خداباوری عقلانی دیدگاهی است که
.
۱_🔹وجود خدای واجب الوجود را بر اساس استدلال های بدیهی و قیاسی عقلی اثبات میکند (مانند امکان و وجوب و صدیقین و علیت به تقریر فلسفی)
۲_🔹صفات خدای واجب الوجود را نیز از همین طریق اثبات میکند ( قادر و دانا و حکیم و خیر و عادل ) مطلق
۳_🔹از طریق وجود خدا و صفات خدا به نتایج منطقی میرسد
۱_هدفمندی زندگی ۲_اهمیت رعایت اخلاق ( ضرر نزدن به دیگران بد است و سود رساندن به دیگران خوب است ) ۳_عدالت نهایی و زندگی بعد مرگ بر اساس اعمال و هدف نهایی ۴_وجود اختیار آزاد آنسان ۵_پاداش نهایی برای انسان
.
۴_🔹 خدا به انسان عقلی داده که به تمام اینها پی ببرد
یعنی همه اینها رو با عقل اثبات میکنیم اما دیدگاه درباره ادیان .
۱_بشری بودن🔻
دیدگاه اول اینکه ادیان کاملا بشری بوده اند و چون انسان به خدا و دین نیاز داشته اونهارو ساخته باشد
این دیدگاه بر اساس تفاوتهای بین ادیان جهان و اینکه تمام تمدن های بشری دینی داشته اند استوار است
دیدگاه دیگر اینکه پیامبران برای سو استفاده از قدرت ادعای پیامبری کرده اند
.
۲_نیمه الهی بودن 🔻
این دیدگاه است که ادیان کاملا الهی نیستند بلکه بخشی از آنها الهی است . چند نوع دارد
۱_دریافت انسانهای پاک از حقیقت خدا که کاملا مطلق نیست اما نزدیک یا دور است (همان دین است)
۲_دین برای بشر دوره ابتدایی از طرف خدا بوده است تا آنها را که عقل کمتری داشتند هدایت کند (اما در بشر مدرن نیازی نبود ) و آموزه های قبلی تحریف شد
۳_پیامبران آموزگارانی بوده اند که سعی کردند حقیقتی که از خدا دریافت کرده اند رو بیان کنند . که به آن نزدیک و دور است
۴_دین را نه محصول یک لحظهٔ نزول، بلکه فرآیندی تدریجی از تجلی الهی میبیند.یعنی خدا خود را در طول زمان و متناسب با ظرفیت انسانها آشکار میکرد؛ پس هیچ دینی بهتنهایی کامل یا مطلق نیست، بلکه همهی ادیان پلههایی از نردبانِ شناخت الهیاند.
.
۳_کاملا الهی بودن 🔻
دین دیدگاه هم شامل
۱_یک سیستم دینی خاص از طرف خدا وجود دارد و آخرین شون یک دین خاصی است
۲_دینهای گوناگونی همه رو خدا برای هدایت بشر فرستاده است و چند دین همزمان از طرف خدا اومده
این دیدگاه با مشکلات عقلانی و علمی و اخلاقی و تاریخی که درون ادیان هستند نقد میشود .
مخالفان دین :🔴
خداباوری مخالف دین بر این اساس استوار است که عقل انسان برای رسیدن به حقایق هستی کافی است و توافق یا اختلاف نظر جزئی در جزئیات مشکلی ندارد که بگوییم نیاز است خدا برای هدایت بشر دینی ارسال کند
یعنی خدای حکیم باید موجودی در سطح انسان را. هدایت کند و اینکار را با عقلی که به او داده میکند اما خدا در جهان حضوری روشن و آشکار دارد و در فطرت تمام انسانها نیز موجود است
همچنین اشکالاتی که در متون مقدس دینی وجود دارد منجر به رد وجود دینی از طرف خدای کامل میشود چون اگر دینی از طرف خدا باشد نباید دارای اشکال باشد
.
موافقان دین :🟢
دسته اول استدلال اینکه عقل انسان در تبیین جزئیات کافی نیست و خدا باید در توضیح آنها دینی برای بشر ارسال کند
و خودش را به وضوح با پیامی روشن به انسانها نشان دهد
در مجموع خداباوری عقلانی مشکلی با دینها ندارد اما اینکه یک دین خاصی حقانیت داشته باشد و لزوم پیروی از آن را ضروری نمی داند اما برای اینکه انسانها به وسیله همان به آن حقیقت عقلی نزدیک شوند دین را ابزاری مفید میداند ( تا زمانی که منجر به آسیب به دیگران نشود ).