طرفداری-شايد بدبين ترين طرفدار فوتبال در ايران در ده روز گذشته تصور نمي كرد كه بعد از پايان يک تابستان پُر حادثه براي فوتبال ملي و صعود مقتدرانه به جام جهاني و يک شهريور حماسي براي طرفداران سرخ پوش، به استقبال همچين پاييز پُر سرو صدا و بي رحمي بروند. شايد پاييز براي قرمز پوشان ياداور اتفاقات تلخ و فراموش نشدني باشد اتفاقي كه تقويم اين باشگاه را براي سال ها به رنگ سياه در آورد، از دست دادن كاپيتان هادي نوروزي.
اينبار در يک عصر جمعه غير فوتبالي و كسل كننده، 1 مهر، روزي كه علاقه مندان فوتبال بيشتر خودشان را براي يک فصل جديد تحصيلي و كاري آماده مي كردند و از هياهوي فوتبال خارج شده بودند. ناگهان يک تيتر همه اين اتفاقات ممكن را تحت شعاع خود قرار داد: "محروميت چهار ماه براي مهدي طارمي و ممنوع شدن باشگاه پرسپوليس از دو پنجره نقل انتقالات". اين خبر موجب نگراني علاقه مندان به فوتبال به خصوص طرفدارن و بزرگان باشگاه پر طرفدار پرسپوليس شد آن هم درست زماني كه تيم محبوبشان احتياج به آرامش و تمركز بيشتري براي رويارويي با يكي از قوي ترين تيم هاي آسيايي در مرحله نيمه نهايي داشت. خبري كه خيلي زود از طرف مسئولين و مديران فوتبالي هميشه بي اطلاع از محروميت هاي سنگين به خاطر تخلف و بخاطر سوء مديريت از جانب خودشان با يک بيانيه كه همه چيز تحت كنترل هست به تكذيب موضوع و جريمه فيفا پرداختند.
شايد اين خبر دقايقي كوتاه باعث آرامش طرفداران پرسپولیس شد! ولي هرچه به دقايق آخر روز جمعه، 1 مهر نزديک تر مي شديم، شايعات بيشتر رنگ واقعيت به خودشان مي گرفتند و در آخر همه گمانه زني ها منجر به يک رسوايي بزرگ اخلاقي شد و شک ها به يقين تبديل شد. طرفداران عاشق با اين شک فصل پاييز را آغاز كردند، با يک نگراني بزرگ، سوالي مدام در ذهن خود تكرار مي كردند:" تكليف رويايی كه سال ها منتظرش بودند چه مي شود؟" براي فصلي كه براي رسيدن به آن از همه فصل ها گذشتند! فکر كردن به مرگ تدريجي يک رويا برايشان ديوانه كننده بود. چطور مي شود همه چيز يک شبه نابود شود؟! شايد اين ها اندک سوالاتي باشد كه در ذهن خود مي گذراندند. سوالاتي كه تا به امروز هيچ مسئول و مديري پاسخگوی آن نبوده است.
پرسپوليس روز سه شنبه در شرايطي مقابل رقيب سنتي خود در آسيا در كشور امارات و شهر ابوظبي قرار گرفت كه مهدي طارمي به خاطر شكايت باشگاه ريزه اسپورت از او، سيد جلال حسيني به دلیل مصدويت و كمال كاميابي نيا و محمد انصاري به خاطر محروميت در تركيب خود نمي ديد.
دو تيم با اين آرايش به ميدان مسابقه آمدند. الهلال با چهار مدافع خطي و دو بازيكن در خط مياني و يك enganch (رباينده( كه در فوتبال آرژانتين به پست شماره ١٠ به جاي پلي ميكر به كار مي رود، كه اصولا اين دست بازيكن ها داراي خصوصياتي همچون ضريب هوشي بالا و شعاع ديد گسترده با قدرت تكنيكي مطلوب كه فضايي جلو و پشت هافبک دفاعي حريف را با حركت بدني پوشش مي دهند و در قسمت حمله سه مهاجم حضور داشتند كه نحوه چيدمان بازيكنان به صورت ٤.٢.١.٣ بوده و بسته به شرايط بازي اين سيستم به ٤.٣.٣ و ٣.٤.٣ تبديل مي شد، اين فنداسيون مهندسي رامون دياز و الهلال، در مقابل سيستم پرسپوليس به صورت ٤.١.٣.٢ "لوزي"بود كه سيستم اتخاذ شده توسط مربي كروات و با تجربه پرسپوليس درست نقطه ضعف سيستم انتخابي مربي با كيفيت و مطرح آرژانتيني الهلال بود. در واقعه سيستم ٤.٤.٢ لوزي كه پرسپوليس در اين چند فصل حضور برانكو از آن استفاده مي كند، باعث فشرده كردن وسط زمين و با ايجاد پرس لايه اي و پرس مثلتي، پرس ٥ ضلعي مخصوص خود پروژه بازپس گیري توپ را رقم مي زند، حالا اگر تيمي قدرت عرض دادن داشته باشد اين سيستم دچار اختلال مي شود، براي درک بهتر و صحيح تر از به شكل پايين توجه كنيد.
با توجه به اين نكته كه هر سيستمي در حمله يک سيستم ديگری را سويچ مي كند و در اين صحنه مدافعين به فاز حمله رفته و سيستم از ٤.٢.١.٣ به ٣.٤.٣ تغيير يافته، همانطور كه در شكل مشاهده مي كنيد تيم الهلال با ايجاد لوزي ها و مثلث ها مختلف در زمين پرسپوليس و با استفاده از پاس هاي مورب يا اصطلاحاً خط شكن بين احمدزاده و ربيع خواه، وينگر قسمت چپ خودشان را صاحب يک موقعيت عالي براي گل زني كرده و آن را تک به تک كرد، حالا اگر محرمي در آن قسمت بازيكن پست ١١ را پوشش دهد باعث مي شود يک فضاي خالي براي وينگر بک سمت چپ تيم الهلال به وجود آورد. كه اين امر موجب بالا رفتن سرعت و قدرت گردش توپ براي تيم منسجم الهلال مي شود.
از همان دقايق ابتداي بازي كار سطح بالاي بازيكنان كناري الهلال در مقابل سطح پايين بازيكنان كناري پرسپوليس، منجر به برتري كيفي كه يكي از اساس هاي برتري تاكتيكي مي باشد بازي را به نفع الهلال چرخاند. كه اين امر نشان دهنده آن است كه مصلح و محرمي هنوز كيفيت لازم براي بازي كردن در سطح بين المللي را دارا نيستند.
براي درک دقيق تر و شناخت از بازي الهلال بايد به اين نكته اشاره كنم، كه شناخت از توانايي بازيكنان الهلال براي يک بينده شايد سخت و پيچيده باشد. اما نبايد براي بازيكنان پرسپوليس شوک آور باشدو چرا آناليز دقيق از شكل، نقص، مختصات، خصوصيات بازيكنان الهلال در ذهن بازيكنان قرار نداشت؟
وينگرهاي الهلال، وينگرهاي كلاسيک نيستند يعني وينگرهاي كه حركتشان به طول باشد نيستند، آنها اصطلاحاً اينسايد وينگر (inside winger) مي باشند و به داخل حركت مي كنند. كه اين امر باعث مي شود نظم كناري پرسپوليس بهم خورده و با حذف اميري و مصلح در چپ و با حذف احمدزاده و محرمي در راست، خط را براي دور زدن مدافعين كناري خود هموار مي كنند.
ديگر مشكل تيم پرسپوليس در مقابل الهلال عدم داشتن يک ضرب آهنگ مناسب بود، در واقع مربيان معتقد هستند تيم هایي قدرتمند هستند كه خط هافبكشان بتواند ريتم يا تيمپو بازي را تنظيم كند. در خط هافبک پرسپوليس در اين بازي چنين چيزي مشاهده نمي شد و مي توان به نكته بارزي كه در نيمه اول به آن اشاره كرد، بازي پوياي هافبک هاي مياني الهلال در مقابل بازي ايستا و کند محسن مسلمان و عدم توانايي محسن ربيع خواه براي دادن تيمپو " ضرب آهنگ" و پخش توپ اشاره كرد. تيم الهلال با شناخت از نحوه ي پرس نماينده ايران با پاس هاي عرضي زمين را آگاهانه بزرگ مي كرد تا پرسپوليس نتواند آنها را اسير پرس نامنظم منطقه اي كند. در عوض پرسپوليس توانايي كوچک كردن زمين بازي رانداشت، بايد اين چنين بيان كرد به دليل سرعت بازي و دقت پاس بالاي الهلال پرسپوليس نمي توانست واكنش مناسب نشان دهد.
اگر بخواهيم اكنون و بعد از بازي، بگويم چرا پرسپوليس از ده نفر شدن الهلال نتوانست استفاده كند بايد توجه شما را به تغييرات فيزيونومي جلب كنیم.
اصولاً جريان بازي فوتبال ماهيتي سيال دارد و عوامل عديده اي چون نتيجه در جريان بازي، قدرت فيزيكي بازيكنان، روحيه و ريسک پذيري يک تيم در دقايق مختلف تاثير چشمگيري در آنچه كه به " تغيير فيزيونومي بازي" معروف است اتفاق مي افتد. تيم هاي كه بار تجربي و قدرت تمركز بيشتري دارند از اين تغييرات به نحو احسنت استفاده مي كنند. تيم پرسپوليس فاقد تمركز لازم و توان جسمي و ذهني استفاده از اين موقعيت بود و بر عكس الهلالي ها كه به خوبي با پرسينگ نيمه اول خود، هم توان جسمي پرسپوليس را كاهش داده بودند و هم زهر چشم كافي از دفاع هاي كناري پرسپوليس گرفتند، بعد از ده نفر شدن به حملات طولي با استفاده از دو يا سه يار ادامه دادند كه نتيجه آن گل سوم و چهارم با مشاركت كمترین نفرات حمله اي بود. تيم الهلال تيمي با كيفيت است كه فوتبال بازي مي كند، آنها اهل جنجال و بازي فيزيكي نيستند پس راهكار بازي خشن را تيم پرسپوليس نمي توانست در نيمه دوم به كار ببرد. فصل گذشته در اكثر بازي ها مخصوصاً با حضور كمال كميابي نيا پرسپوليس تيمي پر خطا و خشن تر از تيم هاي حریف بود. اصولاً اشاره به بازي فيزيكي و خشن پرسپوليس به معناي خشونت كاذب نيست بلكه به معناي مشاركت اكثر بازيكنان فاز حمله ي اين تيم براي بازپس گيري توپ بوده است. تيم الهلال يكي از با كيفيت ترين و بي نقص ترين بازي هاي چند سال اخيرش را در مقابل يكي از بي كيفيت ترين پرسپوليس هاي سه فصل اخير به نمايش گذاشت و مي توان رامون دياز، مربي الهلال را مرد اول اين ميدان دانست با آناليز مناسب تيم پرسپوليس.
حالا پرسپوليس در بازي برگشت به چيزي بيشتر از معجزه نياز دارد. شايد هم طرفداراني كه معجزه نيوكمپ را ديده اند با اميد و آرزو روزهاي خودشان را سپري مي كنند، شايد پرفسور براي آنها شعبده اي در راه داشته باشد، با برگشت از كرواسي از تعطيلات اكسير براي تيم بياورد. شايد هم اين پايان داستان عشق جنون سرخ دل ها باشد براي يک فصل پر فراز نشيب آسيایي. بايد صبر و به اتفاقات دل خوش كرد.
حمیدرضا تفضلی/ محمد صالحی