evo(evil)lution .رفته بودیم شمال یه روستا اونجا فامیل داشتیم یه مدت موندیم
یه خونه متروکه ای بود که بعضیا میگفتن تسخیر شده، بزرگ بود
معمولا کسی داخلش نمیرفت
داشتم با ۵ تا از دوستام تو شمال نزدیکش فوتبال بازی میکردم که توپمون افتاد تو حیاط اون خونه
چون تنهایی میترسیدیم بریم، همه با هم رفتیم داخل خونه توپو برداشتیم اومدیم بیرون، داشتیم میومدیم بیرون دیدم یه عروسک خرگوش پشت پنجرس که انگار داشت مارو نگاه میکرد
فکر چیزایی مثل خونه تسخیر شده و اینا نبودیم
خلاصه برگشتیم و دوستام رفتن منم رفتم خونه فامیلامون تو شمال که اونجا مونده بودیم با خانواده
شب که خوابیدم، خواب دیدم تو یه اتوبوسم که داره حرکت میکنه بهمراه بقیه دوستام
رو سینه مون از ۱ تا ۶ شماره زده شده بود
من شماره ۵ بودم
کنارش هم یه چیزی نوشته بود با این مضمون:
شماره ۱: سکته
شماره ۲: اتش سوزی
شماره ۳:ضربه مغزی
شماره ۴: گاز گرفتگی
شماره پنج: غرق شدن
شماره ۶: زخم با سلاح سرد
و اونجا یهو اتوبوس واستاد و یه موجودی که رو دو پا راه میرفت و سرش مثل خرگوش بود وارد شد، شکل همون خرگوش پشت پنجره اون خونه قدیمی
تاریک هم بود پوستش نمیشد زیاد قیافشو دید
وارد شد و رفت سمت نفر اول، ترسیده بودیم ولی هیچکدوم نمیتونستیم حرکت کنیم، انگار قدرت تکون خوردن نداشتیم، دستشو گذاشت رو قلب نفر اول، سکته کرد و مرد
جسدشو برداشت با خودش برد بیرون اتوبوس و اتوبوس دوباره راه افتاد
بعدش از خواب بیدار شدم
خواب تخمی ای بود
حدودای ظهر بود که میخواستم دوباره با بچه ها برم فوتبال فهمیدم همون دوستم بر اثر سکته قلبی مرده
راجع به خوابم با کسی صحبت نکردم چون قطعا کسی باور نمیکرد
اون روز بعد از ظهر خوابیدم و خوابم خیلی اروم بود
فکر کردم یه الهامی چیزی بهم شده که تونستم مرگ دوستمو از قبل پیش بینی کنم و ربطی به خرگوش و نفرین و اینا نداره
تا دو شب بعدش هم خواب هام اروم بود
شب سوم خوابیدم و دوباره خودمو تو اتوبوس دیدم، خرگوش اومد و نفر دوم رو سوزوند
دوباره بیدار شدم
و میدونستم چی منتظرمه، بله اون شب دوستم با شماره ۲ بر اثر اتش سوزی مرده بود
ما ۴ نفر دوست باقی مونده جمع شدیم و راجع به خواب با هم صحبت کردیم، اونا هم همون خوابو میدیدن
شاید ما واقعا طلسم شدیم
و چه ارتباطی با اون خونه قدیمی داره؟
و نحوه مرگ من، اگه قراره بمیرم پس با غرق شدنه، مرگ بقیه تو اتوبوس ممکنه ولی غرق شدن تو اتوبوس ممکن نیست
چقدر تا ایستگاه مرگ بعدی وقت داریم؟
در حالی که جرات خوابیدن نداشتم تصمیم گرفتیم با بقیه بچه ها دوباره به اون ملک بریم و بیشتر پرس و جو کنیم
ایا بالاخره میتونیم راز پشت اون مرگ هارو پیدا کنیم درحالی که با سرعت به سمت ایستگاه مرگ بعدی نزدیک میشیم؟