پیش از جدایی وایلدر و نزدیک ترین دوستش لوبیچ، که کاملا دوستانه و بدون هیچ کینهای بود، این دو در چند فیلم دیگر به همکاری پرداختند که تبدیل به بهترین کار آنها شد، فیلم سانست بلوار Sunset Boulevard در سال ۱۹۵۰. فیلمنامه مشترک وایلدر، براکت و دی. ام مارشمن برای این فیلم برنده جایزه اسکار شد.
تکخال در حفره اولین فیلم مستقل وایلدر هم بهعنوان کارگردان و هم بهعنوان تهیهکننده، و همچنین اولین شکست وایلدر در گیشه بود. وایلدر دوران پر افت و خیزی را در زندگی شخصی اش پشت سر گذاشته بود و جایی برای احساساتی بودن در برخوردهای روزمره اش برای او باقی نمانده بود. او در خلال جنگ اول جهانی برای گرفتن مایحتاج غذایی روزانه در وین به همراه برادرش ساعتها در صف های طویل می ایستاد. مادر او در آشویتس جان سپرد و یك بار نیز در گفت وگویی اشاره كرد كه خبرنگاری كه كرگ داگلاس در فیلم او در سال ۱۹۵۱ به نام (تك خال در حفره) نقشش را ایفا كرده بود در واقع نمایشگر زندگی شخصی او در دهه ۱۹۲۰ در وین بود، زمانی كه به عنوان خبرنگار آزاد برای چند روزنامه در وین كار می كرد.
وی در سال ۱۹۵۳ فیلم موفق بازداشتگاه شماره ۱۷ را ساخت که اگرچه اسکار بهترین کارگردانی را برای او به همراه نیاورد، اما موجب شد تا ویلیام هولدن، اسکار بهترین بازیگر مرد بگیرد.
در سال ۱۹۵۴ با فیلم کمدی رمانتیک سابرینا موفق به تسخیر گیشه شد هر چند که این فیلم باعث ناامیدی برخی از منتقدان گشت اما فیلمنامه این فیلم هم نامزد دریافت اسکار شد و یکی از بهترین زوج های تاریخ سینما، هامفری بوگارت و آدرین هابپورن را با یکدیگر آشتی داد.
وایلدر درباره نوشتن کمدی میگوید:
«زمان بندی مهمترین قسمت ماجراست. شما در یک خط مستقیم پیش میروید و سپس آن خنده بزرگ را دارید، درست است؟ اما نمیدانید که آن خنده چه قدر طول میکشد و بعد حسی دارید در این مایهها که: «پس چه وقت باید خط داستانی بعدی را شروع کنم و وارد پیچ جدید قصه بشوم؟»
پس از فیلم خارش هفت ساله ۱۹۵۵، و عشق در بعد از ظهر ۱۹۵۷ ، فیلم بعضیها_داغش رو دوست دارند در سال ۱۹۵۹ تبدیل به یکی از بهترین کمدیهای تاریخ سینمای امریکا شد.
بعضیها داغش رو دوست دارند ، مرلین مونرو و تون کورتیس دو همبازی جک لمون در این اثر بهترین مکمل ها برای این بازیگر افسانه ای بودند. نقطه قوت فیلمنامه بعضی ها داغشو دوست دارند در خطا و قضاوت خلاصه شده است. اگر چه این موضوع به طور گسترده در ایرما خوشگله به آن پرداخته می شود اما اشاره مولف در آن از شیوه خاصی برخوردار است. از مهمترین سکانس های کریر سینمایی بیلی وایلدر را می توان در لحظات مسافرت با قطار و تغییر چهره مردان شاهد بود.
وایدلر از دوستان نزدیک آلفرد هیچکاک بود و این ۲ جلسات مشورت و تحلیل سینما را برگزار میکردند کارگردان های بزرگی مانند"کندی اف جانت و لوئیس مندی" در این جلسات شرکت میکردند. جنجال هایی که پس اظهار نظر هیچکاک مبنی بر اینکه بازیگران را به گله احشام تشبیه کرده بود در این جلسات حل و فراموش شدند.
پس از سال ۱۹۶۴ وایدلر اعلام کرد دیگر حوصله نوشتن و فیلم سازی را ندارد، تنها در صورتی که فیلمنامه خوبی به او پیشنهاد شود فیلم را خواهد ساخت، فیلم نساختن او ناشی از پیری نبود بلکه وایدلر اعتقاد داشت ("سینما یکنواخت شده و در گیشه فروش نمیکند ما باید توجه داشته باشیم دلیل اینکه مردم از سراسر دنیا هزینه میکند و یک فیلم را تماشا میکنند، این است که مردم رویداد هایی را که دراغلب در زندگی واقعی خود تجربه نمیکنند در پس پرده خاکستری می بینند و اگر اتفاقی مشابه فیلم برای آنها رخ داد دچار وحشت نشوند")
با اعتقاد بر این تفکر وایدلر در سال های پایانی عمر خود فیلم های متفاوتی مثل زندگی خصوصی شرلوک هلمز ۱۹۶۹ را ساخت.
بیش از ۵ دهه در عرصه سینما حضوری درخشان داشت و پیش از مرگ در ۲۷ مارس ۲۰۰۲ در ۹۵ سالگی، توانست ساخت ۶۰ فیلم را در کارنامه سینمایی اش به ثبت برساند.
شوخی های وایلدر در خلال كار نیز زبانزد بود و هیچ كدام از هنرپیشه های فیلم هایش، او را در سر صحنه از یاد نبرده اند. ویلیام هولدن در نقل قولی معروف او را فردی با ذهنی پر از تیغ می خواند و تونی كرتیس او را فردی صریح اللهجه می داند و داستانی را برای تأكید بر این قضیه یادآور می شود. در اوایل دهه ،۱۹۹۰ پسر ۲۳ ساله تونی كرتیس به نام نیكلاس بر اثر مصرف بیش از حد هرویین جان سپرد. كرتیس به شدت از این قضیه متأثر شد و چهار ماه پس از این حادثه وایلدر را در رستورانی دید و پیش او رفت و گفت: «بیلی من پسرم را بر اثر مصرف بیش از حد موادمخدر از دست دادم»
و وایلدر در پاسخ به او گفت: «او مصرف هروئین را از زن هرزه ات یاد گرفت!»
كرتیس از این قضیه شوکه شد چون گرچه وایلدر تا حدی حقیقت را بیان كرد ولی شاید نبایستی تا این حد به صراحت این قضیه را مطرح می كرد.
آخرین تصویر ثبت شده وایدلر به همراه معشوقه اش
|
در نهایت این کارگردان بزرگ در سال ۲۰۰۲ ویلای شخصی اش چشم از جهان فرو بست.
|