طرفداری- در تاریخ 2 فوریه، بایرلورکوزن توانست 3-1 بایرن مونیخ را شکست دهد و نه تنها ضربه بزرگ روحی به باواریایی ها وارد کند، بلکه امیدهای قهرمانی آن ها را به مشکل بیندازد. ستاره های جوان لورکوزن در آن عصر درخشیدند و ثابت کردند فوتبال آلمان باید روی آن ها توجه ویژه داشته باشد. شش روز بعد، ماینتس را 5-1 شکست دادند تا سهمیه لیگ قهرمانان اروپا، در دسترس آن ها قرار گیرد.
بین این دو پیروزی بزرگ، لورکوزن مقابل هوفنهایم دسته دومی، در جام حذفی آلمان شکست عجیبی خورد که آن ها را محکوم کرد یک فصل دیگر را بدون جام سپری کنند. این فقدان ثبات، عدم دوام و استحکام در نهایت سبب شد لورکوزن نتواند بهترین فصل دو دهه اخیرش را به شکلی بی نقص به پایان برساند. کسی شکی ندارد که بایرلورکوزن یکی از بزرگترین باشگاه های آلمان است و تا مدتی، بهترین باشگاه آلمان هم بودند.
درست پس از فصل 2008/09، میلادی برای لورکوزن اتفاق افتاد و آن ها وارد پنج تیم برتر شدند. پیش از این عادت داشتیم لورکوزن را در میانه های جدول ببینیم. با این وجود، آخرین جامی که آن ها فتح کردند، به سال 1993و فینال جام حذفی برمی گردد. آن ها برابر هرتابرلین 1-0 پیروز شدند.اولف کرشتن، برترین گلزن تاریخ باشگاه و شخصی که اسطوره خطابش می کنند، گل پیروزی بخش را در آن شب به ثمر رسانده بود. باورنکردنی است اما در تاریخ 114 ساله آلمان، این اولین و مهم ترین جام داخلی بایرلورکوزن بود.
بسیار عجیب است آلمان همیشه تحت سلطه بایرن مونیخ بوده اما در قرن جدید، بروسیا دورتموند گام مهمی برداشت و با یورگن کلوپ قهرمانی های متعددی به دست آورد. پیش از آن ها هم وولفسبورگ، اشتوتگارت و وردربرمن، فاتح بوندسلیگا شده بودند. اگر این قهرمانی ها را در قالب اعداد و ارقام حساب کنیم، بازهم پس از آخرین قهرمانی لورکوزن، تعداد تیم هایی که مقابل بایرن مونیخ قامت راست کرده باشند، کم است.
لورکوزن یک بار دیگر توانست به جام حذفی نزدیک شود اما گل مسوت اوزیل برای وردربرمن، آن ها را از رسیدن به این افتخار محروم کرد. فصل ها گذشت و آن ها پشت سر دورتموند یورگن کلوپ، با هفت امتیاز اختلاف دوم شدند. تمامی این حرف ها که زده شدند، در برابر فصل 2001 به مانند یک غبار کوچک محسوب می شوند. بایرلورکوزن در حالی وارد سه هفته پایانی فصل شد که واقعا امید داشت سه گانه بزرگی به افتخاراتش اضافه کند. آن ها در لیگ پنج امتیاز با تیم دوم یعنی دورتموند فاصله داشتند اما ناگهان همه چیز عوض شد. در عرض آن سه هفته، صدر را با یک امتیاز اختلاف به دورتموند واگذار کردند و در لیگ قهرمانان مقابل رئال مادرید شکست خوردند. جام حذفی هم سرنوشت مشابهی به همراه داشت: شکست.
آن فصل اوج و عروج لورکوزن بود اما قهرمان نشدن آن ها، باعث شد رسانه های انگلیسی لقب «Bayer Neverkusen» دهند. قطعا آن فصل تاثیر روانی شدیدی بر بازیکنان و نسل های آتی این باشگاه گذاشت که نتوانستند خودشان را جمع و جور کنند. در قرن جدید، بایرلورکوزن کم کم داشت استعدادهایی جمع می کرد که بتوانند برای این تیم در آینده، موثر باشند. یکی از اصلی ترین ستاره های آن ها یعنی میشائیل بالاک، در یک فصل 23 گل به ثبت رساند تا بایرن مونیخ این جواهر را از خانه اش دور کند. فقدان بالاک به شدن برای لورکوزن احساس می شد. بالاک یکی از بهترین هافبک های نسل خودش بود.
زی روبرتو، دیگر ستارهای بود که بایرن مونیخ از لورکوزن جذب کرد. طی سال های آتی، این دو بازیکن با بایرن مونیخ جام های زیادی فتح کردند. لوسیو، یکی از بهترین مدافعان جهان در آن وقت و قهرمان جام جهانی 2002، دو سال پس از جدایی دوستان خود، راهی بایرن مونیخ شد. او هم با باواریایی ها جام های مهمی کسب کرد. طی 24 ماه، بسیاری از مهره های کلیدی این باشگاه توسط باواریایی ها ربوده شدند. طی سالیان اخیر، خرید ستاره های تیم های رقیب برای بایرن مونیخ به استراتژی عادی تبدیل شده است. در واقع ضعیف کردن تیم رقیب در آلمان، به ترند مهمی در سال های اخیر تبدیل شده است.
البته نباید مقصر را بایرن مونیخ دانست زیرا آن ها کاری را انجام می دهند که تمام تیم های بزرگ اروپایی، در حال انجام دادنش هستند. با این حال از زمان انتقال لوسیو، بایرن تنها تیمی نبوده که ستاره های لورکوزن را جذب کرده است. دیمیتار برباتوف هم جزو آن تیم بزرگ فصل 02-2001 بود اما با رفتن ستاره ها، بیشتر فرصت درخشش پیدا کرد و در بازه بین 2004 تا 2006، بالای 60 گل به ثمر رساند که بدین معنی بود برای سه فصل پیاپی، آقای گل تیمش لقب گرفته بود. همین باعث شد تاتنهام با پرداخت 12 میلیون پوند، او را به خدمت بگیرد.
این انتقاد در ابتدا معنای خاصی نمی داد زیرا هردو تیم در آن فصل به لیگ اروپا صعود کرده بودند و شرایط یکسانی داشتند اما این بازیکن بلغاری شاید به خاطر دستمزد بیشتر، انگلیس را انتخاب کرد. برباتوف در دو فصل اول خود در جزیره، آقای گل اسپرز لقب گرفت. همچنین قهرمانی در لیگ کاپ 2008، راه انتقالش به منچستریونایتد را هموار کرد. داستان برباتوف در تئاتر رویاها را هم که می دانیم. پس از لوسیو، بالاک و زی روبرتو، خروج برباتوف مهر تاییدی بر این موضوع بود که لورکوزن دیگر جاه طلبی خود را از دست داده است و بازیکنان برای کسب موفقیت های بزرگ، راهی سایر تیم ها می شوند.
نفر بعدی در این لیست، قرار بود آرتورو ویدال باشد. این ستاره شیلیایی از سال 2007 تا 2011 در بای آرنا درخشید و سپس با رفتن به یوونتوس و بایرن مونیخ، افتخارات متعددی کسب کرد تا ثابت کند لورکوزن مکانی نیست که بازیکنان بخواهند بمانند. این روزها این ستاره شیلیایی در بارسلونا هم دست به کارهای بزرگی می زند و گام های محکمی برای افتخارات بیشتر برمی دارد.
در طول 2009 و 2010، تونی کروس 18 ماه نفسگیر و عالی را در بای آرنا تجربه کرد. او که بازیکن بایرن مونیخ بود، قبل از بازگشت به آلیانتس و فتح سه گانه، کارهای مهمی انجام داد. کروس پس از بایرن مونیخ، سه بار جام لیگ قهرمانان اروپا را بالای سر برد که این افتخار به عنوان یک بازیکن آلمانی، خارق العاده است. شاید اضافه کردن نام یک بازیکن قرضی کمی سختگیری باشد اما تونی کروس هم در جرگه بازیکنانی بود که بای آرنا را با سودای رسیدن به افتخارات واقعی ترک کردند.
نوبت به بازیکن بعدی رسیده است؛ آندره شورله جوان. کسی که از ماینتس به لورکوزن آمد و در دومین فصل خود 14 گل و 10 پاس گل به ثبت رساند. شورله هم مثل بازیکنان دیگر تاریخ لورکوزن، احساس می کرد بای آرنا جایی نیست که باید باشد. بالاخره در سال 2013، شورله هم راه انگلیس و چلسی را در پیش گرفت. طرفداران لورکوزن چه حسی داشتند یا اصلا حسی برایشان مانده بود که داشته باشند، جای سوال است. در همان تابستان، لورکوزن دنی کارواخال را هم از دست داد. رئال مادرید هنگام فروش کارواخال، بند بازخرید در این قرارداد گنجانده بود و لورکوزنی که زیر بار این بند رفته بود، چارهای جز رفتن یک ستاره دیگر نداشت.
امره جان، دیگر خروجی شیرها بود. او که به عنوان «بازیکن اضافی» بایرن مونیخ به این تیم پیوسته بود، به عنوان هافبک انعطاف پذیر و چند پسته خودش را مطرح کرد و سپس لیورپول پیش آمد و این بازیکن را به خدمت گرفت. امره جان نه اولین بازیکن مستعد بود که بای آرنا را ترک می کرد و نه قرار بود آخرین باشد. یک فصل بعد، سون هیونگ مین پس از دو فصل حیرت انگیز راهی تاتنهام شد. در فوتبال انگلیس هم به لطف پوچتینو، سون چند سطح فراتر رفت اما این پیشرفت در لورکوزن هم می توانست صورت گیرد. مدیریت بدون جاه طلبی در لورکوزن، به شدت ادامه داشت.
هاکان چالهان اوعلو و آرکادیوش میلیک، دو نامی هستند که ارزش دارد نامشان در این لیست آورده شود. هاکان کم کم داشت در فوتبال آلمان به ستاره بزرگ تبدیل می شد اما آث میلان در فصل 2017 پیش آمد و این هافبک ترک را به ترکیبش اضافه کرد. میلیک که گوشه هایی از میلیک کنونی را در آن زمان نشان داده بود، به آژاکس فروخته شد و الان در ناپولی، به یکی از ستون های این تیم تبدیل شده است. تمامی این فروش ها، نمی توانست اتفاقی باشد. آن ها یا واقعا جاه طلبی نداشتند یا واقعا قدر بازیکنی را که در اختیار داشتند، نمی دانستند. نقطه اشتراک تمامی این بازیکنان، این بود که هیچکدام محصول آکادمی باشگاه نبودند و این یعنی مشکل از استعدادیابی باشگاه نبود. آن ها می دانستند چه جواهری در اختیار دارند اما به هرحال می فروختند و این استراتژی لورکوزن بود. برند لنو، آخرین مثال در این خودزنی تاریخی است.
فقط تصور کنید اگر این بازیکنان در بای آرنا می ماندند، چه اتفافی رخ می داد. امره جان و ویدال در وسط زمین، سون و شورله در گوشه ها و لنو و ویدال در خط دفاع بازی می کردند. این ترکیب می توانست پا به پای بایرن مونیخ بیاید و در اروپا حرف های زیادی برای گفتن داشته باشد. معمولا این «رویای بازیکنان سابق» چیزی است که در مورد اکثر تیم های فروشنده صورت می گیرد. نکته جالب و البته تاسف آور دیگر، این است که آن ها ستاره های خود را بسیار ارزان می فروختند. باشگاه بنفیکا به عنوان یک باشگاه فروشنده، فقط از انتقال ژائو فلیکس بالای 120 میلیون یورو به دست آورد اما لورکوزن در سال 2017 با فروش کلی از جوانان و ستاره های خود، فقط 80 میلیون پوند کسب کرد. در طول این سال و از تمام بازیکنانی که نام برده شدند، لورکوزن فقط 115 میلیون یورو درآمد داشت که رقم پایینی است.
ترکیبی که این روزها با 400-500 میلیون یورو نمی توان در اختیار داشت، به سادگی به قیمت ناچیزی فروخته شد. این رقم وقتی چالهان اوعلو و لنو به اوج توانایی های خود برسند، بیشتر هم خواهد شد. آن ها می توانستند با حفظ بازیکنان خود، هرسال برای فتح لیگ قهرمانان اروپا رقابت کنند. به هرحال مدیران این تیم ترجیح دادند باشگاه را به سکوی پرتاب تبدیل کنند. این روزها بایرن لورکوزن با داشتن تاه، هاورتز، یدوای، پائولینیو، لئون بایلی و وندل، آینده درخشانی دارد اما همچنان بحث فروش ها به قوت خود باقی است. قراردادن بند فسخ 25 میلیون یورویی برای یولیان برانت که مشخص بود قرار است ستاره بزرگی شود، ادامه سریال اشتباهات مرگبار مدیران شیرها بود.
این روزها هاورتس مشتریان بسیاری دارد. از دورتموند و بایرن مونیخ تا لیورپول، برای جذب وی منتظر تابستان هستند و به نظر می رسد در کنار هاورتس، باید اسم چند بازیکن دیگر را هم اضافه کرد. طی سالیان اخیر هواداران فوتبال با باشگاه دورتموند ابراز همدردی کردهاند زیرا بایرن مونیخ با هوایی کردن بازیکنان آن ها مانند ماریو گوتزه، متس هوملس و لواندوفسکی، به تضعیفشان پرداخته اما حداقل مردان ایدونا پارک یک فینال اروپایی را تجربه کردهاند. شاید روزی برسد که لورکوزن دیگر سکوی پرتاب نباشد. شاید آن ها تصمیم بگیرند با نگه داشتن این ستاره ها، راهی را بروند که بروسیا دورتموند نشان داد دسترسی به آن ساده است. کمی جاه طلبی می خواهد و کمی مقاومت.
به قلم Jamie Bell برای وبسایت Thesefootballtimes