پشت هیچستانمبین واقعیت و اونچه کشورهای غربی از طریق رسانهها از کیفیت خودشون به نمایش میزارن، همسانی پایینی وجود داره. اگر هالیوود و سایر بازوهای پروپاگاندا و تبلیغاتی نبود، حس میکنم هیچکس نمیتونست زندگی در آمریکا رو تحمل کنه(مگر اینکه تعریف شما از خوشبختی، صرفاً دیدن زنهای لخت توی ساحل، دیسکو و کاباره باشه). اگر بخوایم بدون تاثیرپذیری از پروپاگاندای رسانهای از کشورهایی نام ببریم که زندگی در اونها دارای کیفیتی حقیقی و بهدور از تحریف هست، میتونیم به ژاپن و سوییس اشاره کنیم. یک کشور موفق توی همه این شاخصهها باید سرآمد باشه: شرایط آب و هوایی(که به نظر شخصی من، مهمترین شاخصه در جذابیت یک مکان جغرافیایی هست)، ثبات اقتصادی، فرهنگ اجتماعی، درصد پایین جرائم، مدیریت انسانی، فرصتهای شغلی و...
آمریکا اگر قدرت نظامی و دنیای تصویر رو ازش فاکتور بگیری، فقط صحنههایی از کثرت موشهای فاضلاب، بیخانمانها و فاحشههای خیابونی ازش باقی میمونه. اگر به جای تماشای فیلم و سریال، بیشتر «مستند» نگاه کنیم و کتاب بخونیم، تصور روشنتر و بدون تحریفتری از حقایق جهان خواهیم داشت.