طرفداری-
با بالا پایین کردن برنامهها و روزنامهها و مخصوصاً وبسایتهای شرط بندی، ثابت میشود که تنها اورتون و نیوکاسل از فصل پیش بد تر بودند و تنها ساوتهمپتون از سال پیش بهتر کار کرده است.
با این حال، نکته اینجاست. با اینکه تیمهای بالا نشین جدول حدس زدنی شده اند، محبوبیت این لیگ کاهش نیافته است. هیچ عقل کل سنتی هم وجود ندارد. NFL سقف دستمزد دارد نه به خاطر اینکه یک ارگان کمونیستی باشند بلکه آنها اعتقاد دارند که مخاطبان و تبلیغات چیها انتظار شوک را هم دارند. بدون این غیر قابل پیش بینی بودن، آنها میترسند که مردم کانال تلویزیونی را عوض کنند.
لیگ برتر اما، هر روز کیفش کوک تر میشود. تنها ۶ تیم مختلف در ۱۰ سال گذشته جز ۴ تیم بالای جدول شدند( این رقم در دهه قبل تر از آن ۸ تیم بود و یک ده دیگر قبل تر از آن ۱۴ تیم). همچنین رابطه دستمزدها و عملکرد هم حالا معنا دار تر میشود. با این حال ما هر روز پول روی پول میگذاریم. SKY و BT( دو کانال تلویزیونی) اگر قضیه غیر از این بود، ۵ میلیارد و ۱۳۶ میلیون پوند برای سه فصل آینده نمیدادند.
پس مشکل کجاست؟ دکتر برایمو از دانشگاه لیورپول و دکتر سیمونس اقتصاد دان دانشگاه لنکستر میگویند که جواب این سوال را دارند. تحقیقات جدید آنها با این عنوان چاپ شده است:"مشخص نبودن نتایج یا کیفیت ستاره ها؟ مخاطبان تلویزیونی لیگ برتر چه میخواهند؟
این تحقیق نشان میدهد مخاطبان انگلیسی حالا کمتر به رقابتی بودن لیگ اهمیت میدهند و به جای آن میخواهند که نامهای بزرگ را بدون توجه به تیمها بیشتر ببینند.
شاید شما قاطی کنید، اما دست نگه دارید. این دو استاد دانشگاه اطلاعات زیادی را جمع آوری کرده اند و اعداد زیادی را پشت هم چیده اند. آنها از ۶۶۰ بازی پخش شده لیگ برتر بین فصلهای ۲۰۰۰-۲۰۰۱ تا ۲۰۰۷-۲۰۰۸، ۶۳۱ تای آنها را بررسی کردند که بازیهای بررسی نشده به خاطر نبود اطلاعات کافی بوده است و فصل ۲۰۰۸ را هم به خاطر نگرفتن اطلاعات از اسکای بررسی نکرده اند. آنها دستمزدهای تمام باشگاهها را در هر کدام از آن فصول بررسی کرده اند و آنها شانس برد هر تیم را هم یادداشت کرده اند تا میزان غیر طبیعی بودن نتیجه را ببینند.
پس از آن، هر کدام از آن ۶۳۱ بازی را با فاکتورهای بیشتری بررسی کردند. مخاطبان بازی، اینکه تیم چقدر در آن بازی روی فرم بوده، آیا بازی دربی بوده یا نه و حتی اینکه در چه سالی و چه روزی آنها بازی کردند. مثلا مخاطبان بازیها در میان هفته ۸.۶% کمتر از آخر هفته هستند.
تحقیق آنها در ژورنال بین المللی اقتصاد و تجارت منتشر شده است که آنها در سال ۲۰۰۵ هم تحقیقی با همین زمینه منتشر کرده بودند.
در آخرین تحقیق آنها فهمیده اند که مخاطبان تلویزیونی در حال تغییر هستند. تا فصل ۲۰۰۲-۲۰۰۳، اگر یک بازی از نظر غیر قابل پیش بینی بودن پیش از سوت آغاز بازی در شرایط بالایی بود، مخاطبان بیشتری داشت. اما در سال ۲۰۰۸ این ویژگی وجود ندارد. در همین دوره زمانی، باشگاههای که افزایش دستمزد داشتند، مخاطبان بیشتری را کسب کردند. این قضیه همانطور که نویسنده تحقیق میگوید به این معنا است:" جمعیتی که خواستار دیدن سوپر استارهای بیشتری است جانشین جمعیتی شده است که به شکل سنتی به دنبال غیر قابل پیش بینی بودن بازیها بودند."
شاید شما هم شک نداشته باشید. آیا واقعاً، همیشه تیمهای بزرگ مخاطب بیشتری نداشتند؟ خوب، بله اما نه در کل. همانطور که نویسنده تحقیق میگوید، کمترین مخاطب تلویزیونی مربوط به بازی آرسنال مقابل کاونتری در سال ۲۰۰۰ بود که تنها ۱۱۷ هزار نفر آن را دیدند. آقای برایمو میگوید:"ما با کنترل کردن آمار اکثر باشگاههای بزرگ دیدیم که جمعیت مخاطب، حالا بیشتر به سوپر استارها اهمیت میدهد و این باشگاههای بزرگی که ما بررسی کردیم بیشتر از ۴ تیم بزرگ سنتی هستند."
نکته جدید این است که ارزشها برای مخاطب جدید لیگ برتر نسبت به مخاطب قدیمی که جذابیت بازیها را ارزش میدانستند، تغییر پیدا کرده است. برای کسانی که روزگاری تلاش واتفورد و وست هم را برای قهرمانی دیده اند و قهرمانی ناتینگام فارست و استون ویلا را شاهد بودند، این آمار ناراحت کننده است.
با این حال این قضیه بد تر هم میشود. اگر این دو استاد دانشگاه درست گفته باشند، این جمعیت مخاطب حالا به جایگاهها بیشتر از بازیها اهمیت میدهد. اهمیّتی که برای باشگاههای که دائما جدول را در اختیار دارند به وجود میآید. و همچنین احتمالا این تغییر سبب تغییر یافتن سریعترین و خشنترین لیگ دنیا میشود.