در به درِ همیشگی، کولیِ صد ساله منم
خاکِ تمام جادههاست، جامهٔ کهنهٔ تنم
هزار راه رفتهام، هزار زخم خوردهام
تا تو مرا زندهکنی، هزار بار مردهام
شب از سرم گذشته بود
در شب من شعله زدی
برای تطهیر تنم
صاعقهوار آمدهای
قلندرم! قلندم! گمشدهٔ در به درم
فروتر از خاک زمین از آسمان فراترم
قلندرانه سوختم، لب از گلایه دوختم
برهنگی خریدم و خرقهٔ تن فروختم
هوای شدی، نفس شدم
تیشه زدی، ریشه شدم
آب شدی، عطش شدم
سنگ شدی، شیشه شدم
قلندم، قلندرم! گمشدهٔ در به درم
فروتر از خاک زمین، از آسمان فراترم
تهی ز قهر و کین شدم
برهنه چون زمین شدم
مرا تو خواستی اینچنین
ببین که اینچنین شدم
سپرده ام تن به زمین
خون به رگ زمان شدم
سایهصفت در پیِ تو
راهی لا مکان شدم
هیچ شدم تا که شوم
سایهٔ تو وقت سقر
مرا به خویشتن بخوان
به باغ آئینه ببر
قلندرم! قلندم! گمشدهٔ در به درم
فروتر از خاک زمین، از آسمان فراترم
ترانه: اردلان سرفراز
آهنگسازی: فرید زلاند
تنظیم: منوچهر چشمآذر