مطلب ارسالی کاربران
تیره تا سفید: داستان شگفتانگیز تحول و تفاوت رنگ پوست انسانها
به نام گاد
رنگ پوست ما تنها سایهای است بر بوم انسانیت؛ آنچه ما را یکی میکند، قلب و خردِ مشترکمان است، نه رنگ چهرهمان
🌱
|

مقدمه
انسان ها موجوداتی هستند گرچه هوشمند و دارای روح اما از نظر جسمانی تشابه عادی به دیگر موجودات این کره خاکی؛
حیواناتی که به جز تفاوت های جنسیتی تفاوت های ظاهری فراوانی دارند از جمله رنگ پوست و گوشت و مو که از بحث برانگیزترین ترین و تاثیر گذار ترین تفاوت ها در میان نوع بشر در طول تاریخ بوده است.
انسان خردمند که ۳۰۰ هزارسال پیش در شرق آفریقا پیداش کرد و نخستین های آنها دارای پوست روشن
بودند که با مهاجرت به مناطق گرمسیری برخی از آنها برای محافظت از نور فرابنفش خورشید دچار تغییرات ژنتیکی شدند به پوست تیره تری دست یافتند.
رنگ پوست انسانها تنها یک ویژگی بیولوژیک نیست؛ بلکه پنجرهای به سوی درک عمیقتری از تنوع، تطابق و هویت انسانی است. فلسفه در برابر این تنوع نمیایستد؛ آن را میپذیرد و جستوجوی معنا را در دل تفاوتها آغاز میکند.
|

انواع رنگ پوست:
رنگ پوست انسان دارای طیف وسیعی از رنگ پوست از سفید و کرم روشن تا قهوهای و سیاه تیره متغیر است که در مناطق مختلف قابل تشخیص است.
ما پنج نوع رنگ پوست داریم
۱ـ رنگ پوست خیلی روشن (fire)
۲ـ رنگ پوست روشن (light)
۳ـ رنگ پوست گندمی (medium)
۴ـ رنگ پوست سبزه (olive)
۵- رنگ پوست سیاه (deep)
علاوه بر این دسته بندی اصلی رنگ ، رنگ پوست افراد میتواند بر اساس عواملی مثل قرار گرفتن زیر نور آفتاب یا ژنتیک یا وجود بیماری ها و ... متفاوت باشد.

|

دلایل علمی:
رنگدانه
ملانین ، رنگدانه ای در سلولهای پوست تولید می شود و عامل اصلی تغییر رنگ پوست است.
ایوملانین ، رنگ قهوه ای تیره برای محافظت در برابر گرما و نور خورشید
فیوملانین ، رنگ زرد ـ قرمز در پوست های روشن تر و رایج
مهاجرت انسان ها
با مهاجرت انسان از آفریقا به مناطق سردسیری مانند اروپا و آسیا مرکزی مرکزیت نور خورشید کمتر شد.
برای جذب ویتامین D پوست انسان در این مناطق روشن تر می شد.
در مناطق استوایی پوست تیره تر به محافظت در برابر سرطان پوست کمک کرد.
|

دیدگاه های فرهنگی:
در طول تاریخ رنگ پوست گاهی به عنوان معیاری برای مرزبندی و تبعیض شناخته می شد و تا همین حال در انواع موضوعات فرهنگی وجود داشته است و خب به تبع با بالاتر رفتن درک و علوم اجتماعی مبارزه در این مورد در این دوران بیشتر شده است. |

از نگاه انسان شناختی
انسان نه فقط موجودی است متفکر، بلکه «بدنی» است که در تماس با جهان، دگرگون میشود.
رنگ پوست جلوهای از این تماس است؛ پاسخ بدن به خورشید، اقلیم، و زیستجهانش.
در فلسفه اگزیستانسیالیسم، هر جسمی حامل یک جهان است—و رنگ پوست، داستانی از آن جهان را بازگو میکند.
رنگها را باید همچون «متنهایی» دید که از تجربههای تاریخی، اجتماعی و زیستی انسان سخن میگویند.
پوست تیره یا روشن، تنها تنوعی بصری نیست؛ بلکه روایتگر **مهاجرت، مقاومت، و تطابق** است.
در نگاه پدیدارشناسی، هر ویژگی ظاهری حامل «پدیدارِ معنا» است. پوست انسان نیز پدیداری است که ما را به منشأ، رنجها، و زیباییهای وجودیمان وصل میکند.
در حالیکه تاریخ گاه از رنگ پوست برای مرزبندیهای قدرت استفاده کرده، فلسفه بهدنبال گشودن مرزهاست.
هر رنگ، جلوهای از انسان است—و انسان، موجودی است که در تنوع، خود را میشناسد.
هگل میگوید: "خودآگاهی تنها از طریق دیگری شکل میگیرد" و رنگ پوست، این «دیگری» را به ما مینمایاند تا به خود بازگردیم.
آیا تفاوت رنگها میتواند استعارهای باشد
از تکامل روح انسانی؟
آری. همانطور که نور به پوست برخورد میکند و پاسخ متفاوتی میگیرد، انسان نیز در برابر تجارب متفاوت، شکلهای گوناگون رشد و آگاهی را تجربه میکند.

|
و پایان...