سال ۲۰۲۳ درحال شکل گیری به یکی از مهمترین سالهای تاریخ لیورپول است. تصمیماتی که باید گرفته شود مسیر تاریخ آن را برای مدت طولانی تغیر خواهد داد. کلیدی ترین تصمیم انتخاب FSG برای ماندن یا رفتن است. برای من واضح است، بروید.
برخی با این نظر موافق نیستند اما آنها(FSG) کارهای فوق العادهایی برای لیورپول انجام داده اند. از جمله استخدامهایی نظیر کلوپ و ادواردز، آنفیلد مدرن، ارتقا امکانات آموزشی، بهبود ساختارهای مدیریتی و رشد جریان درآمدهای کلیدی.
با این حال ما مشخصاً در مقطعی هستیم که مدل FSG دیگر برای اهداف باشگاه مناسب نیست. زمانی که لازم بود ثبات را به باشگاه آوردند اما تلاشهای آنها برای اطمینان از اینکه مدل مالی خودپایدار میتواند لیورپول را رقابتی کند صراحتاً شکست خورده است.
پروژه سوپرلیگ هم که برای ارائه یک ورژن معقول مالی و سایر ایدههای رادیکال تر برای کاهش فاصله با باشگاههایی که از نظر مالی خیلی متفاوت تر عمل میکنند شکست خورد و آنطور که FSG انتظار داشت پیش نرفت دقیقاً همانند پروژه بیگ پیکچر (Big Picture) كه طرح مشترک لیورپول و منچستریونایتد برای یک سری تغیرات در لیگ و سایر جامها بود در سال ۲۰۲۰.
در همین حال، قوانین قدیمی فیرپلی مالی یوفا در حال حذف شدن است و راه را برای مجموعه جدیدی از مقررات باز میکند که در نهایت کار را برای باشگاههایی که مالکان آنها دوست دارند راههای خلاقانه برای افزایش درآمد را به کار گیرند، آسانتر میکند، که دوباره مدل FSG را کمتر رقابتی میکند.
سیتی، چلسی و نیوکاسل با مقدار قابل توجهی سرمایه گذاری مالک فعالیت میکنند. آرسنال در سالهای اخیر از یک مدل خودکفا به مدلی که مالک در باشگاه خود سرمایهگذاری میکند، تغیر فعالیت داده است. حتی مالک تاتنهام تابستان گذشته مبلغ زیادی را برای اسپرز سرمایه گذاری کرد.
منچستر یونایتد تنها باشگاهی است که مالکانش رسماً از این تیم پول خارج میکنند. با این حال مدل آنها هم درصورت فروش منچستريونايتد شبیه به سایر رقبا خواهد شد و آنوقت لیورپول به عنوان پرچمدار خودپایداری مالی باقی خواهد ماند.
بنابراین، چشمانداز مالی در حال تغییر است و به یک مسابقه تسلیحاتی بزرگ تبدیل میشود. بدیهی است که خرج کردن پول مسائل را حل نمیکند و موفقیت را تضمین نمیکند. نگاه کنید که یونایتد در دهه گذشته چقدر از نظر مالی بی ملاحظه بوده است. تابستان گذشته چلسی بیش از هر تیم دیگری هزینه کرد.
همه آنچه گفته شد به این منظور است که اگر رویکرد یک باشگاه برای جذب نیرو درست باشد، همانطور که لیورپول به طور کلی در زمان حضور کلوپ بوده است، وقتی پولی هم خرج میشود، به خوبی و به طور موثر خرج میشود. با این حال، همانطور که خود کلوپ پذیرفته است، برای رقابت به پول نیاز است.
هزینه خالص تیم از سال ۲۰۱۹ به بعد در مقایسه با رقبا را می توان به بهترین حالت، ناچیز توصیف کرد و این تا حدی توضیح میدهد که چرا باشگاه اکنون در شرایطی قرار گرفته است که در دو یا سه پنجره نقل و انتقالات بعدی نیاز به خریدهای بزرگ و ترمیم در تیم دارد.
اگر بخواهیم در حق FSG منصفانه قضاوت کنیم، آنها تماماً مقصر نیستند. کلوپ تاثیر زیادی در عدم سرمایه گذاری مالکان در تیم داشته است و بخشی از آن بخاطر وفاداری و ایمان به بازیکنانی است که سالها به او خدمت کردهاند.
با این حال مالکان باید محکمتر از مدیری حمایت میکردند که در مدیریت تیم عاطفه و احساسات کمتری به خرج دهد و واقع بین تر باشد تا این اطمینان حاصل شود که تیم روبه افزایش میانگین سنی نمیرود؛ جایی که الان هستیم.
واضح است که باشگاه به سرمایه گذاری عمده در خط هافبک نیاز دارد. کلوپ آشکارا و به شدت آرزوی جود بلینگهام را دارد و او را کلید دوران بازسازی خود در تیم میداند. با این حال، باید خریدهای کلیدی بیشتری از بازیکنان جوان تر درجه یک انجام شود که میتوانند در کلاس جهانی قرار گیرند.
مایکل ادواردز اخیراً به خانه جدیدی در چشایر (منطقه ای اعیان نشین مابین لیورپول و منچستر) نقل مکان کرده است. با اعلام جدایی جولین وارد و ایان گراهام هم، حسی از جمع شدن یک گروه قدیمی دوستانه و مستعفی از لیورپول وجود دارد.
منبعی که ادواردز را به خوبی می شناسد اما ترجیح می دهد نامش فاش نشود زیرا ممکن است به این دوستی خیانت کند، پاسخ را نمی داند اما می گوید: «فقط می توانم بگویم ادی یک استراتژیست است. چیزهای اطراف او تصادفی اتفاق نمیافتد.»
[Simon Hughes/The Athletic]
این مطلب توسط لیورپول ایرانی تهیه شده است