مهدی باکریارشد قبول شده بودم یه درسم مونده بود تک درس با دفاع پایان نامه و یک روز وقت گفتم نمیشه یکدفعه ساعت ۹ شب بهم گفتن ۹ صبح بیا امتحان بده صبح رفتم امتحان دادم بلافاصله بعدش استادم اجازه دفاع داد رئیس دانشکده هم حسابی افتاد دنبال کار هام (هم من هم یه خانم دیگر) و یه استاد پیدا کردن که بیام دفاع کنم اون استاد هم خیلی خوشش اومد و آخرش ۲۰ شدم عصر هم نمره اومد پاس شدم خلاصه خدا یجوری درست کرد که خودمم پشم هام ریخته