اختصاصی طرفداری - کریستیانو رونالدو حالا همه چیز را به لیونل مسی، رقیب همیشگی اش، باخته. جام جهانی تنها یکی از این مسائلی است که او مغلوب لیونل مسی شده. فراتر از جام جهانی، او اعتبار و سال های آخر دوران حرفه ایش را نیز به کل به نابغه آرژانتینی باخته و تاریخ همواره نشان داده که نحوه تمام کردن و به انتها رساندن هر چیزی، تاثیر زیادی در به خاطر آوردن دوباره آن در اذهان دارد و حالا مردم فوتبال دوست در سراسر دنیا تنها یک چیز را در خصوص دوران حرفه ای این دو اَبَر ستاره به یاد خواهند آورد: لیونل مسی در اوج اقتدار و کریس رونالدو در اوج (!) ذلت.
همه چیز در این خصوص اما به شخصیت متفاوت این دو بازیکن مربوط می شود. کریس رونالدو بار دیگر نشان داد که بر خلاف رقیب دیرینه اش آدم «سَیاسی» نیست و نمی تواند هم باشد. نه مشاوران درست و حسابی اطرافش را گرفته (به خواهر اعجوبه اش رجوع شود) و نه خودش علاقه دارد کمی در رفتارش تجدید نظر کند. کریس رونالدو البته از ابتدا همین گونه بود. یک آدم رک، بی پرده و سرراست که هیچ ترسی از بیان آن چیزی که می اندیشد و به آن اعتقاد دارد، نداشته. همه چیز اما در این دنیا این گونه نیست. سرراستی، رک بودن و صداقت همیشه نمی تواند بهترین گزینه باشد. گاهی آدم نیاز دارد، «سَیاس» باشد، مشاوره بگیرد، احتیاط کند و به این نتیجه برسد که سن و سال می تواند تغییر زیادی در شرایط دوران حرفه ایش ایجاد کند.
کریس رونالدو مدت هاست که تصمیمات اشتباه می گیرد. او اگر کمی سیاست بلد بود، اصلا نباید از رئال مادرید خارج می شد. رئال مادرید بهترین بستر و فضا برای درخشش رونالدو محسوب می شد اما ستاره پرتغالی نمی دانست و کسی هم نبود که به او بگوید باید از این فرصت همچنان استفاده کند. او مثل همیشه رک و بی پرده بود، با فلورنتینو پرز زاویه پیدا کرد و ترجیح داد چالش جدیدی را آن هم در سال های آخر دوران حرفه ایش، تجربه کند. ترک رئال مادرید در 34 سالگی مهم ترین اشتباه رونالدو بود. بازیکنی که نتوانست این مساله را درک کند که با بالا رفتن سن و سال، برای ادامه آن درخششی که انتظار دارد، نیاز به بستر مطمئنی است و دنبال چالش جدید رفتن، دست کم در این سن و سال، ریسک های بسیار زیادی در پی خود دارد.
رونالدو در یوونتوس و پس از آن در منچستریونایتد نیز مملوء از تصمیمات و رفتارهای اشتباه بود. نحوه جدایی او از یوونتوس بار دیگر اثبات کرد که ستاره پرتغالی هیچ سیاستی در رفتارهایش ندارد. انتخاب منچستریونایتد در شرایطی که فردی مثل اوله گونار سولسشر با رزومه حضور در کاردیف، هدایت آن را عهده دار بود، یکی دیگر از تصمیماتی است که نشان می دهد ستاره پرتغالی هیچ بینش و دورنمایی در انتخاب هایش نداشته و صرفا به دنبال کارهای رمانتیک است. مشکل بعدی نیز این است که او حتی حاضر نشد پای همین انتخاب های اشتباهش نیز بماند. این رک بودن و سرراست بودن، اینجا تبدیل به سلاحی علیه رونالدو می شد.
ستاره پرتغالی فصل جدید را نیز در شرایطی آغاز کرد که 37 سال سن داشت. یونایتد با اریک تن هاخ، روند تازه و پروسه واقعی را آغاز کرده بود که رونالدو می توانست نقش مهم و کلیدی را در آن ایفا کند. اما باز هم جاه طلبی بی مورد و سرراست بودن بی مورد کار دست او داد. رونالدو 37 ساله باز هم درک نکرد که 37 ساله است. باز هم درک نکرد که در چه بستری حضور دارد و چگونه می تواند ایفای نقش کند. او باز هم خود واقعی اش را نشان داد و در شرایطی که می توانست به یونایتد کمک کند، شرایط را پیچیده کرد. کریس رونالدو همچنان انتظار داشت تا در 37 سالگی در تمامی بازی ها بازی کند، در تمامی بازی ها فیکس باشد و نفر اول و آخر میدان محسوب شود. غافل از اینکه سن و سال با هیچ فردی شوخی ندارد. جدی نگرفتن شرایط و سن و سال در نهایت یک تصمیم اشتباه دیگر را نیز در پی داشت تا رونالدو به عمد در مصاحبه با رفیقِ شومنش عطای حضور در یونایتد را به لقایش ببخشد. یک اجرای فاجعه و اشتباه دیگر.
جام جهانی نیز به بدترین شکل برای او پیش رفت. او در بازی مقابل کره جنوبی باز هم اشتباه کرد و در شرایطی که به هیچ عنوان نیاز به «زبان بدن» پس از تعویض نبود، این کار را انجام داد تا بار دیگر فشارها را افزایش دهد. حالا رونالدو در شرایطی که لیونل مسی قهرمان جام جهانی شده و در یک هشتم نهایی لیگ قهرمانان اروپا نیز قرار است به میدان برود، هیچ تیمی ندارد و اتفاقا تمامی فشارها را نیز روی خودش افزایش داده است. این نتیجه رفتار بازیکنی است که هیچ سیاستی ندارد، به گرفتن هیچ مشاوره ای اعتقاد ندارد و همیشه می خواهد خود واقعی و اعتقادات واقعی اش را نشان دهد.
در نقطه مقابل اما شما به لیونل مسی و رفتارهایش نگاه کنید. لیونل مسی علاوه بر اینکه در فوتبال نابغه است، نشان داده که در سیاست ورزی نیز بسیار کار کشته عمل می کند و هیچ انتخاب اشتباهی ندارد. فقط او می توانست یکی از بیش ترین دریافتی های تاریخ یک ورزشکار را از یک باشگاه بگیرد، ذره ای از حق و حقوقش کوتاه نیاید، انواع و اقسام بند وفاداری و پاداش بگیرد، باشگاه را در روزهای بحران مالی ناشی از کووید (که مسائل مالی شخصی اش یکی از علت های اصلی است) تنها بگذارد، هنوز هم از باشگاه از لحاظ مالی طلبکار باشد و در نهایت با یک گریه تر و تمیز در مراسم خداحافظی سر و ته قضیه را هم بیاورد و پس از آن نیز بگوید که خب باشگاه از من نخواست تا برایش مجانی بازی کنم! پس از آن نیز در انتخابی بسیار هوشمندانه راهی باشگاهی همچون پاری سن ژرمن شود. به این ترتیب هواداران بارسلونا همچنان عاشق لیونل مسی هستند، در فینال جام جهانی نیز طرفدار او بودند و هنوز هم حاضر هستند تا او بار دیگر راهی تیمشان شود. این دقیقا همان چیزی است که کریس رونالدو هیچ گاه نتوانست آن را به رفتارهایش اضافه کند. شبیه رفتاری که لیونل مسی در مراسم آخرین توپ طلایش از خود در قبال لواندوفسکی نشان داد و در این یادداشت به طور مفصل درباره آن صحبت کردم.
ستاره خاموش شده پرتغالی حالا تنها می تواند در باشگاه از خودش فیلم بگیرد و بدنش را به این و آن نشان دهد در شرایطی که رقیب همیشگی اش هم قهرمان جام جهانی شده، هم چند جام دیگر در فوتبال داخلی فرانسه برایش گارانتی شده و هم می تواند شانسش را در لیگ قهرمانان اروپا با یکی از بهترین ترکیب های ممکن امتحان کند. او احتمالا توپ طلای بعدی را نیز خواهد گرفت و افسانه را کامل خواهد کرد. ستاره سابق حالا بهتر می تواند رفتارهایش را مرور کند. مجموعه رفتارهایی که از اختلاف با فلورنتینو پرز شروع و به جدایی اش از رئال مادرید ختم شد و او را پیش هواداران این تیم اسپانیایی منفور کرد (مقایسه شود با سیاست ورزی های استثنایی لیونل مسی در قبال بارسلونا). جدایی از یوونتوس و یونایتد نیز دقیقا کپی برداری از هم بود و او را در بین هواداران این دو تیم نیز منفور کرد. ستاره خاموش شده پرتغالی حالا از اینجا مانده و از آن جا رانده شده است و این پایان جدال او و لیونل مسی به عنوان دو تن از بهترین فوتبالیست های تاریخ است. برنده می تواند گاهى در آخرین سال ها و روزهای نبرد مشخص شود. این مسئله ای بود که لیونل مسی به بهترین شکل آن را درک کرده بود و اتفاقا رونالدو نیز به بهترین شکل آن را درک نکرده بود! حالا النصر عربستان رونالدو را می خواند و این به معنای یک پایان دردناک خواهد بود. خانم ها و آقایان، به لیونل مسی به عنوان برنده مطلق و نهایی این جدال جذاب و طولانی، تبریک بگویید.