Armin PeySeparماها تو ایران اکثرا از نوجوونی افسردگی رو تجربه میکنیم،چه خودمون بفهمیم چه نفهمیم هر چی هم میره جلوتر این دور باطل و چرخیدن دور خودمون حسمون عمیق تر میشه و افسردگی بیشتر تو وجودمون ریشه میکنه،تو این کشور رویای های کوچیک هم دست نیافتی هستن و دوویدن و نزدیک نشدن بهشون ایجاد سر خوردگی میکنه،و جزئیات آزار دهنده و خلاء هایی که این سر خوردگی بهمراه خودش میاره ما رو تو درونه خودمون غرق میکنه،بر اساس تجربه شخصی قرص های آشغال افسردگی(خواب آور ها،آرامبخش ها،روان گردانها)تاثیر کوتاه مدت داره و در ادامه حالتو بدتر میکنه و باعث میشه بیشتر فرو بری و غرق بشی،بعد یع مدت باعث میشن هسته وجودی تو فراموش کنی و حتی خودتو فراموش کنی و تبدیل به یه جسد متحرک میشی،بهترین دارو برای من طبیعت و طبیعت گردیه،فقط یه طبیعت خالص و اصیل میتونه نور رو تو وجودت پخش کنه و به یادت بیاره از زندگی چی میخوای و دلیل وجودت چیه،اون موقعس میفهمی اصلا اون رویاهایی که برای رسیدن بهشون افسرده شدی هیچ وقت رویاهای تو نبودن بلکه هدف هایی بودن که سیستم از بچگی برات ساخته و تو وجودت نهادینه کرده،فقط طبیعت و اندیشه ای که برات به ارمغان میاره میتونه این سوال کهن رو جواب بده که دلیل بودن من چیه و چرا هستم و مسیر کجاست ،اون موقعس که از پوچی بیکران شناور تو زندگی به معنا و دلیل بودن میرسی و دیگه زد و بند های دنیا ،موفقیت ها همشون برات پیش پا افتادس،و فقط میخوای گام برداری تو مسیری توش گم شدی ولی فقط گم شدن تو مسیر درسته حس خوب و عمیقی داره،