اختصاصی طرفداری | برای ما، یک تورنمنت تابستانی با ویژهنامههای کاغذی و دیجیتال، ویژهبرنامهها و کارشناسان معروف تلویزیونی، زرقوبرق عناصر بصری مسابقات، اسپانسرها، تبلیغات ستارگان و... تعریف میشود.
از بازی لوییس فیگو رودرروی فرانچسکو توتی در تیزر نایکی برای یورو 2004 تا صفآرایی فرانتس بکن باوئر و میشل پلاتینی در کلیپ تیمگایست آدیداس 2006. از پوسترهای ویژهنامهٔ کیهان ورزشی تا مقالات تحلیلی ورد ساکر پیش از شروع جام. برای گروهی دیگر اما داستان تورنمنتها کمی متفاوت است. برای خورههای سفرهای جهانی به تورنمنتها، مسافران استادیوم در سرتاسر دنیا و طرفدارانی که هرطورشده میهمان ویژهٔ ضیافت تابستانی با بلیتهای رنگارنگ خود هستند. برای مردی به نام ادموند کاینر، آلمانی با سابقهٔ 30 سال سفر مداوم به تمام تورنمنتهای بزرگ فوتبالی...
کاینر با پرچمی بزرگ سفر میکند. روی پرچم کاینر، 19 پرچم کوچکتر به نشانهٔ 19 کشور میزبان تورنمنتهای تابستانی نقش بسته؛ از جام جهانی 1990 ایتالیا تا جام جهانی 2014 برزیل. از جام جهانی زنان 2015 در کانادا تا یورو 2016 در فرانسه. کاینر پس از تجربهی درخشان تابستان قبل و رکوردشکنی در یورو 2022 انگلستان، این روزها به همراه پرچم خود در حوالی بریزبین و آکلند و سیدنی میچرخد.
فضای مسابقات جام جهانی امسال، همانی است که یک مسافر تابستانی دوست دارد. شهرهایی بافرهنگ و رسوم متفاوت. قیمت معقول بلیتها و طرفدارانی از 32 کشور جهان. کاینر که خود زمانی در دههٔ 90 مربی یک تیم فوتبال زنان به نام برک بوده، ابتدا خاطرات درخشان سال قبل را در انگلستان اینطور وصف میکند:
در بازیهای زنان، اغلب، خبری از آشوبگران متعصب نیست. مردم محلی در شهرهای برنتفورد، ام کی دانس و شفیلد عاشق فوتبال بودند و ما را بهعنوان مسافران خارجی به فرهنگ و آدابورسوم شهر خود دعوت میکردند... در چنین شهرهایی، خبری از معابد بزرگ فوتبال نیست و ما در ورزشگاههایی کوچک اما مملو از تماشاگر بازی را تماشا میکردیم.
کاینر، خاطرات جام جهانی زنان در کانادا 2015 را با بازیهای امسال قیاس میکند. جایی که آلمان برابر فرانسه در یک بازی دراماتیک به میدان رفت:
من و همسرم بلیت تا بازی فینال را رزرو کرده بودیم مطمئن بودیم که آلمان به جمع 8 تیم برتر خواهد رسید؛ اما از آنجا به بعد کار سخت بود. بازی با فرانسه، برای هر دوی ما معرکه بود. ورود به مراحل نفسگیر یک تورنمنت بزرگ... عقب افتادن آلمان، بازگشت به بازی در 6 دقیقهٔ پایانی با گل سلیا ساشیچ و ضربات حساس پنالتی. جایی که نادین آنگرر پنالتی آخر فرانسویها را مهار کرد... جو آن بازی در استادیوم قدیمی المپیک مونترال غیرقابلتوصیف بود...
بازی بعدی آلمان در جام جهانی 2015 آنقدرها هم خوشایند نیست. شکست 2-0 برابر آمریکا و البته دو خاطرهٔ شخصی خوب برای کاینر:
همه در کانادا طرفدار آمریکا بودند و متأسفانه آن بازی را باختیم. من در گوشهای از ورزشگاه با پرچم خودم بودم و دوربینهای تلویزیونی تصویرم را شکار کردند. پس از بازی هم آلموت، گلر ذخیرهٔ آلمان به سمت تماشاگران آمد و دستکشهای را بهسوی ما پرتاب کرد. خوششانس بودم که توانستم دستکشهایش را بگیرم!
سپس کاینر از روزهای آغازین عشق توأمان خود به بازی فوتبال، سفر و حال و هوای استادیومهای فوتبال میگوید:
من از کودکی برای طرفداری از شالکه در گلزنکرشن با پرچمی که خودم ساخته بودم و عبارت "شالکه اینجاست" روی آن نقش بسته بود به ورزشگاه میرفتم و حالا با الهام از آن جمله، عبارت "برکرها (تیم تحت مربیگری کاینر) اینجا هستند" را روی پرچم خود نوشتم. وقتی در میخانهها، طرفداران استرالیایی و نیوزیلندی پرچم من و پرچم کوچک کشورهایی که به آن سفر کردم را میبینند با اشتیاق به طرفم میآیند و بدون آنکه همدیگر را بشناسیم، ساعتها از خاطراتی مشترک از هر تورنمنت میگوییم.
همه چیز در تابستان برای کاینر طعم و مزهٔ دیگری دارد. خاطراتی خوش زیر آفتاب ماه ژوئن و جولای. گاهی در زمستانهای نیمکرهٔ جنوبی، جام جهانی امسال و تورنمنت 2010 آفریقای جنوبی و گاهی زیر آفتاب داغ کالیفرنیا در جام جهانی 1994. لذتی وصفناپذیر. روزهایی رؤیایی و البته چیزهایی که برای کاینر ورای تمام این زیباییها، اهمیت مییابد. سخن پایانی، بهیادآوردن غیبت 9 سالهٔ او تا به امروز در جام جهانی مردان است. از سال 2014:
من از بودن در نیوزیلند لذت میبرم. هر چند حذف آلمان غیرمنتظره و شوکهکننده بود؛ اما اینجا کشوری با مردم عالی و مناظری معرکه است. من شیفتهٔ نزدیکی به فرهنگ و آدابورسوم مردم از راه فوتبال هستم. اما شما مرا در دوحه ندیدید. همانطور که پس از 30 سال برای اولینبار در جام جهانی 2018 و در سنپترزبورگ هم غایب بودم. آن میزبانیها، مربوط به دنیای ما تماشاگران نیست...
مطلب ارسالی کاربر حمید