برگردان یادداشت اسکای با کمی دخل و تصرف - Why is Sterling still underrated
به ندرت پیش می آید که یک بازیکن، دو انتقال در بین باشگاه های تاپ سیکس را تجربه کند و از آن نادرتر، وضعیتی است که همچنان نسبت به این انتقال با دیده شک و تردید نگاه شود.
چرا انتقال رحیم استرلینگ چنین حسی را به وجود می آورد؟
در روزهای گذشته، چلسی از رحیم استرلینگ به صورت رسمی رونمایی کرد و او تبدیل به اولین خرید دوران تاد بوهلی در چلسی شد.
وینگر انگلیسی آمار قابل توجهی در سیتی دارد. او در پنج فصل گذشته به طور میانگین ۲۲ گل در هر فصل به ثمر رسانده و پس از لیونل مسی و سرخیو آگوئرو، سومین گلزن برتر در بین بازیکن های پپ گواردیولا به شمار میرود.
با این وجود، طرفداران سیتی از رفتن استرلینگ آشفته به نظر نمی رسند و طرفداران چلسی نیز او را با خوشحالی نپذیرفته اند. رحیم ۲۷ سال سن دارد و نشان داده که می تواند در هر ۳ پست جلویی بدرخشد؛ اما هیچگاه به عنوان یک بازیکن بزرگ شناخته نمی شود.
این مسائل ما را به یک نتیجه گیری می رساند: به رحیم استرلینگ توجه کافی را دریافت نمی کند و بازیکنی قدرنادیده (آندرریتد) است.
دلایل مختلفی برای دست کم گرفته شدن رحیم بیان می شود.
اینکه او بارها مورد توهین نژادی قرار گرفته و بعضی وقت ها نیز، در مورد تصویر ارائه شده از سفیدپوستان و رنگین پوستان و تفاوت آن در رسانه صحبت می کند.اگرچه دلایل دیگری نیز برای عدم محبوبیت او وجود دارند، می توانیم یک توضیح ساده و سرراست برای کم ارزش دانستن استرلینگ پیدا کنیم.
ممکن است که مردم، در مورد تمام کنندگی و گلزنی درک اشتباهی داشته باشند و استرلینگ بیشترین ضرر را از این دیدِ اشتباه دریافت کرده است.
می توانید در یوتیوب کلیپ هایی را پیدا کنید که موقعیت های از دست رفته استرلینگ در نزدیکی دروازه را نشان می دهد.
با وجود ۱۳۱ بار گلزنی، هواداران سیتی بارها به خاطر موقعیت های از دست رفته او خشمگین شده اند و نامطمئن بودن او در مقابل دروازه، آن ها را آزرده است.
اما این نظریه بر اساس یک تصور غلط شکل می گیرد.
طرفداران فوتبال در مورد احتمال به گل رسیدنِ موقعیت ها و درصد موفقیت آن ها به شدت اشتباه می کنند. خیلی اوقات می شنویم که گزارشگر بعد از خراب شدن موقعیت می گوید:« این باید گل میشد!» و ۹۰ درصد مواقع نیز ما او را تأیید می کنیم.
اما روش گلهای مورد انتظار - Expected Goals - که صدها و یا هزاران موقعیت مشابه را تحت نظر می گیرد و بررسی می کند، به ما نشان می دهد که قطعیتِ گفته شده در مورد فرصت ها به هیچ وجه وجود ندارد. آن سانتری که از جلوی دروازه می گذرد و تنها یک تقه برای رسیدن به تور نیاز دارد، معمولا با شانس ۳۰ درصدی تبدیل به گل می شود. تک به تک در زاویه ای مناسب که تمامی بازی انتظار آن را کشیده اید، معمولا با نرخ کم تر از ۵۰ درصد دروازه بان را مغلوب می کند.
خب این داستان چه ربطی به استرلینگ دارد؟
بازی وینگر ۲۷ ساله بر اساس موقعیت هایی شکل گرفته که مردم انتظار دارند تمامی آن ها گل بشود. همه گل های رحیم در فصل گذشته درون باکس به ثمر رسیده اند و اکثر آن ها در محوطه شش قدم بوده اند. گل هایی که او به ثمر می رساند بسیار آسان به نظر می رسد، همچنین موقعیت هایی که او از دست می دهد.
از زمان حضور گواردیولا در انگلیس، استرلینگ یکی از ۸ بازیکنی است که بیشتر از ۸۰ گل در لیگ برتر به ثمر رسانده است. اما گل ها و فرصت هایی که رحیم به دست آورده، با دیگران تفاوت خاصی دارد.
اگر مقدار گل مورد انتظار - xG - را تقسیم بر تعداد شوت های یک بازیکن کنیم، کمیتی جدید به وجود می آید. این ویژگی نشان می دهد که هر شوت بازیکن، چه مقدار شانس برای باز کردن دروازه حریف خواهد داشت. جیمی واردی و رحیم استرلینگ، دو بازیکنی هستند که به ازای هر شوت، مقدار xG قابل توجهی دارند.
به عنوان مثال موقعیتی که واردی به دست می آورد و شوتی که او می زند شانس بیشتری نسبت به شوت صلاح یا هری کین دارد. کین و صلاح بازیکنانی هستند که شوتزنی از فواصل دور را امتحان می کنند، و زمانی که شوت آن ها از پشت ۱۸ وارد دروازه شود، هواداران به وجد می آیند.
استرلینگ همانند جیمی واردی، رویه متفاوتی دارد. به طور میانگین، هر شوت او ۰.۱۸ xG می ارزد، در حالی که این رقم برای کوین دی بروین ۰.۰۸ می باشد. وینگر جدید چلسی شوت های مطمئن تری می زند و شانس خود را بیشتر درون باکس امتحان می کند.
وقتی یکی از ضربه های اعجاب آور کوین به تور دروازه بچسبد، تبدیل به قهرمان می شود. اما آیا این به معنای بهتر بودن دی بروین در تمام کنندگی است؟ جواب این سوال شاید شما را شگفت زده کند.
طبق آنچه که Opta آن را موقعیت بزرگ یا Big Chance معرفی می کند؛
در شش فصل گذشته رحیم استرلینگ ۱۳۲ موقعیت بزرگ داشته که ۶۳ تا از آن ها را گل زده است. (نرخ تبدیل ۴۷.۷۳)
جالب است بدانید که این نرخ برای محمد صلاح، وینگر "گلزن" لیورپول ۴۷.۹۸ و برای دی بروین ۴۸.۴۸ می باشد.
در واقع، نرخ تبدیل این موقعیت ها برای رحیم بالاتر از عدد سادیو مانه و بسیاری از هم تیمی های او در سیتی است، بازیکنانی نظیر گابریل ژسوس، ریاض محرز، برناردو سیلوا و فیل فودن.
تمام کنندگی او از رده متوسط بالاتر قرار می گیرد. موقعیت های او زیر نظر گواردیولا در لیگ انگلیس ۸۱.۸۲ گل مورد انتظار تولید کرده و رحیم ۸۵ گل برای سیتیزن ها به ثمر رسانده است.
چرا این برداشت دور از واقعیت به نظر می رسد؟
شاید پاسخ در موقعیت های از دست رفته باشد. ۶۹ موقعیت بزرگ از دست رفته، با توجه به اوپتا.
دو بازیکنی که بیشترین موقعیت بزرگ را از بازه زمانی ۲۰۱۶ (ورود پپ) تاکنون از دست داده اند، محمد صلاح و هری کین هستند؛ با این تفاوت که آن ها می توانند از موقعیت های کوچک تر و دور از انتظار نیز گلزنی کنند.
در مورد استرلینگ، ذهن معمولا موقعیت های از دست رفته را به یاد می آورد و اعتباری بابت گل ها به او داده نمی شود؛ که خود اشتباه دیگری است.
انتخاب و حضور در موقعیت هایی که منجر به گل بشود، یک مهارت به حساب می آید.
بازیکنی مثل جک گریلیش را در نظر بگیرید. ارقام گلزنی او ناامید کننده هستند، زیرا که گریلیش توانایی یا تمایل به حضور در موقعیت های ذکر شده را ندارد. اگر چه کاپیتان سابق استون ویلا به خاطر تعداد پایین گل و پاس گل سرزنش می شود، اما همچنان او را یک بازیکن باکلاس به حساب می آورند؛ زیرا او را هیچگاه در موقعیتی که بخواهد توپ را از جلوی دروازه به آسمان بکوبد ندیده اند.
او همانند استرلینگ گل نمی زند، و همانند او نیز موقعیت از دست نمی دهد.
تمامی این ها از رحیم استرلینگ تصویر یک بازیکن بی مصرف ارایه می دهد، بازیکنی که نمیتواند موقعیت ها را تبدیل به گل کند در صورتی که آمار با این ادعا همخوانی ندارد.
سیتیزن ها بر این باورند که با تمام کنندگی بهتر، گل های بیشتری می زنند، اما ممکن است که فقدان رحیم استرلینگ در این تیم حس شود و آن ها گل های «ساده» ای را که به ثمر می رساندند از دست بدهند.
و چلسی می تواند از این بازیکن بهره ببرد.