سیاستمدار و نظامی ایرانی و از اعضای بلندپایه جبهه ملی ایران بود. وی در سال ۱۳۴۸ به درجه دریاداری در نیروی دریایی ایران رسید اما در سال ۱۳۵۱ از ارتش برکنار شد. مدنی پس از پیروزی انقلاب اسلامی فرمانده نیروی دریایی و اولین وزیر دفاع جمهوری اسلامی ایران در دولت مهدی بازرگان شد. او در بهمن سال ۱۳۵۸ در نخستین انتخابات ریاست جمهوری ایران شرکت کرد و با حمایت جبهه ملی ایران با کسب ۱۵٫۹٪ آراء حائز رتبه دوم شد. مدنی در انتخابات مجلس اول نیز از حوزه کرمان به نمایندگی مجلس انتخاب شد اما اعتبارنامه او در مجلس تصویب نشد. وی در سال ۱۳۵۹ به آمریکا مهاجرت کرد و تا زمان مرگ در آنجا زیست. مدنی سالها رهبری جبهه ملی ایران را در خارج از کشور بر عهده داشت.
خرمهشر:
در دوران پس از انقلاب و خصوصا تحریکات صدام در خوزستان و حضور گروه های مطلح جدایی طلب درگیریهای بسیار در حال آغاز بود. احمد مدنی پس از سقوط بخشی از شهر نیروهای تکاور نیروی دریایی بوشهر را برای کمک فرخواند و توانست شهر را از کنترل جدایی طلبان خارج کند. همین نیروهای تکاور مدتی بعد در برابر ارتش صدام در درگیری خرمشهر مقاومت کردند. شهید چمران همواره معتقد بود در صورت عدم عکس العمل سریع مدنی خرمشهر در همان روز های اول سقوط کرده و دیگر پس گرفته نمیشد.
خرج از ایران:
وی با توجه به اطلاعاتی که از اسناد مکشوفه در سفارت آمریکا در تهران بدست آمد، از سوی دانشجویان خط امام به جاسوسی و ارتباط با آمریکا متهم شد، لذا در اواسط سال ۱۳۵۹ برای همیشه از کشور خارج شد و به آمریکا مهاجرت کرد. وی سالها دبیر کلی جبهه ملی ایران در خارج از کشور را بر عهده داشت.
سه ماه پس از خروج از ایران مدنی در تاریخ ۱۹ آذر ۱۳۵۹ نامه سرگشادهای به آیتالله خمینی نوشت که بخشهای کوچکی از آن نامه در اینجا ذکر میشود:
... این انقلابی که نخست گیتی را به شگفتی واداشت و به دلهای نا امید محرومان جهان نوید پیروزی و بهروزی داد و دنیایی از افتخار را برای ملت ایران فراهم نمود، حالا بر اثر کج رویها، آن چنان پژمرده و چرکین شده که مایه سرافکندگی ملت گردیده است... افسوس و صد افسوس، که پرتو انقلابمان خوش درخشید ولی دولت مستعجلی بود.
افسوس و صد افسوس، که چراغی که بدست ملت روشن شد، اینک بدست عواملتان خاموش گردیده است. افسوس و صد افسوس، که بنائی را که خودتان برافراشتید و به همت شما شکل و زیور گرفت اینک بدست خویش، اسباب فرو ریختنش را فراهم کردهاید. آیا به شما میگویند که وضع مملکت چگونه است و ملت چه میکشد و کشور به جه ویرانهای تبدیل شده و چه تفرقه و هرج و مرجی بر مردم حکومت میکند؟... این ملت کشته نداد و شکنجه و زندان را تحمل ننمود و سپس انقلاب نکرد که از چاله در آید و به چاه فروافتد. این ملت انقلاب نکرد و دگرگونی پدید نیاورد که از چنگال چپاول گران و یغمابرانی چند رهائی یابد و به چنگال چپاول گران و یغما برانی حریص تر گرفتار آید. این ملت انقلاب نکردو دگرگونی پدید نیاورد که از گزند آدم کشانی خونریز و سنگدل وارهد و به گزند آدم کشانی خونریزتر و سنگدل تر مبتلی شود. مردم کشور ما چه گناهی کردهاند که میباید آینقدر سیلی بخورند و اینقدر زجر بکشند
----------
تقریبا همش برگرفته از ویکی پدیاس