طرفداری – شاگردان برانکو در شرایطی برای دومین سال پیاپی قهرمان لیگ برتر شدند که در این فصل تفاوت هایی را نسبت به لیگ شانزدهم داشتند.
برانکو در بدو حضورش در پرسپولیس، شرایط را برای بازی با یک هافبک دفاعی فراهم کرد. کادر فنی سرخ پوشان در آن زمان ابتدا درک درستی از بازی با یک هافبک دفاعی را به بازیکنان انتقال داد و با بستر سازی مناسب، ایده خود را عملی کرد. اما در این فصل اکثرا سرخ پوشان با دو هافبک دفاعی بازی کردند. به یاد داریم پرسپولیسی ها در فصول گذشته در خصوص «مدیریت جریان بازی» با مشکلات متعددی دست و پنجه نرم می کردند. به تعبیری شاگردان برانکو توانایی کنترل و جهت دادن به جریان بازی را نداشتند که در برخی از دیدارها این نقطه ضعف تاوان سنگینی برای پرسپولیس داشت.
برانکو با علم بر این موضوع در لیگ هفدهم سعی کرد این نقیصه را برطرف کند که موفق نیز بود. یکی از اقدامات سرمربی سرخ پوشان برای رفع این مشکل، بازی با دو هافبک دفاعی بود.
به طور کل سرخ پوشان در لیگ هفدهم مدیریت نسبتا مناسبی بر جریان بازی داشتند و اکثرا تیمی که در جریان بازی نقشی تعیین کننده داشت، پرسپولیس بود.
اما در فاز هجومی برانکو در این فصل بارها به بن بست رسید و هر دفعه واکنش های مختلفی داشت. مسلما وقتی تیمی مدت زمان زیادی با یک استراتژی بازی می کند، تیم های مقابل راه مقابله با آن را دیر یا زود پیدا می کنند و این اتفاق برای تیم برانکو نیز رخ داد.
به یاد داریم زدن گل های زودهنگام و پیاده سازی اصل «غافل گیری» یکی از مهمترین اصول تیم برانکو در سال های گذشته بوده اما این اتفاق در بسیاری از دیدارهای این فصل با کیفیتِ گذشته پیاده نشد و تیم های مقابل با روش های مختلف مانع از پیاده سازی این تاکتیک شدند. این قضیه بزرگترین چالش برانکو در فاز هجومی بود، جایی که اگر سرخ پوشان گل اول را نمی زدند در ادامه کار برای رسیدن به پیروزی به مراتب دشوار بود. ایجاد تراکم و دفاع چند لایه کار را برای شاگردان برانکو سخت می کرد و عکس العمل کادر فنی پرسپولیس در بسیاری از بازی ها، ایجاد پلن B با استفاده از تعویض بود. در بسیاری از دیدارها شاهد بودیم برانکو در 30 دقیقه انتهایی دست به تعویض های ریسکی و زودهنگام می زد که گاها نتیجه بخش نیز بود اما این روش نیز پس از مدتی بنا به دلایلی همچون مصدومیت ها و آگاهی تیم های مقابل، منسوخ شد.
در این شرایط پرسپولیس عموما با تیم هایی مواجه می شد که 20 دقیقه نخست را به سلامت عبور کرده اند و پرتعداد در فاز دفاعی حاضر می شوند و در ادامه با بهینه سازی انتقال از دفاع به حمله، توانایی خلق موقعیت را نیز پیدا می کردند. در چنین شرایطی گزینه های نسبتا محدودی پیش روی کادر فنی قرار می گیرد. سرمایه گذاری روی کانال های کناری، زدن شوت های از راه، کارهای ترکیبی، ضربات ایستگاهی و شروع مجدد، بازی مستقیم، استفاده از خلاقیت فردی و ... .
عموما انتخاب برانکو با توجه به ابزار و شرایط موجود، ارائه direct football و play wideبود. مسلما گرایش به این موارد تا حدود زیادی زیبایی و کیفیت همیشگی پرسپولیس را گرفت اما استفاده از طرح های زودبازده در مقاطع زمانی کوتاه که تیم به بن بست می رسد، امری اجتناب ناپذیر است و طبیعتا نمی توان انتظار داشت برای تعداد هفته های کوتاهی که فاصله بین دیدارهای کمی نیز دارد، شاهد تعریف استراتژی و تاکتیک های جدید و با کیفیت بود.