پدر فلسفه مدرن، رنه دکارت، فیلسوف و ریاضیدان فرانسوی قرن هفدهم است که بیشتر بهسبب جمله معروف «میاندیشم، پس هستم» شناخته میشود.
او فیلسوفی عقلگراست که میکوشد با بیرون کشیدن و بهکارگیری درست قدرت و ثروت واقعی درون خود، درباره عقاید و باورهایش بیندیشد و برای هرکدام از آنها پرسشی تازه مطرح کند.
دکارت در مسیر شکگرایی خود، مسائل بزرگ را به پرسشهای کوچکتری تبدیل میکند. این روش که امروزه با عنوان «شک دکارتی» شناخته میشود، از روششناسی او برای دستیابی به حقیقت نشئت میگیرد. او ذهن انسان را به سبدی از سیب تشبیه میکند که در آن، سیبهای سالم و گندیده در کنار یکدیگر قرار دارند. دکارت با شککردن به ذهن و باورهای موجود، تلاش میکند سیبهای فاسد (باورهای نادرست) را از سیبهای سالم جدا کند.
او حتی به حواس و وجود فیزیکی خود نیز اعتماد ندارد و این احتمال را در نظر میگیرد که شاید اصلاً وجود نداشته باشد. دکارت به همهچیز شک میکند و تنها چیزی که از آن اطمینان کامل دارد، وجود همین شک در خود اوست. دکارت شک گرایی را مسیری برای رسیدن به حقیقت می داند.
در همین راستا دکارت در سال ۱۶۴۱ در کتاب «تأملات در فلسفه اولی» فرضیهای با عنوان «شیطان فریبکار» مطرح میکند.
او بیان میکند که ممکن است شیطان، یا موجودی فریبکار، در حال فریفتن انسان باشد؛ بهگونهای که توانایی دریافت حقیقت را از او گرفته و جهان مادی و حتی ذهنیِ او چیزی جز یک توهم فریبنده نباشد.
دکارت این پرسش را مطرح میکند که با وجود چنین شیطانی، انسان چگونه میتواند به حقیقت دست یابد یا از درستی احساسات خود مطمئن باشد؟ آیا ممکن است تمام این جهان چیزی جز فریبی از سوی یک شیطان باشد؟
توصیف دکارت از شیطان فریبکار:
بنابراین من نه یک خدای برتر خوب و سرچشمهٔ حقیقت که یک شیطان نابغه را تصور میکنم. شیطانی که به همان اندازهای که هوشمند است، توانا نیز هست و تمام تلاشش را میکند تا من را گمراه سازد. من فرض میکنم که بهشت، هوا، زمین، رنگها، شکلها، صداها و همهٔ چیزهای بیرونی چیزی جز بازیهای فریبکارانه در رویاهای من نیستند؛ دامهایی در راه سادهلوحی من. من فرض میکنم که دستی ندارم، چشمی ندارم، گوشتی ندارم، خونی ندارم، حسی ندارم، اما با این وجود به اشتباه به این باور رسیدهام که همهٔ اینها را دارم. من قاطعانه در این تعمق خواهم ماند و حتی اگر از دایرهٔ قدرت من خارج باشد که هیچ حقیقتی را دریابم، مطمئناً این توانایی را دارم که قاطعانه موافقت خودم با این اشتباه را حفظ کنم، مبادا که این فریبکار هرچند قدرتمند و نابغه بتواند اثری بر من داشته باشد. |
بسیاری بر این باورند که سری فیلم «The Matrix» برداشتی آزاد از نظریه دکارت است و جهانی را به تصویر میکشد که در آن، حقیقتی ساختگی در برابر انسان قرار گرفته است.
