اختصاصی طرفداری- آسان است که یک رابطهی چند ساله را با چند جملهی رد و بدل شده در آخر آن قضاوت کنیم اما در اینجا میخواهیم مروری داشته باشیم به رفتار بیل، هواداران، مربیان و مدیریت باشگاه در قبال هم تا شاید داستان بیل در مادرید را بهتر درک کنیم.
عدم یادگیری زبان بعد از ۵ سال:
گرت بیل ولزی، با وجود زندگی ۵ ساله در اسپانیا تنها چند جمله ساده اسپانیایی یاد گرفته است. اوایل به نظر میرسید که بیل سعی دارد این زبان را که بسیار به زبان انگلیسی نزدیک است، یاد بگیرد ولی پس از یک سال به زبان ساده بیخیال آن شد. این عدم یادگیری در زمین به وضوح دیده میشود. اینکه بازیکنی نظیر عثمان دمبله نتواند به اسپانیایی صحبت کند، شاید بعد از یک فصل قابل فهم باشد اما یادگیری اسپانیایی توسط یک انگلیسی نباید تبدیل به بحرانی ۵ ساله شود. این شاید مهمترین دلیل عصبانیت هواداران رئال مادرید از بیل باشد. بارها این بازیکن در حالی که زبان بدنش غریبه بودن او در زمین را نشان میداد، بدون صحبت با هم تیمیهایش در زمین راه رفت و بارها تصاویر این بیخیالی خبرساز شد. یاد گرفتن زبان به بازیکنان خارجی رئال مادرید بسیار کمک کرد اما بیل این برتری را از خود گرفت.
رفتار بیل با آنچلوتی:
زین الدین زیدان در اولین فصل کارلو آنچلوتی دستیار او بود و با گرت بیل قهرمان اروپا شد. فصل دومِ آنچلوتی اما، کاملا برعکس چیزی که انتظار می رفت، پیش رفت. بیل از تابستان اصرار به گرفتن نقش بیشتری در بازی داشت، آن هم در حالی که کریستیانو رونالدو، ستارهی اول رئال مادرید و دارندهی توپ طلا مانند او وینگر بود. نقطهی اوج این اختلافات به بازی در مستایا در فصل ۲۰۱۵/۲۰۱۶ برمیگردد. رکورد بردهای پیاپی رئال مادرید به ۲۲ بازی رسیده بود و آنها با این آمار به مستایا رفتند. در آن بازی بیل در صحنهای که رئال مادرید شدیدا به گل نیاز داشت حاضر نشد به بنزما که رو به دروازهی خالی ایستاده بود پاس بدهد و توپ را خراب کرد. آنچلوتی بیل را بیرون کشید و به علت شکایت بیل از آنچلوتی نزد پرز، این مربی با مدیریت وارد جنگ شد. اینها البته متن مصاحبهی رسمی خود آنچلوتی دربارهی بیل است و مربی ایتالیایی میگوید خودخواه بودن بیشتر از هر چیزی او را آزار میدهد. بیل تقریبا تا آخر فصل فیکس و برندهی این جنگ شد. مدیریت با آنچلوتی قطع همکاری کرد و بیل ماندگار شد.
رفتار بیل با بنیتز:
گرچه رافائل بنیتز از نظر مدیریت انسانی مربی درجه اولی نیست اما این مربی اسپانیایی هم طعم حمایت مدیریت از بیل را حداقل یک بار چشید. قبل از اینکه مصاحبهی آخر بارنت مدیر برنامهی بیل را بخوانیم بهتر است به اوایل دوران بنیتز برگردیم. بارنت و بیل با اصرار زیاد به مدیریت باشگاه، از مربی تیم خواستند که به بیل نقش شمارهی ۱۰ بدهند. رئال مادرید هامس رودریگز را در ترکیب داشت و اگر قرار بود تیم با بازیکنی شماره ۱۰ بازی کند، هامس توانایی بیشتر نسبت به بیل در آن پست داشت. بیل باز هم برنده بود و در این پست به کار گرفته شد. نتیجه قابل پیش بینی بود. بیل بازیکن پست شماره ۱۰ نبود و این ایده دیگر هیچگاه اجرا نشد و حالا شاید فقط هواداران رئال مادرید آن دوره را به خاطر داشته باشند. بنیتز قدرت آنچنانی در برابر پرز نداشت و بهترین نمونهی این حرف شنوی شاید ال کلاسیکوی رفت در برنابئو باشد. جایی که هامس رودریگز به بازی گرفته شد و خط میانی رئال مادرید کاملا در دست بارسلونا بود. بارسلونا ۴-۰ رئال مادرید را برد. بنیتز اخراج و زیدان در نیم فصل به مادرید آمد.
رفتار بیل با زیدان:
اوایل رابطهی زیدان با بیل شبیه ماه عسل بود. زیدان در بهترین فصل بیل در مادرید دستیار مربی بود و با بحرانهای بنیتز و آنچلوتی هنوز روبرو نشده بود. زیدان کاسمیرو را به ترکیب اصلی آورد و با نتیجهگیری خوب در لالیگا و قهرمانی در اروپا، بلیط ماندنش مهر شد. فصل بعد، شاید موفقترین فصل باشگاه در ۵۰ سال اخیر باشد. رئال تنها کوپا را به سلتا باخت و قهرمان اروپا و لالیگا شد. در رابطهی با بیل اما، فراز و فرودهای زیادی وجود داشت. آن فصل زیدان و بیل به بهترین حالت روابط رسیده بودند. دلیلش مشخص بود. رسانهها و هوادارانِ رئال، ایسکو را به بیل ترجیح می دادند اما زیدان هنوز مطمئن نبود که ایسکو میتواند در بازی بزرگ جای بیل را بگیرد. سرانجام با مصدومیتها و پایین آمدن سطح بیل، ایسکو جای وی را گرفت و در فینال اروپا، رئال مادرید ۴-۱ یوونتوس را در هم شکست. برگشتن به این دوره از این لحاظ ارزش دارد که بدانیم زیدان هیچگاه با بیل مشکل شخصی نداشت. او بزرگترین حامی بیل بین مربیان مادرید بود و تنها وقتی همه موافق ایسکو بودند، بیل را از ترکیب اصلی کنار گذاشت.
فصل ۲۰۱۷/۲۰۱۸ جایی بود که اختلافات به اوج رسید. زیدان به بیل فرصت بازی میداد اما ستارهی ولزی در بهترین فرم خود نبود. مصدومیتها و حواشی گلف گرت بیل، هر روز هواداران رئال مادرید را آزار میداد. بیل از اینکه دائما بازیکن ثابت نیست گلایه داشت و زیدان عملا راهی جز دادن نقش بیل به وازکز نداشت. بیل در تمرینات غریبهای بود که زبان تیم را نمیدانست و رابطهی خوبی هم با کادر فنی نداشت. اوج داستان و شروع داستان رفتن بیل در آخر این فصل اتفاق افتاد. بیل در فینال با ضربهای فوق العاده رئال را پیش انداخت و سهگانهی اروپایی رئال مادرید تکمیل شد. از بین بیل و زیدان، این ستارهی ولزی بود که اول به مهره دست زد. درست دقایقی پس از قهرمانی اروپا بیل رسما اعلام کرد میخواهد همیشه ثابت بازی کند و مدیربرنامههای وی احتمالا جلسهای ترتیب میدهد تا اگر نشد در مادرید ثابت باشد، به تیم دیگری برود. بیل اما فکر کیش و مات زیدان را نکرده بود. زیدان به دلایلی که فعلا بررسی آن کمکی نمیکند از تیم خداحافظی کرد و بیل تصمیم گرفت بر خلاف چیزی که گفته بود در باشگاه بماند.
رفتار بیل با لوپتگی و سولاری:
بد شانسترین مربیان از نظر بازی گرفتن از بیل این دو مربی بودند. پرز حتی قید ام باپه و رونالدو را هم زد اما حاضر به فروش بیل نبود و این یکی دیگر از حمایتهای زیاد مدیریت مادرید از ستارهی ولزی بود. .بیل تنها یار بد رئال مادرید نبود اما همه از او انتظار داشتند بعد از رفتن رونالدو، حداقل بار اصلی تیم را به دوش بکشد. بنزما ستارهی اول شد و بیل همان بیل همیشگی بود. با مصدومیتهای زیاد، نداشتن ثبات بازی و گلزنی کم. او در ۲۹ بازی ۸ گل در لالیگا زد که اگر لیگ قهرمانان را هم در نظر بگیریم، او به تنها تیم مهمی که گلزنی کرد، اتلتیکو مادرید بود. فصل گذشته احتمالا بدترین فصل تمامی افراد لیست رئال مادرید به جز ۳ تا ۴ بازیکن بود. زیدان بازگشت و اتفاقات بدتری رخ داد.
رفتار بیل با زیدان بعد از بازگشتش:
بعد از بازگشت زیدان، نه بیل ستارهی سابق بود و نه زیدان دوستِ او. نکتهای که در خیلی از تحلیلها در مورد بیل نادیده گرفته میشود، رفتار بیل بعد از بازی با رایو وایکانو در خارج از خانه در فصل گذشته بود. بیل که حواشی گلف و ارتباطش با مصدومیتها حسابی سر و صدا به پا کرده بود حاضر نشد با اتوبوس تیم برگردد و بدون اجازه با وسیلهی شخصی بازگشت. این اتمام رابطهی زیدان و بیل بود. زیدان دیگر بیل را بازی نداد.
جاناتان بارنت:
مدیر برنامههای بیل یکی از مهمترین دلایل عصبانیت هواداران رئال مادرید از بیل است. در حالی که زیدان تمام رازهای رختکن را برای خود نگه داشت اما این مدیر برنامههای بیل بود که در تمام این مدت علیه مربیان و مدیریت باشگاه مصاحبه میکرد. او پشت سر آنچلوتی در اتاق مدیریت از کادر فنی انتقاد کرد و بنیتز را هم مجبور به استفاده از سیستمی کرد که هیچ دلیل منطقی نداشت. هواداران از اینکه بارنت ۵ دقیقه بعد از اعلام یک شایعه به آن جواب میداد و حاضر به شنیدن هیچ پیشنهادی نبود، ناراحت بودند و با وجود اینکه زیدان چندین ماه پیش به او اطلاع داده بود که دنبال تیم جدیدی باشد اما آنها بدون هیچ تلاشی تنها به فکر ماندن و گرفتن دستمزد بودند. گرت بیل با باشگاه رئال مادرید قرارداد دارد و این حق بازیکن است که دستمزدش را بگیرد اما مدیربرنامههای بیل، وی را تبدیل به کسی کرد که بزرگترین حامیانش، تبدیل به بزرگترین مخالفانش شدند. او برای پیشرفت بیل در اسپانیا کمترین تلاش را کرد و لجاجت او تا آنجا پیش رفت که زیدان در کنفرانس مطبوعاتی مجبور شد صریحا از رفتن بیل استقبال کند.
دلایل دیگری مانند مطابقت نداشتن شکل بازی بیل با فوتبال اسپانیا و یا رئال مادرید هم میتوان ذکر کرد اما آمار بیل در رئال مادرید نشان میدهد که اگر این روابط منفی با مربیان و هواداران وجود نداشت، احتمالا کارنامهی بیل در رئال مادرید بسیار موفقتر از این میشد. بیل در رئال مادرید به تمام افتخارات رسید و در اکثر آنها هم نقش داشت. فراموش نکنیم که او در مادرید، در ۲۳۱ بازی، ۱۰۲ گل و ۶۵ پاس گل داد. چند گل بسیار با اهمیت در فینالهای مهم زد و حالا موفقترین بریتانیایی باشگاه است اما عصبانیت هواداران، مربیان و مدیریت از دست بیل مانند روشن کردن یک کبریت نبود. او آرام آرام حرفهای گری خود را کنار گذاشت و هر روز به بازیکنی غریبهتر در رختکن تبدیل شد. در افتادن زین الدین زیدان با گرت بیل در یک شب اتفاق نیوفتاد اما حالا بعید است جای بازگشتی برای ستارهی ولزی در مادرید باشد.