متن ترانه «ایستادی تا به مردنم راضی بشم»
بگو تو این شبا دلت کجاست
اگه که راهمون جداست، مقصرش کی بین ماست؟
بگو که دلخوشی تو، باورت منم
اسیرِ آخرت تو، جنگ نابرابرت منم
همین که فهمید پر از خواهشم، دودمانم رفت
بی اون زجر میکشم، قلبمو کشت
تا زیر آوارش کشوند
یه حسی پشت چشام بود، اما اون نخوند
ایستادی تا به مردنم راضی بشم
از هم پاشیدی منو، تا هرچی میسازی بشم
خسته از این بازی بشم…
ایستادم تا یه روزی، بیطاقت بشه دلت
که با بیرحمی خواست نبودنت عادت بشه
از دست من راحت بشه
حالا که وقت گفتنه، دنیات پر از بیحرفیه
میگی هوای زندگیت بدجوری سرد و برفیه
عذابه این روزای تو؛ کاری که با من کردیه
افتادنت به پای من، همین مگه کم دردیه؟
بگو مگه کم دردیه…
حالا تو افتادی به پام
به بدترین حالت میریخت اون روزا، اشک از چشام