طرفداری | استقلال در شبی که بیش از همیشه برای آشتی با هواداران و اعتماد عمومی خود نیاز به یک پیروزی داشت، مقابل چادرملو متوقف شد. نه تنها متوقف شد، بلکه این دیدار با آماری به پایان رسید که از دل آن نمیتوان هیچ امیدی برای آینده ساخت.
تنها یک ضربه در چارچوب، با امید گل ۰.۲۱؛ رقمی که بیشتر از آنکه نشانه خطر باشد، یادآور یک بازی بیبرنامه و تهی از خلاقیت است. حتی چادرملو که بدون ضربه در چارچوب زمین را ترک کرد، امید گل ۰.۱۵ ثبت کرد؛ نشانهای روشن از اینکه استقلال نه تنها موقعیتی جدی خلق نکرد، بلکه همان تکموقعیتش هم عملاً تهدید خاصی نبود.
استقلال این روزها بیشتر از هر چیز، قربانی سردرگمیست. نه فقط درون زمین، که بیرون از آن نیز. طی روزهای گذشته، فایل صوتی یکی از اعضای هیئتمدیره منتشر شد که در آن، مجتبی جباری را «بهترین مربی ۵۰ سال اخیر» خواند؛ تعریفی اغراقآمیز از چهرهای که اگرچه یکی از نمادهای دو دهه اخیر استقلال است، اما هنوز هیچگونه تجربهای جدی در قامت سرمربی ندارد.
تفاوت استقلال و چادرملو؟ برنامه!
مجتبی جباری شروع نسبتاً خوبی داشت؛ در اولین تجربهاش روی نیمکت استقلال، تیمش در جام حذفی، پیکانِ لیگ یکی را با نتیجه ۱-۰ شکست داد و سپس در بردی پرگل، آلومینیوم اراک را با نتیجه ۵-۱ درهم کوبید. اما ماه عسل استقلال و جباری خیلی زود تمام شد. در دیدار مقابل چادرملو، استقلال بیشتر از برنامه تهی شد و حالا تیم، دیگر نه امیدی به آینده بهتر برای هواداران خود میسازد و نه نشانی از پیشرفت تاکتیکی در آن دیده میشود.
هوادار استقلال از آن فایل صوتی عضو هیئت مدیره، تنها یک پیام دریافت میکند: ادامه همین مسیر. مسیری که به وضوح مشخص است نه از دل آن فوتبال درستی درمیآید، نه حتی تلاش جدی برای تغییر.

از سوی دیگر، سعید اخباری در چادرملو با تیمی بهمراتب محدودتر و امکاناتی کمتر، ساختاری تدافعی منظم پیاده کرد؛ نمونهی موفقی از مکتب مهدی تارتار. تیمش شاید فوتبال جذابی بازی نکرد، اما دقیقاً همانطور که خواست، بازی را بست و امتیاز گرفت. کسی نمیتواند به او خرده بگیرد؛ چون برنامه داشت. چون میدانست از این بازی چه میخواهد.
اما استقلال؟ تیمی که نه در دفاع ساختار روشنی داشت، نه در حمله طرحی مشخص. تیمی که انگار هر دقیقه بازی را بدون هدف پیش میبرد؛ تیمی که بیشتر از تاکتیک، روی خاطراتش بازی میکند.
اگر مجتبی جباری قرار است در استقلال بماند، باید در کنار یک سرمربی خارجی و باتجربه باشد، تا تجربه کسب کند، نه اینکه خودش بهعنوان نفر اول روی یکی از حساسترین نیمکتهای فوتبال ایران بنشیند. استقلال، باشگاهی برای آزمونوخطای مربیان تازهکار نیست. این تیم، مربیای میخواهد که برای هر دقیقه از بازی، برنامه داشته باشد؛ نه صرفاً یک نام نوستالژیک و محبوب.