست عایدش نشد. یونایتد در آن دوره 26سال برای کسب قهرمانی جزیره و 31 سال برای قهرمانی در اروپا صبر کرد. اما حالا منچستریونایتد به یک برند جهانی و باشگاهی مطرح در سطح اروپا تبدیل شده است و نمی تواند وارد دوران رکود شود. در این مقاله از سایت بلیچرریپورت با ماموریت های مختلف مویس در اولدترافورد برای ادامه راه سر الکس فرگوسن آشنا می شویم:
1.پیاده کردن سبک بازی و هویت سازی
مطمئئنا اگر یکی از بازیکنان قدیمی تیم چون اسکولز یا گیگز و سولسشیر این مسئولیت را برعهده می گرفتند این دوره راحت تر می گذشت اما حالا باید منتظر بود مویس به هویت سازی در باشگاه بپردازد و جا پای خود را محکم کند. چون او از محیط خارج باشگاه آمده است و مدت زمانی طول می کشد تا روح یک تیم برنده را ساخته استایل بازی موردعلاقه خود را پیاده کند. به علاوه او باید از حضور بازیکنان جوان هم به صورت موثر استفاده کند.
نباید فراموش کرد در این میان تلاش باشگاه هایی چون چلسی، سیتی و آرسنال هم برای تصاحب عنوان قهرمانی جزیره و پیشی گرفتن از یونایتد است. حتی تیم هایی چون تاتنهام و لیورپول هم برنامه های مختلفی برای سال آینده دارند. البته منچستریونایتد همین حالا هم بازیکنان ارزنده ای در اختیار دارد که سرشار از خواست برای بردن و موفقیت هستند و شاید با یک هویت تازه و استفاده از چند نیروی تازه بتوان این تیم را به اوج رساند.
البته شاید روبرو شدن با بازیکنان باتجربه تیم برای مویس چالش زا باشد چون آنها مدت ها در کنار مایک فلان و مولنستین کار کرده اند و مویس با مردان تازه ای وارد کارزار شده است. و در این میان بهترین حرکت احتمالی، استفاده از گیگز به عنوان یک مربی-بازیکن است که هم در زمین هم در کادر فنی می تواند رابطه خوبی بین بازیکنان و مویس برقرار کند. البته طبیعتا بازیکنان یونایتد هم کاملا حرفه ای و منطقی هستند و ورود مویس را خواهند پذیرفت.
2.تثبیت کادر فنی
موبس باید به سرعت کادر فنی خود را کامل کند تا یونایتد بازی های خود در تور آسیایی را آغاز کند. تا به حال ورود استیو راند، کریس وودز و رابی کوک قطعی شده است. از فیل نویل هم می توان در این کادر استفاده کرد. البته نباید فراموش کرد وارن جویس که سرمربی تیم زیر 21 ساله های انگلیس بوده و با نسل جوان بازیکنان یونایتد هم آشناست، یک گزینه غیر قابل چشم پوشی است.
3.رفتنی ها
سر الکس فرگوسن تصمیمات مختلفی در مورد نیمکت نشین ها گرفت ولی حالا وقت آن شده که مویس تکلیف برخی بازیکنان را مشخص کند. به نظر می رسد در وهله اول باید به به را به یک باشگاه دیگر سپرد (دائمی). نانی و اندرسون هم شاید تنها به خاطر وفاداری به فرگی تا به حال ماندگار شده اند. در این روند شاید ماکدای ایتالیایی و لیندگارد جوان هم از لیست تیم خارج شوند.
اما در مورد بازیکنانی چون والنسیا و یانگ نمی توان با قطعیت سخن گفت چون هنوز هم می توان به آنها فرصت داد و هیچ بازیکنی برای جانشینی آنها جذب نشده است. هرچند جوانانی چون زاها، جانوزاج و پاول پشت خط منتظر دریافت فرصت هستند.
اگر بینز به ترکیب تیم اضافه شود باید با اورا خداحافظی کرد. جوانانی چون لینگارد، کول، پتروچی و ریس براون (برادر کوچکتر وز براون) هم به درهای خروجی باشگاه نزدیک شده اند. به هرحال ورزش فوتبال گاهی زیادی بی رحم می شود! و البته این جابجایی ها پیام روشنی برای بازیکنانی خواهد داشت که در ترکیب می مانند: یا کیفیت بازی خود را بهبود ببخشید یا شما هم روزی باید باشگاه را ترک کنید!
4.وین رونی
مسئله وین رونی باید به سرعت حل شود. مویس باید سعی کند رابطه خوبی با او برقرار کند و این مهاجم ارزشمند را در ترکیب شیاطین سرخ حفظ کند. اما اگر این روند به بن بست رسید وی سریعا باید باشگاه را به مقصد تیم دلخواهش ترک کند تا مسئولان فکری به حال خط حمله تیم کنند. البته باید این نکته را هم اضافه کرد که فرگوسن در فصل های اخیر بارها رفتار و گفتار این ستاره انگلیسی را تحمل کرده تا از حضور او در ترکیب تیم اضافه کند ولی این بدان معنا نیست که مویس هم همین اندازه شکیبا و صبور خواهد بود.
5.خریدهای کلیدی
طبیعتا با وجود ستاره هایی چون فن پرسی، چیچاریتو، ولبک و البته کاگاوا، نیازی نیست یونایتد در خط حمله هزینه ای سنگین داشته باشد. بزرگ ترین نیاز یونایتد در خط هافبک است: جایی که بعد از وداع روی کین همیشه پاشنه آشیل تیم بوده است. در این منطقه باید یک خرید چشمگیر چون استروتمن از ایندهوون داشت تا هم کریک آزاد شود هم مشکلات تیم حل شود. به علاوه مودریچ هم باید جذب شود تا جای خالی پل اسکولز پر شود. اگر رئالی ها نخواهند او را به یونایتد بسپارند باید از گزینه هایی چون فابرگاس یا آلکانتارا استفاده کرد.
در ضمن خرید بینز هم بسیار سرنوشت ساز خواهد بود. شاید بتوان او را بعد از ستاره هایی چون بیل و ماتا به عنوان تاثیرگذارترین بازیکن جزیره محسوب کرد. در خط دفاعی هم نیازی نیست خرج زیادی روی دست مسئولان تیم گذاشت چون ویدیچ، فردیناند، جونز و اوانز به خوبی این منطقه را پوشش داده اند. هرچند به نظر می رسد شیاطین سرخ می خواهند گارای را از بنفیکا به خدمت بگیرند.
ترانسفر کریس رونالدو هم ناگفته پیداست که یک خرید رویایی است!
6.یک تور موفق
تور تابستانی تیم هم اهمیت بالایی دارد. بازیکنان جدید باید با جو تیم و تاکتیک های مربی آشنا شوند. مویس باید بازیکنان کلیدی خود را شناسایی کند تا ترکیب یازده نفره اصلی منچستریونایتد در فصل آتی را کم کم بسازد. در ضمن کادر فنی او هم کار زیادی در پیش دارند تا پایه فنی تیم در فصل آتی را محکم کنند و برای یک چالش بزرگ آماده شوند.
در ضمن در این مدت شاید کاپیتان های تیم هم مشخص شوند. احتمالا مویس از همان کاپیتان های سابق تیم استفاده می کند اما این احتمال هم وجود دارد که بازیکنی جدید چون فن پرسی عهده دار مسئولیت کاپیتانی تیم در فصل آینده باشد! اما یک سوال مهم تر و اساسی تر: آیا مویس از سیستم چرخشی در تیم استفاده خواهد کرد؟ به هرحال او در فصل آتی به یک قهرمانی سرنوشت ساز نیاز دارد حتی اگر این جام به قیمت دلخوری برخی بازیکنان اصلی به دست آید!
7.برد در دیدارهای ابتدایی فصل
ناگفته پیداست بازی های آغازین فصل برای تیمی چون یونایتد که می خواهد از عنوان قهرنانی خود دفاع کند و یک سرمربی جدید را بر مسند کار نشانده است از اهمیت بالایی برخوردار است. اگر آنها در هفته های ابتدایی با اورتون روبرو شوند چالشی سخت در انتظار مویس است! به علاوه مویس نمی تواند مثل فصل هایی که هدایت اورتون را در اختیار داشت در هفته های ابتدایی محتاطانه عمل کند چون حالا او سرمربی یک تیم قهرمان است که همیشه برای پیروزی می جنگد و هر امتیازی که از دست می رود شاید به قیمت از دست دادن قهرمانی در آخر فصل باشد.
8.صعود از مرحله گروهی لیگ قهرمانان اروپا
حتی اگر لیگ برتر هم بدون هیچ مشکلی برای مویس آغاز شود بزرگ ترین چالش او زمانی است که پاییز آغاز شود و منچستریونایتد وارد کوران رقابت های لیگ قهرمانان اروپا شود. آنها نباید حتی لحظه ای به حذف از دور گروهی لیگ قهرمان فکر کنند چون می تواند در سرنوشت قهرمانی آنها در لیگ جزیره هم تاثیرات مخربی داشته باشد. به علاوه بدین ترتیب پول حاصل از تبلیغات و جوایز نقدی یوفا را هم از دست خواهند داد که اصلا برای مویس قابل تصور نیست! و در نهایت باید افزود این روزها همه در مورد لیاقت مویس در هدایت تیمی چون یونایتد در عرصه اروپا صحبت می کنند و برخی از فقدان تجربه اروپایی او انتقاد می کنند. اولین فصل حضور در لیگ قهرمانان اروپا برای مویس یعنی اثبات توانایی ها به منتقدان و هواداران تیم.
9.کسب جام
یونایتد در فصل 2012-2011 هیچ جامی کسب نکرد و شاید همین مسئله باعث شد فرگوسن بازنشستگی خود را یک سال عقب بیاندازد و بعد از قهرمانی در لیگ برتر با اولدترافورد وداع کند. و البته مویس خوش شانس است که چلسی و سیتی هم مثل یونایتد با مربیان جدید وارد فصل تازه خواهند شد. طبیعتا قهرمانی در لیگ قهرمانان اروپا در وهله اول شاید دور از دسترس به نظر برسد. اما دفاع از عنوان قهرمانی در لیگ برتر جزیره و قهرمانی در FA کاپ نشان خواهند داد مویس تا چند سال می تواند در اولدترافورد ماندگار شود. مخصوصا جام حذفی که 10 سال است به یک طلسم برای شیاطین سرخ تبدیل شده است. فرگوسن کبیر با این تیم به 38 جام رسید اما او هم در سال های اولیه در کسب جام ناموفق بود. ولی فرگی تیمی قدرتمند و مقتدر به مویس اسکاتلندی سپرده است و شاید طرفداران به اندازه آن زمان، صبور نباشند!
10.راهیابی به لیگ قهرمانان اروپای سال آینده
شاید برخی طرفداران یونایتد با خواندن این کلمات عصبی شوند اما این احتمال هم وجود دارد که مویس نتواند در اولین سال هدایت منچستریونایتد به قهرمانی در لیگ برتر برسد. در این صورت مهم ترین ماموریت او کسب مجوز حضور در لیگ قهرمانان اروپای سال آینده است. چون یونایتد تیمی نیست که بتواند حتی یک سال از این رقابت ها دور باشد.
*****
در نهایت باید اضافه کرد این ماموریت ها شاید انتظارات اولیه طرفداران را تشکیل دهد و مویس روزهای سخت تری در اولدترافورد خواهد داشت و اگر می خواهد سال های سال در این باشگاه فعالیت کند باید بتواند توقعات مسئولان و طرفداران را برآورده کند.