نیما بایرنیچقدر روزای قشنگی بود. قشنگ یادمه و 12 سالم بود.دلم میخواد برگردم به همون روزای قبل و دوباره اون احساسات ناب رو تجربه کنم. چقدر زندگی و ادمها ساده و پاک و قشنگ بودن. این کینه ها و تکبرها و فخرفروشی ها نبود اون زمان و همه مثل هم و یکدست بودن. دوس دارم اون حس ها دوباره تو وجودم جون بگیره. برای بازی نیمه نهایی رفتم خونه داییم چون تلویزیون رنگی 24 اینچ داشتن و مال خودمون سیاه سفید 14 اینچ بود. وقتی رفتم دیدم همه همسایه اونجا هستن خخ. با هر پنالتی که عابدزاده میگرفت چه غلغله ای میشد تو خونه ها و میشد صدای تشویق ها و جیغ ها شنید. علی دایی که اولین پنالتی زد بیرون وپنالتی اخر احمد جمیل و غم و اندوه . به قول داریوش چه روزای خوبی بود ولی افسوس که زود گذشت