مطلب ارسالی کاربران
۱۰ دلیل برای اینکه شک گرایی (Skeptic) یک اعتقاد بسیار خوب است
شک گرایی برای یک انسان که به قطعیت رسیده (مثلا حقانیت دینی بهش اثبات شده) احتمالا بهترین اعتقاد نیست اما برای فردی که بهقطعیت نرسیده و در حال تحقیق هست بهترین اعتقاده
.
با احترام به همه دین داران و آتئیست ها
شک گرایی چیست ؟
.

شکگرایی یا شکاکیت یا اسکپتیسیسم (به انگلیسی: Skepticism) یکی از مکاتب زیرمجموعهٔ خردگرایی ( و نه تجربه گرایی) است.
.
شکگرایان اصراری بر اثبات و پافشاری بر عقاید خود و دیگران نداشته و همواره آمادهٔ شنیدن نظریات دیگرند.
شکگرایان ابایی از اعتراف به نادانی در مواردی که علم روز هنوز به جواب قطعی نرسیده ندارند (بر خلاف بسیاری مکاتب و ادیان که صرف ندانستن چرایی رخدادها را از براهین اثبات معبود خویش برمیشمارند). همچنین، در بسیاری موارد با وجود نظریات غالب، اقدام به تأیید یا تکذیب موضوعی نمیکنند.
البته شکگرایی، بهمعنای بیتفاوتی در مقابل رویدادهای روز نیست. شکگرایان، خود را موظف به تلاش برای به دست آوردن پاسخهای محکمتر و نزدیکتر به حقیقت میدانند؛ اما از آن سو هیچ پاسخی ایشان را از شنیدن نظریات بعدی منصرف نخواهد کرد. شکگرایان در حوزهٔ علم، همواره آویخته به آخرین و مستندترین نظریات و دستاوردها هستند.
از مشخصات شکگرایی میتوان به عدم ثبات و قطعیت، اندیشهٔ پیوسته و به چالش کشیدن پیشفرضها و گهگاه بدیهیات (بهزعم دیگران) و به چالش کشیدن اعتقادات مختلف اشاره کرد.
.
شکگرایی ناظر به معرفت به حقیقت است و نه خود حقیقت؛ اما ممکن است در نظر برخی شکگرایان، «حقیقت» یک موضوع نسبی باشد و نه مطلق.
شکگرایان همه اعتقادات را مورد بررسی ونقد قرار میدهند از ادیان ابراهیمی چون اسلام و مسحیت و یهودیت تا اعتقاداتی مانند آتئیست و دئیسم و نیهیسم و ماتریالیست و متافیزیک و...
.
و در نهایت منطقی ترین انتخاب را انجام میدهند
|
قدم اول
چرا شک کردن ؟ مگه اصلا مهمه ؟
.
۰ _اهمیت تفکر درباره مسائل فلسفی

.
مسائل فلسفی و بحث در مورد شون تاثیر زیادی در زندگی دارند
مهمه که بعد از مرگ چی میشه چون خیلیا زندگی این دنیاشونو بر اساس اون دنیا پیش میبرن و باید فهمید درسته یا غلط ، (مثلا انجام کارهایی برای رسیدن به چیزای اون دنیا)
مهمه که حکومت یه کشور بر اساس قوانین و احکام دین باشه یا سکولار باشه، چون تاثیر مستقیم روی زندگی مردم میذاره!
مهمه که ما خالق داریم یا نه یا ادیان ابراهیمی حق هستن یا نه؛ اگه بعد از مرگ بدونی بهشتوجهنمی هست و تو راه رو اشتباه رفتی خیلی بدبختی.
همونطور که اگه نباشن وقتت رواین دنیا براشون تلف کردی و اشتباه کردی .
مهمه که بدونیم دستی از غیب یا دنیای ماورالطبیعه به کمکمون میاد یا همیشه فقط باید خودمون تلاش کنیم.
مهمه که بدونیم اگه مردم بیدین و بیخدا بشن چون از ترسشون کم میشه کارهای بد و زشت رو بیشتر انجام میدن یا نه، یا آیا خود دین تشویق به جنایت میکنه یا نه (اگه اینطوره باید اون دین رو حذف کرد) و هزاران چیز دیگه.
.
خلاصه مردم باید حقیقت رو دریابن و با همدیگه تو مسیر درست قدم بردارن، زندگی و اعتقادات بقیه روی زندگی تو هم تاثیر میذاره
|
قدم دوم
حالا که بحث فلسفی مهم است چرا شکگرایی بهترین اعتقاد است ؟
[عدم قطعیت]
وقتی اثبات بشه که قطعیتی نیست، یعنی شک گرایی بر خداباوری یا خداناباوری برتر هست.
1_ابهام در مورد قبل از بیگ بنگ و وجود متافیزیک
.

دانش فعلی ما بر پایه قوانینی است که از لحظه بیگ بنگ به بعد عمل میکنند.
ما ابزاری برای بررسی شرایط قبل از آن نداریم و فرضیات ما در مورد آن دوره ممکن است کاملاً با واقعیت متفاوت باشند.
این موضوع به خصوص در مورد مفهوم خدا چالش برانگیز است، زیرا اگر خدا فراتر از ماده و زمان باشد، اثبات یا رد وجود او با ابزارهای علمی فعلی غیرممکن خواهد بود.
این استدلال به خوبی نشان میدهد که محدودیتهای دانش علمی ما چقدر است و چرا نمیتوان از علم به عنوان ابزاری قطعی برای پاسخ به سوالات متافیزیکی استفاده کرد.
|
2_ابهام در مورد اتفاقات بعد مرگ
هیچ انسانی نمرده و زنده نشده است !
.

تا کنون هیچ کسی بعد از مرگ به دنیای ما برنگشته تا بگوید بعد از مرگ چه میشود
در این شرایط صحبت کردن قطعی در مورد اینکه بعد از مرگ انسان کاملا نابود میشود و یا زندگی ادامه دارد نا درست است ، چرا کهبهطور قطعی مشخص نیست زندگی بعد از مرگ وجود دارد یانه .
واقعیت این است که با وجود تمام پیشرفتهای علمی و فناوری، هنوز هیچ مدرک معتبری برای اثبات یا رد وجود زندگی پس از مرگ وجود ندارد
تمام صحبت ها انجام شده در این زمینه نظر شخصی افراد بوده است
چه آتئیست ترین فرد دنیا مثل داوکینز چه دین داران بزرگ تاریخ.
|
3_عدم قطعیت در مورد چگونگی ایجاد حیات
.

حیات چگونه آغاز شد ؟
دیدگاه خالق: این دیدگاه معتقد است که جهان و همه موجودات آن نتیجهی عمل یک خالق یا نیروی برتر هستند. دینهای مختلف، با تفسیرهای متفاوت، به وجود خداوند به عنوان خالق اشاره دارند. این رویکرد به ما میگوید که برای توضیح وجود هستی، نمیتوان به تنها شانس یا پروسههای طبیعی اکتفا کرد و باید به مفاهیمی فراتر از علم (مثل خدا یا نیروهای الهی) متوسل شویم.
دیدگاه مادیگرایانه: این دیدگاه فرض میکند که جهان میتواند بدون نیاز به یک خالق، به وجود بیاید و توسعه یابد. علم نظریههایی مانند بیگ بنگ را برای توضیح آغاز جهان ارائه میدهد و تئوریهای تکامل برای توضیح چگونگی ظهور حیات را ارائه میدهد.
در اینجا به دو نکته کلیدی میپردازیم:
عدم قطعیت:
شواهد و مدارک: در هر دو طرف این بحث شواهد قاطعی وجود ندارد که به طور قطعی اثبات کند جهان بدون خالق به وجود آمده است یا اینکه حتماً یک خالق وجود دارد. این امر باعث ایجاد عدم قطعیت در این زمینه میشود و باعث میشود که افراد برای رسیدن به باورهای خود درگیر تفکر و تحقیقات عمیقتری شوند.
|
4__ناتوانی بزرگترین متفکران در تشخیص قطعی

.
بزرگترین متفکران تاریخ نتوانستهاند به قطعیت در مورد وجود یا عدم وجود خدا برسند
بسیار مهم است. این نشان میدهد که این سوال یکی از پیچیدهترین و عمیقترین سوالاتی است که بشر با آن روبرو بوده است.
ارجاع به نامهایی مانند داروین، انیشتین و هاوکینگ که همگی به نوعی با این سوال دست و پنجه نرم کردهاند، نشان میدهد که شکگرایی نه تنها یک موضع قابل قبول، بلکه یک موضع عقلانی است. چرا که اگر افرادی با این سطح از نبوغ و دانش نتوانستهاند به قطعیت برسند، اصرار بر قطعیت از سوی دیگران میتواند ناشی از تعصب یا کمبود آگاهی باشد.
|
[مزایای شک گرایی]
۵_تقویت تفکر انتقادی

.
شکگرایی شما را وادار میکند که به طور مداوم فرضیات، ادعاها و باورهای خود و دیگران را مورد پرسش قرار دهید.
این فرایند پرسشگری، تفکر انتقادی را تقویت میکند و به شما کمک میکند تا اطلاعات را به طور موثرتری ارزیابی کنید.
به جای پذیرش کورکورانه، شما یاد میگیرید که شواهد را بررسی کنید، استدلالها را تحلیل کنید و به دنبال تناقضات و نقاط ضعف بگردید.
شکگرایان همه اعتقادات را مورد بررسی ونقد قرار میدهند از ادیان ابراهیمی چون اسلام و مسحیت و یهودیت تا اعتقاداتی مانند آتئیست و دئیسم و نیهیسم و ماتریالیست و متافیزیک و...
.
و در نهایت منطقی ترین انتخاب را انجام میدهند
|
۶_پیشرفت های علمی و فلسفی
.

بسیاری از پیشرفتهای علمی و فلسفی تاریخ مدیون شکگرایی بودهاند. دانشمندان و فیلسوفان شکگرا با زیر سوال بردن فرضیات موجود، راه را برای اکتشافات و نظریههای جدید هموار کردهاند. شکگرایی موتور محرکه نوآوری و پیشرفت است.
.
شکگرایی یکی از ارکان بنیادین علم است. روش علمی بهطور ذاتی شکگرا است و بر اساس مشاهده، آزمایش، و بازبینی مجدد نظریهها و فرضیات بنا شده است. دانشمندان به جای پذیرش سادهی اطلاعات، بر اساس شواهد و تجربیات، نتایج را ارزیابی میکنند و در صورت نیاز آنها را اصلاح میکنند. این رویکرد خود یکی از عوامل اصلی پیشرفت در علم بوده است.
.
شکگرایی میتواند به ایجاد یک فضای آزاد برای تفکر خلاق و نوآوری منجر شود. وقتی افراد اجازه دارند سوالات چالشبرانگیز بپرسند و به ساختارهای موجود شک کنند، میتوانند به راهحلهای نوآورانه و جدیدی برای مسائل موجود فکر کنند. تاریخ پر است از نوآورانی که با به چالش کشیدن وضعیت موجود، ایدههای جدیدی را به وجود آوردند.
|
۷_ایجاد احترام و عدم تعصب کاذب
.

ایجاد مدارا و احترام متقابل: شکگرایی به شما یاد میدهد که دیدگاههای دیگران را تحمل کنید، حتی اگر با باورهای شما متفاوت باشند. این مدارا ناشی از این آگاهی است که هیچکس نمیتواند ادعا کند که حقیقت مطلق را در اختیار دارد. به جای تلاش برای تحمیل باورهای خود به دیگران، شما به حق آنها برای داشتن دیدگاه متفاوت احترام میگذارید و سعی میکنید با آنها گفتوگو کنید.
شکگرایی به شما کمک میکند تا از تعصبات شناختی خود آگاه شوید و آنها را کاهش دهید. تعصبات شناختی الگوهای فکری هستند که میتوانند قضاوت و تصمیمگیری ما را تحت تاثیر قرار دهند. شکگرایی با وادار کردن شما به تفکر انتقادی و بررسی فرضیات خود، به شما کمک میکند تا این تعصبات را شناسایی و از تاثیر آنها بکاهید.
|
۸_ شکگرایی، تحقیق و کاوش بیشتر

شکگرایی به افراد این امکان را میدهد که از ایدهها و فرضیات موجود رضایت نداشته باشند و به دنبال پاسخهای جدید و نوآورانه بروند. این رویکرد میتواند خلاقیت را تحریک کند و باعث شود که افراد بهجای پذیرش ساده اطلاعات، به جستجوی علم، حقیقت و راهحلهای نوین بپردازند.
.
شکگرایی یک موتور محرکه قوی برای تحقیق و کاوش است. این رویکرد ما را به تفکر عمیقتر و پرسشگرانهتر وادار میکند و میتواند به پیشرفتهای علمی، فلسفی، و اجتماعی قابل توجهی منجر شود. در نهایت، شکگرایی به ما این امکان را میدهد که با چالشها و سؤالات بنیادین به شکلی مؤثرتر مواجه شویم و به سوی درک و حقیقتی عمیقتر حرکت کنیم.
|
[آیا خداباوری ، خلاف شک گرایی است ]
این استدلال بيان میکند چرا یک فرد خداباور در واقع یک شک گرا بوده است و نیازمند خداباوری شک گرایی است
۹_اصل وجود ادیان و خدا ، بر پایه شک گرایی و تفکر است

توجه
*این بخش با پیش فرض وجود خدا است*
میگوید چرا یک خدا باورهم باید ابتدا شکگرا باشد
.
فرض کنیم خدا هست
اگر خدایی واقعا وجود داشته باشد کاملا نادیدنی است
نخواسته خودش را به طور کامل به همه نشان بدهد (پس قطعیتی در وجود یا ردش نیست
اصل ادیان بر همین پایه هستند)
اگر خدا خودش را به همه نشان میداد و بهشت و جهنم را نشان میداد و زندگی بعد از مرگ را برای همه قطعی میکرد دیگر چیزی به نام امتحان و تفکر برای رسیدن به وجود آن معنا نداشت .
لزا خدا خودش میخواسته که ما با فکر و عقل خودمان بفهمیم او هست نه اینکه خودش را به ما نشان بدهد و وجودش را قطعی کند
بر همین اساس حتی فردی که به خدا اعتقاد پیدا میکند زمانی نمی داند خدا هست و باید به روندی از شک و سوالات درونی برود، تا به یک باور قوی و پایدار برسد و از حالت ندانم گرایی به خداباوری میرسد.
.
نتیجه : ما باید برای خداباور شدن شک گرا واهل فکر باشیم و بعد اگر واقعا به نتیجه رسیدیم خداباور شویم ، نیاز خداباور شدن ، شکگرا بودن است اگر این نبود خدا خودش را به همه نشان میداد و جای شکی نمیگذاشت
او خودش خواسته که ما شک کنیم و فکر کنیم و به وجودش پی ببریم
|
پایان.