مطلب ارسالی کاربران
داستان من از قمار
سال ۸۵ بود پارک چمران کرج اون ماشین های قمار ۲۵ تومنی که توش سکه ۲۵ تومنی مینداختی. من باهوش بودم منتظر میشدم آدم قبلی پولش موقعی که تموم میشه و شرایط هم برای انداختن سکه فراهمه سکه رو مینداختم. ۹۰ درصد میباختن ، ۱۰ درصد میبردن. یادمه به صاحب اون قمار گفتم که من بردم تو این بازی، گفت دو ساعته خانوادتو معطل کردی فلان تومن ببری.
نتیجه اخلاقی اینکه من اینقدر باهوش بودم که ازش پول کشیدم بیرون و اینکه چقدر وقیح بود صاحب او دستگاه ۲۵ تومنی که به جایی که تشویق کنه ضایعم کرد.