ترانهسرا : علیرضا میبدی
آهنساز : زندهیاد عماد رام
روزگاری یار من بودی و یار من نبودی
روزگاری یار من بودی و یار من نبودی
ماه من بودی، ماه من بودی
روزگاری یار من بودی و یار من نبودی
ماه من بودی ولی در شام تار من نبودی
در بهار آرزو
در بهار آرزو، ای گلبن عشق و جوانی
در بهار آرزو، ای گلبن عشق و جوانی
باغ گل بودی، ولی باغ بهار من نبودی
ای بسا شب ها
ای بسا شب ها، که در روزن نشسته
منتظر بودی
منتظر بودی، ولی در انتظار من نبودی
عزیز من، امان
منتظر بودی، ولی در انتظار من نبودی
ای شکسته، تو شکستی
مویه کردی، غصه خوردی
از ته دل گریه کردی
من باهاتم، خاک پاتم
مثه ماتم تو صداتم
من رفیق گریه هاتم
عشق در تو
شور در تو
بی تو من جایی ندارم
بی تو فردایی ندارم
من باهاتم
مثه بارون تو چشاتم
مثه غصه تو صداتم
چون پرنده در هواتم
عشق در تو
شور در تو
بی تو من جایی ندارم
بی تو فردایی ندارم
من باهاتم
مثه بارون تو چشاتم
مثه غصه تو صداتم
چون پرنده در هواتم
ای شکسته، تو شکستی
مویه کردی، غصه خوردی
از ته دل گریه کردی
من باهاتم، خاک پاتم
مثه ماتم تو صداتم
من رفیق گریه هاتم
من رفیق گریه هاتم