فصل برای لوس بلانکوس عملا به پایان رسیده است. رئال مادرید در این فصل موفق به کسب سوپرکاپ اروپا، جام باشگاه های جهان و کوپا دل ری شد.. در لالیگا قافیه را با فاصله زیاد به بارسلونا باخت و در نیمه نهایی لیگ قهرمانان اروپا شکست سنگینی را مقابل منچسترسیتی تجربه کرد. فصلی پر فراز و نشیب.
فصلی کاملا معمولی برای مادرید!
کسب سه جام و از دست دادن سه جام دیگر فصلی معمولی برای شاگردان آنچلوتی رقم زد و نمیتوان آن را فصل ضعیفی بیان کرد. رئال در این فصل از تونل وحشتی در کوپا دل ری گذر کرد: ویارئال ، اتلتیکو مادرید و بارسلونا! بازی هایی برای ثبت در تاریخ رقم زد: تحقیر لیورپول در آنفیلد، تحقیر بارسلونا در نیوکمپ..
البته که باخت سوپرکاپ به بارسلونا، باخت های نا امید کننده مقابل ژیرونا و وایکانو و شکست سنگین در منچستر از نقاط ضعف این فصل بودند.
مقصر چه شخصی بود؟ فلورنتینو پرز؟
نقل و انتقالات باشگاه در تابستان باعث تقویت تیم شد اما کامل نبود! جذب اورلین شوامنی و جدایی کاسمیرو تصمیم بدی نبود (با توجه به سن کاسمیرو) . جذب رودیگر و تمدید قرارداد ها روند مثبتی در این مورد بود. اما ضعف ها... مهم ترین و مشهود ترین ضعف مادرید در بخش هجومی تیم بود. شکست عجیب در انتقال کیلیان ام باپه تقریبا تمامی فرصت های تیم را جهت جذب بازیکنایی از جمله ارلینگ هالند، دوشان ولاهوویچ و ... را از دست داد. جذب فولبک نیز با اعتماد به داشته های نه چندان آماده رد شد و بازیکنی جذب نشد. با توجه به ضعف عیان تیم در این دو پست میتوان گفت مدیریت در خصوص عدم جذب مهاجم و دفاع راست و ندادن عمق مناسب به ترکیب ( بسیار حیاتی برای بردن لیگ ) تا حدودی مقصر از دست رفتن لالیگا و حتی UCL بود.
کارلو آنچلوتی ؟
دلیل اصلی درخشش و ضعف مادرید اینجاس! ایتالیایی با دست خالی تیم را قهرمان کرد.. به موفقیت رساند، شب های جادویی رقم زد و با لجاجت و اصرار بر ترکیب ثابت، شانس موفقیت بیشتر را از تیم گرفت!
ضعف بزرگ رئال مادرید بازی کردن والورده در وینگر راست بود.. شاید این تفکر رئال را در فصل اول کارلتو موفق کرد اما در فصل دوم به وضوح پتانسیل تیم را کاهش میداد..
والورده یکی از ستون های اصلی رئال مادرید است و شرایط مادرید با شرایط فده به هم گره خورده است.. روز خوب اروگوئه ای روز خوب رئال است و روز بدش، قطعا روزی دلنشین برای لوس بلانکوس نخواهد بود. بازی کردن والورده در وینگر راست چند شرایط را برای رئال رقم میزد :
۱) کاهش توان هجومی. والورده وینگر گلزن و تخصصی نیست و عملا تمام بار حمله به دوش وینیسیوس بود.. به این شکل مهار وینیسیوس و در نتیجه مهار رئال مادرید ساده تر بود.. به مانند ترفندی که ژاوی برای الکلاسیکو ها در نظر داشت
۲) کاهش توان در میانه زمین. یکی از فاکتور های تحسین برانگیز والورده دوندگی فوق العاده این بازیکن است و این موضوع به خط هافبک مسن متشکل از کروس و مودریچ کمک فراوانی میکرد.. به نوعی باعث میشد کار در حمل توپ، پرس و حتی بازپس گیری راحت تر باشد.
3) کاهش توان دفاعی. والورده در دفاع بسیار به کارواخال کمک میکرد.. درواقع مچ شدن فده و کارواخال باعث به بن بست رسیدن تیم مقابل برای حمله از جناح چپ میشد..
عملا بازی دادن به والورده و بدتر از آن اصرار به این کار رئال را از چندین برد محروم کرد.. در چندین پست به رئال ضربه زد... جالب تر آنجا بود که هر بار پس از تغییر ترکیبت و بازی دادن به رودریگو / آسنسیو به عنوان وینگر راست و والورده به عنوان هافبک تیم نتیجه میگرفت اما باز هم کارلتو نظرش عوض نمیشد! این مورد حتی در فصل قبل نیز به چشم میآمد.. به کامبک های رئال مادرید نگاه کنید: پاری سن ژرمن، چلسی و منچسترسیتی همگی با حضور دو وینگر تخصصی و فده در هافبک رقم خوردند.تفاوت بازی رئال مادرید و بارسلونا را در سوپرکاپ و بازی برگشت کوپا دل ری را در نظر بگیرید.به بازی های رئال مادرید مقابل لیورپول و چلسی نگاه کنید
لوس بلانکوس عملا از پتانسیل خود در این زمینه استفاده نکرد و همین مورد کوچک باعث از دست رفتن لالیگا شد.. باعث از دست رفتن سوپرکاپ اسپانیا و در نهایت رقم نخوردن فصل آنطور که مد نظر مادرید بود!
بازیکن های تیم؟
احتمالا ضعیف ترین حالت. کورتوا همچون فصول گذشته بهترین بود. رودیگر تاثیر گذار، آلابا خوب، میلیتائو از بهترین ها بود.. (به جز اواخر فصل). شرایط باقی مدافع ها هم همینطور بود. در خط هافبک بازیکنی نمایشی نداشت که موجب به شکست تیم شود. در خط حمله نیز به همین شکل (به استثنا کریم بنزمای افت کرده در اواخر فصل) و کمتر کسی عامل شکست های رئال مادرید در فصل جاری را بازیکنان این تیم میداند.
