سرتو بالا بگیر کی میگه حقت نی
ادامه بده حتی سختیا کردت زیر
زدن به قلبت تیر صدمه مغزت دید
کارما حواسش بهت هست این چیزا دستت نی
سرتو بالا بگیر همیشه خودت بمون
حتی الان که کارد رسیده به استخون
مثه جاده های شمال پره گل و شکوفه
هوک راست و چپت آهنی قد غرورت
سرتو بالا بگیر سختی یه مرد میسازه
حسادت فقر میاره خیانت مرگ
درختی میوه میاره که صبر و ترجیح داده
راه آسونو انتخاب بکنه تهش میبازه
سرتو بالا بگیر نذار بیارن پایینش
بگو چیکارم دارین گاردمو میارم پایین
شبا بیدارم تا شش باهام سیگارم خوابید
اتاق و دفترم شد کارخونه آدم سازی
ازم چی انتظار دارین مگه چی یادم دادین
مگه خودتون چقد تلاش کردین آدم باشین
نمیخوابیدم مینوشتم حتی ساعت خوابید
دریا به آسمون گفت تشنمه تا شب بارید
نمیدونم دوسم دارید نمیدونم گوشم دادید
داشت میرفت بالا کم کم ولی قل خورد اومد پایین
سرمو میگم برگه های شعرم موندن خالی
درکم کن حتی اگه رپو دوس نداری
با تو شاد با تو خوب با چشات از زمان قرص
آسمون مال ماست الان دوستمون ستاره هاست
لایف استایل از این کتابا
وقتی بچه بودم رپ بود واسم راه فرار
هیچوقت نگفتم ندارم هیچوقت نکردم فرار
منو ببخش اگه دارم سندرم پای بی قرار
هیچ هیجانی ارزش اشک مادرو نداره
ممنونشم من واسه تربیت من واسه دعاهاش
یادم داد حقیقتو بگم ولی با سیاست
آسمونا منو ببخش بخاطر گناهام
قول میدم دیگه نمیکنم به خودم خیانت