مقدمه
تیم لیورپول از یه تیم معمولی که هر سال ستارههاش رو از دست میداد، تبدیل شد به یه غول بزرگ تو اروپا. این اتفاق الکی و شانسی نبود، پشتش یه فکر و برنامه خیلی دقیق وجود داشت که صاحبای باشگاه (FSG) و تیم مدیریت ورزشی اجراش کردن. فروش سه تا بازیکن اصلی—سوارز، استرلینگ و بهخصوص کوتینیو—یه عالمه پول نقد دست لیورپول رو گرفت، اما اصل کاری این بود که این پولها رو چطور خرج کردن. با این پولها تونستن ستون فقرات تیمی رو بسازن که آخرش لیگ برتر و لیگ قهرمانان رو برد. این موفقیت تو زمین هم باعث شد که اوضاع مالی باشگاه خیلی بهتر بشه و لیورپول به یه تیم باثبات و قدرتمند تبدیل بشه.
پولسازی از فروش: یه چرخه هوشمندانه برای خرید دوباره
قبل از کلوپ: فروش سوارز و استرلینگ
فروش لوئیس سوارز و رحیم استرلینگ تو سالهای ۲۰۱۴ و ۲۰۱۵، قبل از اینکه یورگن کلوپ بیاد، اتفاق افتاد. این فروشها بیشتر به خاطر این بود که لیورپول نمیتونست ستارههاش رو نگه داره و مجبور بود بفروشتشون. در واقع، لیورپول تو اون سالها یه باشگاه "فروشنده" بود که نمیتونست با تیمهای بزرگ رقابت کنه.
طبق مدارک لو رفته، بارسلونا برای سوارز مبلغی معادل ۸۴.۵ میلیون دلار به لیورپول پرداخت کرد، البته بعضی منابع دیگه هم رقم انتقال رو حدود ۸۹.۹ میلیون دلار گزارش کردن. یه سال بعد هم، رحیم استرلینگ با یه سروصدای زیاد با مبلغ ۴۴ میلیون پوند به منچسترسیتی پیوست که با پاداشهاش به ۴۹ میلیون پوند میرسید که با تبدیل آن به دلار مبلغی حدود ۶۳.۷ میلیون دلار میشود.
این دو تا فروش، یه پول خوب دست لیورپول رو گرفت. حالا FSG که همیشه تو خرج کردن محتاط بود، یه پول بادآورده داشت که میتونست باهاش یه استراتژی جدید رو شروع کنه، البته به شرطی که یه مربی خوب و یه تیم استعدادیاب درست و حسابی پیدا میکرد. این دوره، در واقع شروع تغییر لیورپول از یه تیم «واکنشی» به یه تیم «استراتژیک» بود که برای ساختن آیندهش، ستارهها رو میفروخت.
فروش کوتینیو: لحظه طلایی
انتقال فیلیپه کوتینیو به بارسلونا تو ژانویه ۲۰۱۸، لحظه کلیدی و سرنوشتساز برای لیورپول بود. این فروش برخلاف قبلیا، یه تصمیم کاملاً هوشمندانه برای فروش یه بازیکن اصلی تو اوج بود تا بتونن با پولش، خریدهای مهمتری رو انجام بدن. مبلغ این انتقال به طور گستردهای ۱۴۲ میلیون پوند (تقریبا ۱۸۴.۶ میلیون دلار) یا ۱۳۵ میلیون یورو (حدود ۱۴۸.۵ میلیون دلار) گزارش شده است. اون «۱۴۵ میلیون یورو» که بهش اشاره کردین، احتمالاً شامل ۱۳.۱ میلیون یورویی هست که خود کوتینیو برای انجام این انتقال، به بارسا داده بود.
این فروش یه ریسک بزرگ بود، چون کوتینیو ستاره اصلی تیم بود و از دست دادنش تو وسط فصل میتونست کار رو خراب کنه. اما این ریسک جواب داد، چون یه برنامه دقیق برای خرج کردن پولش داشتن. یه «کمیته نقل و انتقالات» که از متخصصهای داده و مدیران ورزشی تشکیل شده بود، این برنامه رو جلو میبرد.
یورگن کلوپ هم برعکس مربی قبلی، برندان راجرز، به این روش دادهمحور اعتقاد داشت. راجرز به حرف کمیته گوش نمیداد و بازیکنهایی مثل کریستین بنتکه رو با اصرار خودش میخرید، اما کلوپ با تیم همکاری میکرد و بهشون اعتماد داشت. همین هماهنگی بین مربی و تیم مدیریتی باعث شد که پول فروش کوتینیو به بهترین شکل ممکن خرج بشه.
خریدهای استراتژیک: خرج کردن درست و حسابی
پولی که از این سه فروش، بهخصوص از فروش کوتینیو به دست اومد، به جای اینکه برای خرید چند تا بازیکن معمولی خرج بشه، برای خرید بازیکنهای خیلی مهم و تأثیرگذار برای ستون اصلی تیم استفاده شد. این یکی از اصول مهم استراتژی مایکل ادواردز، مدیر ورزشی وقت لیورپول، بود.
در زمان کوتاهی بعد از فروش کوتینیو، لیورپول سریعاً دست به کار شد و سه تا بازیکن کلیدی رو خرید:
- ویرجیل فن دایک: تو ژانویه ۲۰۱۸ با مبلغ ۷۵ میلیون پوند (حدود ۹۷.۵ میلیون دلار) که اون موقع رکورد گرانترین مدافع دنیا بود، به تیم اومد. این مهمترین خرید با پول کوتینیو بود.
- آلیسون بکر: تو ژوئیه ۲۰۱۸ با مبلغ ۶۶.۸ میلیون پوند (حدود ۸۶.۸ میلیون دلار) یا ۷۲.۵ میلیون یورو (حدود ۷۹.۸ میلیون دلار) جذب شد و گرونترین دروازهبان تاریخ شد.
- فابینیو: تو ژوئیه ۲۰۱۸ با مبلغ ۴۳.۷ میلیون پوند (حدود ۵۶.۸ میلیون دلار) یا ۴۵ میلیون یورو (حدود ۴۹.۵ میلیون دلار) به تیم اضافه شد و نقش مهم هافبک دفاعی رو پر کرد.
این خریدها با دقت زیاد انجام شدن و نشوندهنده یه برنامه بلندمدت برای ساختن یه تیم موفق بودن.
جدول ۱: فروشهای استراتژیک بازیکنان (۲۰۱۴-۲۰۱۸)
نام بازیکن |
باشگاه فروشنده |
تاریخ فروش |
مبلغ انتقال (دلار) |
لوئیس سوارز |
بارسلونا |
ژوئیه ۲۰۱۴ |
~۸۵M-۹۰M |
رحیم استرلینگ |
منچسترسیتی |
ژوئیه ۲۰۱۵ |
~۶۴M |
فیلیپه کوتینیو |
بارسلونا |
ژانویه ۲۰۱۸ |
~۱۴۸.۵M-۱۸۴.۶M |
جدول ۲: خریدهای کلیدی با سرمایهگذاری مجدد (۲۰۱۷-۲۰۱۸)
نام بازیکن |
باشگاه خریدار |
تاریخ خرید |
مبلغ انتقال (دلار) |
ویرجیل فن دایک |
ساوتهمپتون |
ژانویه ۲۰۱۸ |
~۹۷.۵M |
آلیسون بکر |
رم |
ژوئیه ۲۰۱۸ |
~۸۰M |
فابینیو |
موناکو |
ژوئیه ۲۰۱۸ |
~۵۰M |
شانسی روی یک استیکر آتیشی بزن ببین چی برات میاد
🔥 __ 🔥 __ 🔥 __ 🔥 __ 🔥 __ 🔥 __ 🔥
دوران کلوپ: ساختن یه تیم باحال با «گگنپرسینگ»
بازسازی تیم: از دفاع تا حمله
ورود فن دایک، آلیسون و فابینیو خیلی بیشتر از فقط اضافه کردن چند بازیکن خوب بود. این سه نفر باعث شدن کلوپ بتونه سیستم تاکتیکی مورد علاقهش رو اجرا کنه. فن دایک با "هوش بالا تو بازیخوانی" و "قدرت بدنی عالی"، به خط دفاعی اجازه داد که جلوتر بازی کنه، که این برای سبک «گگنپرسینگ» کلوپ خیلی مهم بود. این سبک که به معنی فشار آوردن شدید به حریف بعد از لو رفتن توپه، به یه خط دفاعی سریع و هماهنگ نیاز داشت.
آلیسون هم با "آرامش و اعتماد به نفس" و توانایی "مهار توپهای سرنوشتساز"، اون ثبات دفاعی که لیورپول نداشت رو بهشون داد. اون رو "بهترین دروازهبان دوران مدرن" باشگاه میدونن. تو خط هافبک، فابینیو مثل "ستون فقرات" تیم عمل میکرد. کلوپ بهش لقب 'دایسون' (نام یه جاروبرقی معروف) داده بود چون تو جمع کردن توپهای از دست رفته خیلی خوب بود. این سه بازیکن کنار محمد صلاح (که تو سال ۲۰۱۷ با مبلغ ۳۶.۹ میلیون پوند، معادل حدود ۴۸ میلیون دلار، جذب شده بود)، ستون اصلی تیمی رو ساختن که تو اولین فصل کامل حضورشون، قهرمان لیگ قهرمانان اروپا شد.
حمله ویرانگر: نقش صلاح و خط حمله سه نفره
موفقیت تیم کلوپ فقط به خاطر خرج کردن پول نبود، بلکه به خاطر هماهنگی کامل بازیکنها با سیستم تاکتیکی بود. خرید محمد صلاح قبل از فروش کوتینیو، یه حرکت خیلی مهم بود. "انرژی، مهارتهای فنی و حرکات هوشمندانه" صلاح، کاملاً با تاکتیکهای کلوپ جور در میاومد. تو سیستم کلوپ، روبرتو فیرمینو عقبتر میاومد تا خط میانی رو به حمله وصل کنه و این فضا رو برای دوندگیهای ویرانگر صلاح باز میکرد. این نشون میده که هدف اصلی باشگاه فقط خرید بازیکنهای خوب نبود، بلکه پیدا کردن بازیکنهایی بود که دقیقاً به درد سیستم خاصشون بخورن.
چرخه قهرمانی
موفقیتهای تیم تو زمین، مثل قهرمانی تو لیگ برتر و لیگ قهرمانان اروپا، باعث شد ارزش مالی باشگاه و درآمد تجاریش خیلی بیشتر بشه. حالا FSG که قبلاً به خاطر مدل "فروش برای خرید" معروف بود، تبدیل به یه قدرت مالی شده بود که میتونست خریدهای "رکوردشکن" هم انجام بده. ارزش FSG حسابی بالا رفته و حتی دارن دنبال باشگاههای ورزشی دیگه هم میگردن. فروشهای اول نه تنها به ساختن یه تیم کمک کرد، بلکه یه زیرساخت مالی قوی برای آینده هم فراهم کرد.
کلیک کن، مطالب بیشتر اینجا
مقایسه دو تیم: کلوپ و اسلوت
تیم قهرمان کلوپ در مقابل تیم اسلوت
تیم قهرمان لیگ برتر ۲۰۱۹/۲۰ زیر نظر کلوپ و تیم قهرمان ۲۰۲۴/۲۵ زیر نظر آرنه اسلوت، با اینکه از نظر سبک بازی و آمار با هم فرق دارن، ولی هسته اصلیشون یکیه. پنج تا از بازیکنهای مهم تیم کلوپ—آلیسون، فن دایک، الکساندر-آرنولد، رابرتسون و صلاح—هنوز هم تو تیم اصلی اسلوت هستن. این نشون میده که استراتژی بلندمدت باشگاه چقدر پایدار بوده.
تفاوتهای آماری: مقایسهای از دل اعداد
با اینکه بازیکنهای اصلی شبیه هم هستن، آمارها تفاوتهای تاکتیکی رو نشون میده.
جدول ۳: مقایسه لیگ برتر کلوپ و اسلوت (۲۰۱۹/۲۰ در برابر ۲۰۲۴/۲۵)
آمار |
کلوپ (۲۰۱۹/۲۰) |
اسلوت (۲۰۲۴/۲۵) |
امتیاز/بازی |
۲.۶ |
۲.۴ |
درصد برد |
۸۴.۰٪ |
۷۳.۵٪ |
گل/بازی |
۲.۲ |
۲.۳ |
گل خورده/بازی |
۰.۹ |
۰.۹ |
توالیهای پرس |
۱۸.۱ |
۱۲.۶ |
بازیابی توپ |
۶۴.۴ |
۴۸.۵ |
درصد مالکیت توپ |
۶۳.۵٪ |
۵۷.۸٪ |
گلهای حاصل از ضدحمله/بازی |
۱.۰ |
۲.۱ |
گلها و پاسگلهای صلاح (درصد از کل) |
۳۴.۱٪ |
۵۷.۵٪ |
این آمارها نشون میده که تیم کلوپ بیشتر تو پرس بالا و پس گرفتن توپ خوب بود، ولی تیم اسلوت تو ضدحملهها و گلهای ساخته شده از پاسکاریهای منظم بهتر عمل میکنه. همچنین تیم اسلوت وابستگی بیشتری به گلزنی و پاس گلهای صلاح داره.
تغییر تاکتیکی: از «هوی متال» تا بازی منظم
تفاوتهای آماری بالا نتیجه مستقیم تغییر تاکتیکه. سبک کلوپ با «گگنپرسینگ» و «هوی متال» معروف بود. یه سبک پرانرژی و ریسکی که توش خط حمله فشرده بازی میکرد و مدافعهای کناری کار حمله رو انجام میدادن. تو فصل ۲۰۱۹/۲۰، الکساندر-آرنولد و رابرتسون مجموعاً ۲۵ پاس گل تو لیگ برتر دادن.
در مقابل، آرنه اسلوت تیم رو به یه سیستم منظمتر ۴-۲-۳-۱ تغییر داده، که توش دو هافبک دفاعی وظیفه محافظت از دفاع رو دارن. تو این سیستم، مسئولیت حمله از دوش مدافعهای کناری کمتر شده و فقط ترنت الکساندر-آرنولد تو این کار نقش داره، در حالی که رابرتسون محتاطتر بازی میکنه. این تغییر باعث شده تیم تو مالکیت توپ صبورتر باشه و کمتر در معرض ضدحمله قرار بگیره. این تغییر شاید به خاطر این بود که سبک پرفشار کلوپ باعث تحلیل رفتن بازیکنهایی مثل فابینیو شده بود. مقایسه این دو تیم نشون میده که باشگاه با حفظ ستونهای اصلی، هوشمندانه به سمت یه سیستم تاکتیکی جدید و موفق تکامل پیدا کرده.
کلیک کن، مطالب بیشتر اینجا
حرف آخر
فروش سوارز، استرلینگ و کوتینیو، فقط یه راه حل مالی نبود. این فروشها اولین قدمهای یه برنامه چند ساله و هوشمندانه بودن که یه تیم در سطح جهانی ساختن و لیورپول رو به یه باشگاه قدرتمند و باثبات تبدیل کردن. این مدل مدیریت، یعنی همکاری خوب بین مربی و تیم نقل و انتقالات و معاملات هوشمندانه، یه الگوی موفق برای فوتبال مدرنه.
حالا FSG هم رشد کرده. فروش سوارز و استرلینگ یه اجبار بود، فروش کوتینیو یه قمار هوشمندانه و موفق، و موفقیتهای بعدش هم باعث شده که باشگاه وارد یه مرحله جدیدی از سرمایهگذاریهای بزرگ و جاهطلبانه بشه. این موضوع با گزارشهایی درباره قرارداد رکوردشکن فلوریان ویرتز (۱۵۷ میلیون دلار) و افزایش ارزش خود FSG (تا ۱۴.۱۹ میلیارد دلار) اثبات میشه. این تغییر از یه رویکرد محتاطانه به یه رویکرد جاهطلبانهتر که توش موفقیت تو زمین، سرمایهگذاریهای بزرگتر رو ممکن میکنه، یه نمونه نادر از مدیریت خوب تو فوتباله.