مطلب ارسالی کاربران
ایسیدرو لانگارا، هیولای نابغه ای که جنگ او را از بارسلونا گرفت
زمانی که ایسیدرو لانگارا اولین بازی خود را پس از تبعید در سن لورنزوی آرژانتین در سال 1939 مقابل ریورپلات پرآوازه انجام داد، آلفردو دی استفانو نوجوانی 12 ساله بود و روی سکوها بازی را تماشا می کرد. لانگارا که صبح همان بازی بعد از سفری دو هفته ای با کشتی از آزتک پای به آرژانتین گذاشته بود، در آن بازی درخشید و در فقط 40 دقیقه، 4 گل به ثمر رساند تا بعدها دون آلفردو در رابطه با او بگوید : " آن چیزی را که دیدم نمی توانستم باور کنم! "
لانگارا حتی در تبعید هم نشان می داد که چه قابلیت های بی نظیری دارد و تبعید عملا نتوانست مانع میل سیری ناپذیر او در گلزنی شود.
ایسیدرو لانگارا گالاراگا در تاریخ 25 مه 1912 در شهر پاسایا در ایالت شمالی باسک اسپانیا به دنیا آمد. پاسایا بندر تجاری معروفی در باسک است که عمدتا به ماهیگیری شهرت دارد و همچنین زادگاه بِلاس ده لِزو افسر نیروی دریایی مبارز باسکی است. پدر او خوان مانوئل و مادرش ماریا نام داشتند. پدر ایسیدرو رمانی که او 13 ساله بود از دنیا رفت و خسوس، برادر بزرگتر ایسیدرو امیدبخش او شد و مهارت هایش در فوتبال را کشف کرد.
ایسیدرو یک مهاجم پست 9 دوپا بود که به راحتی می توانست از هر دوپایش استفاده کند. بعد از بازی در چند تیم محلی همچون پاساخِس و تیم امید سن سباستین در سال 1928 و همزمان با سال تولد لالیگا به باشگاه تولوسا اف.سی پیوست و بعد از دو سال در حالی که نزدیک به انتقال به باشگاه رئال سوسیه داد بود در انتقالی پیچیده در تاریخ 1 دسامبر 1930 به رئال اوویدو، باشگاهی که در آن اسطوره شد پیوست. سوسیه داد در آن زمان تیم بسیار خوبی بود که در خط حمله بازیکنانی نظیر چولین، کریکی و پاکو بیِنزوباس اولین آقای گل لالیگا را در اختیار داشت. اوویدو در آن زمان در دسته دوم یا سگوندا دیویژن امروزی بازی می کرد و باشگاهی کم نام و نشان در فوتبال اسپانیا به حساب می آمد.
در 7 دسامبر 1930 او برای اولین بار برای اوویدو که در دسته های پایین تر اسپانیا بازی می کرد به میدان رفت و دو گل در پیروزی 4-1 تیمش به ثمر رساند. او در 18 سالگی بسیار پخته و مشابه یک فوتبالیست بالغ و مهاجمی زهردار بازی می کرد.
در فصل اول اوویدو نتایج خوبی در دسته دوم کسب نکرد و در فصل دوم لانگارا در فصل 1931-32 اوویدو در آستانه صعود به لالیگا قافیه را به تیم بتیس باخت و نتوانست به عنوان تیم برتر لیگ به لالیگا راه یابد اما گلزنی های مداوم لانگارا باعث شد در سال 1932 برای اولین بار به تیم ملی اسپانیا دعوت شود. در آوریل 1932 در روز تاسیس استادیوم بوئناویستای اوویدو او نخستین بازی اش را برای لاروخا مقابل یوگسلاوی انجام داد و در پیروزی 2-1 توانست یکی از گلها را به ثمر برساند.
به طور کلی او تا پیش از نواخته شدن ناقوس جنگ داخلی، در 12 مسابقه ملی توانست 17 گل به ثمر برساند که آمار قابل ملاحظه ای است. لانگارا با اسپانیا به تنها تورنمنت مهم ملی خود در جام جهانی 1934 ایتالیا شرکت کرد و در پیروزی 3-1 مقابل برزیل که موجب حذف برزیل با ستاره بزرگی چون لئونیداس شد تنها گل خود را در جام جهانی به ثمررساند. اسپانیا در دور بعد به مصاف ایتالیای میزبان رفت و بازی با نتیجه مساوی 1-1 به اتمام رسید و از آنجایی که قانون وقت اضافه و ضربات پنالتی در آن دوران وجود نداشت باید برنده در بازی تکراری مشخص می شد. در جریان دیدار اول در میان بازی خشن ایتالیایی ها لانگارا مصدوم شد و نتوانست در بازی تکراری در ترکیب اسپانیا قرار گیرد و ایتالیا با گل زودهنگام جوزپه مئاتزا پبروز بازی شد و اسپانیا در عین شایستگی و با بداقبالی لانگارا از رقابت ها کنار رفت.
اما داستان لانگارا در اوویدو شکل فوق العاده ای گرفت. بالاخره در فصل 1932-33 اوویدو موفق شد با کسب عنوان قهرمانی دسته دوم با عنوان گلزن برتر لیگ توسط لانگارا پای به رقابت های لالیگا بگذارد. اولین بازی اوویدو در لالیگای 1933 به شکل خیره کننده ای خصوصا برای لانگارا آغاز شد. اوویدو موفق شد در خانه 7-3 بارسلونا را شکست دهد و لانگارا هت تریک کرد. دو گل اول او از فاصله ای حدود 50 متری به ثمر رسید که نشان از قدرت شوت زنی او داشت. گلهای او باعث تعاریف بسیاری از این نابغه 21 ساله شد از جمله لازارو فلورنزا دروازبان اسپانیول که خود چند هفته بعد قربانی شم گلزنی او شد!
لانگارا و هرریتا ( ادواردو هرریتا بوئنو ) در کنار هم زوج زهرداری را در اوویدو تشکیل داده بودند زوجی که تا همین امروز هم بهترین گلزنان تاریخ اوویدو و بزرگترین اسطوره های این باشگاه هستند. اوویدو فصل را در رتبه ششم لیگ به اتمام رساند اما لانگارا با 27 گل زده در 18 بازی با اقتدار نه تنها آقای گل لیگ شد بلکه او را به بهترین گلزن سال دنیا در سال 1933 با 52 گل زده بدل کرد. افتخاری بسیار بزرگ که لانگارا دو بار متوالی دیگر به آن چنگ زد.
فصل 1934-35 برای لانگارا و اوویدو بهتر پیش رفت و اوویدو در پایان فصل پس از بتیس که با پاتریک اوکانل ایرلندی به عنوان ارزشمند تاریخ خود رسید و رئال مادرید، عنوان سوم لیگ را کسب کرد. لانگارا باز هم درخشید و به مانند فصل گذشته با 27 گل پیچی چی را به دست آورد و برای دومین بار متوالی عنوان بهترین گلزن سال جهان را تصاحب کرد. او در سال 1934 با 45 گل زده به این عنوان مهم نائل یافت. دیگر عنوان مهم او در این سال سه هت تریک متوالی در لالیگا بود که همچنان به عنوان یک رکورد در تاریخ لالیگا پابرجا مانده است.
فصل 1935-36 آخرین فصل لالیگا قبل از جنگ داخلی به حساب می آمد. لانگارای جوان با قدرت گلزنی خود کماکان راه پیشرفت را طی می کرد، اوویدو باز هم در کسب عنوان قهرمانی لیگ ناکام ماند و پس از اتلتیک بیلبائو و رئال مادرید، عنوان سوم را کسب کرد. لانگارا با زدن 28 گل برای سومین بار متوالی آقای گل لالیگا و با مجموع 59 گل در سال 1935 برای سومین بار متوالی بهترین گلزن سال دنیا لقب گرفت.
در حالی که فقط 23 سال سن داشت و به یک سوپراستار در دنیای فوتبال در تیم نه چندان مهمی مثل اوویدو تبدیل شده بود به ناگاه همه چیز با شروع جنگ داخلی دگرگون شد.تا این زمان لانگارا در 6 سال حضور حرفه ای خود در اوویدو آمار خیره کننده 231 گل در 160 بازی را به ثبت رسانده بود. در فوریه 1936 در انتخابات سراسری جمهوری خواهان با قاطعیت بر سلطنت طلبان به پیروزی دست یافتند، در ماه ژوئن همان سال ارتش به سرکردگی فرانسیسکو فرانکو بر ضد دولت قانونی اعلان جنگ و کودتا کرد، اسپانیا به حمام خون تبدیل شد و تب جنگ داخلی در تمام کشور فراگیر شد، در این بحبوبه فوتبال به طور کامل فراموش شد و درد و رنج جنگ و آثار مخرب آن روی جامعه سایه افکند. بسیاری از تیم ها چون بارسلونا همچنان به حیات خود ادامه دادند و برای بقا به خارج از اسپانیا مهاجرت کردند.
کاتالونیا به مانند بسیاری از ایالات به جمهوری وفادار ماند. بارسلونا قبل از وقوع جنگ به جذب لانگارا علاقه نشان داد و قرار بود جوزپ سانیول رئیس وقت بارسلونا در حاشیه ماموریتی سیاسی پروژه جذب لانگارا از اوویدو را هم دنبال کند. در ماه آگوست 1936 جوزپ سانیول در سفری به قصد مادرید و سپس والنسیا با اتومبیل فورد خود در نزدیکی منطقه گواداراما بی خبر از حضور نیروهای فاشیست فالانژ در یک ایست بازرسی توسط ملی گرایان کودتاچی به قتل رسید و بر آتش جنگ و اختلاف روز به روز افزوده شد و لانگارا هرگز نتوانست پیراهن بارسلونا را در اوج دوران فوتبال خود به تن کند.
در این زمان لانگارا به جمهوری خواهان ملحق شد و مخالفت بسیاری با ملی گرایان از خود بروز داد. زمانی که باسک به دست فالانژیست ها افتاد بیلبائو و بازیکنان باسکی هم برای ادامه حیات رهسپار قاره آمریکا شدند و لانگارا هم به مکزیک مهاجرت کرد تا در امان بماند. تیم ابتدا تور اروپایی خود را آغاز و سپس به کوبا، مکزیک و آرژانتین سفر کرد و تیمی واحد از بازیکنان باسکی به نام Club Deportivo Euzkadi در سال 1938 تشکیل شد و مجالی یافت تا با انجام دیدارهای تدارکاتی لانگارا همچنان به فوتبال ادامه دهد. تیم برای پناهنگدگان جنگی باسک پول جمع آوری می کرد و همچنین به تبلیغات ورزش باسک مبادرت می ورزید.
در سال 1939 جنگ با شکست جمهوری خواهان به پایان رسید و دوران زمامداری 36 ساله ژنرال فرانکو در اسپانیا آغاز شد. بارسلونا به کشور بازگشت و محرومیت های سنگینی را متحمل شد اما لانگارا به دوران تبعید به مانند بسیاری از همبازیان باسکی خود ادامه داد و به کشور بازنگشت. به هر کدام از بازیکنان حدود ده هزار پزوتا رسید و بسیاری از بازیکنان در لیگ مکزیک به کار خود ادامه دادند. لانگارا به همراه دوست و هم بازی اش آنخل زوبیِتا به آرژانتین عزیمت کرد و در سال 1939 رسما به سن لورنزو پیوست. لانگارا در سن لورنزو به خوبی جا افتاد و بسیار محبوب شد و در 4 سال حضورش در سن لورنزو از سال 1939 تا 1943، 110 گل در 121 بازی به ثمر رساند تا به عنوان یکی از برترین گلزنان تاریخ سن لورنزو تا به امروز لقب بگیرد.
لانگارا که به تانک شهرت یافته بود در کنار رینالدو مارتینو دیگر مهاجم قهار سن لورنزو که بعدها به یوونتوس رفت زوج بسیار خوبی را تشکیل داده بودند اما هرگز نتوانستند با وجود دو عنوان نایب قهرمانی، قهرمانی آرژانتین را کسب کنند.
لانگارا در فصل 1940 لیگ آرژانتین 33 گل در 34 بازی برای سن لورنزو به ثمررساند و عنوان آقای گلی لیگ آرژانتین را کسب کرد. در سال 1943 او دوباره به مکزیک بازگشت و این بار برای باشگاه رئال کلوب اسپانیا در لیگ مکزیک که تازه شکل حرفه ای به خود گرفته بود، به میدان رفت و برای نخستین بار در دوران حرفه ای اش در فصل 1944-45 قهرمانی در لیگ سراسری را تجربه کرد. ماشین گلزنی لانگارا در مکزیک هم کماکان روشن بود و در عرض سه سال حضور در رئال کلوب توانست دوبار در فصل های 1943-44 ( با 27 گل ) و 1945-46 ( با 40 گل ) آقای گلی مکزیک را کسب کند و به رکورد منحصربه فرد آقای گلی در سه قاره مختلف دست یابد. او همچنین رکورد آقای گلی در سه لیگ بزرگ مختلف را داراست که تنها آلفردو دی استفانو، روماریو و رود فن نیستلروی به این افتخار رسیدند. او در مجموع سه فصل 120 بار برای رئال کلوب گلزنی کرد و همچنین در سال 1946 بازیکن سال کونکاکاف شد. در همین حال رژیم حاکم که در دسامبر 1939، اعلام کرده بود که تمام ورزشکاران که از طرف جمهوری خواهان جنگیدند یا از 18 ژوئن 1936 اسپانیا را ترک کرده بودند، اگر تا شش ماه به اسپانیا بازنگشتند، به مدت شش سال فعالیت ورزشی آنها به حالت تعلیق درآید و در نتیجه در سال 1946 لانگارا در سن 34 سالگی پس از سالها دوری از وطن و تبعید خودخواسته به خانه خود یعنی اوویدو بازگشت و تا پایان دوران حرفه ای اش یعنی 1948، در آنجا ماند و در مجموع دو فصل پایانی 26 گل دیگر با پیراهن اوویدو به ثمر رساند، در آخرین دیدارش برابر لئونسا دو گل به ثمر رساند و با پیراهن آبی اوویدو از فوتبال خداحافظی کرد.
لانگارا پس از خداحافظی از فوتبال بیشتر اوقات زندگی خود را در آمریکای جنوبی گذراند و برای مقاطع کوتاهی هدایت تیمهای یونیون اسپانولای شیلی که این تیم را در تنها فصل حضورش قهرمان لیگ شیلی کرد ، پوئبلای مکزیک که با این تیم کوپا مکزیک را برد و سن لورنزو را در دست گرفت.
او سپس به اسپانیا بازگشت و باقی عمر خود را در کشورش گذراند، ایسیدرو لانگارا سرانجام در سال 1992 دو هفته پس از رقابت های المپیک بارسلونا در سن 80 سالگی درگذشت.
لانگارا مهاجمی بسیار فرصت طلب، باهوش و البته یک گلزن مادرزاد بود و هرگز فوتبال اسپانیا چنین اسطوره ای را فراموش نخواهد کرد. فوتبالیست خارق العاده ای که آمارهای بی نظیرش گواه کیفیت بالای او بود و چه بسا اگر جبر زمانه، جنگ داخلی و گزینه تبعید را پیش پای او نگذاشته بود می توانست نام خود را بیش از پیش ماندگار سازد.
لانگارا رکوردهای فراوانی از خود به جای گذاشت، جدا از رکوردهای بهترین گلزن سال دنیا در سه سال متوالی که او را در کنار بزرگانی نظیر جیمز مک گروری(1925، 1926، 1931)، فرناندو پایروتئو(1938، 1941، 1943)، فرانس دیک (1946، 1947، 1948)، فرانس پوشکاش(1949، 1950، 1953)، ساندور کوچیس (1952، 1954، 1955)، جیمی گریوز (1960، 1962، 1963) زیکو (1979، 1981، 1982) و لیونل مسی (2010، 2012، 2016) قرار می دهد، رکورد قابل ستایش آقای گلی در سه قاره مختلف و سه هت تریک متوالی در لالیگا که به آنها اشاره شد، او رکوردهایی نظیر گلزنی در ده هفته ابتدایی لالیگا را به مدت 80 سال در اختیار داشت که این رکورد توسط کریستیانو رونالدو در سال 2014 شکسته شد. او همچنین یکی از کسانیست که بیشترین هت تریک را در تاریخ لالیگا به ثبت رسانیده است. او با 257 گل در 193 بازی بهترین گلزن تاریخ اوویدو است و پس از هرریتا بهترین گلزن تاریخ اوویدو در لالیگا با 104 گل در 90 بازی است در حالی که هرریتای نفر اول زننده 111 گل در 212 مسابقه بوده است. او طبق آماری در 18 سال بازی در سطح حرفه ای موفق به آمار خیره کننده 336 گل در 287 بازی در مجموع بازی های خود در رقابت های مختلف شده است و آماری دیگر هم تعداد گل های او را 508 گل زده بالا می برد.
فارغ از همه این مسائل، آنچه که مشخص است این است که ایسیدرو لانگارا گالاراگا یک گلزن قهار و بازیکنی توانا و بزرگ بود. یک اسطوره بزرگ ولی فراموش شده.